طنز/ آگهی استخدام یک مدیر نفتی!

حقیقتی تلخ در قالب طنز

بله واقعاً نباید انتظاری جز این داشت از مهندس عمرانی که......شده و با رابطه امثال آقای خ.... رو که مهندس معدن هستن و حتی یک روز سابقه در صنعت نفت ندارن تبدیل به دست راست خودشون کردن و تعداد کثیری از مدیرهای بازنشسته و ناکارامد و بله قربان گو رو بر مسند قدرت گذاشتن و باید گفت گویا اینجا فقط فارغ التحصیلان مظلوم گروه الف دانشگاه صنعت نفت هستن که علیرغم قانون صریح وزارت نفت و دفترچه کنکور باید عمر و جوونیشون به خاطر این .... باسواد که فارغ التحصیلان نفت رو بیسواد خوند تلف بشه (جایی که این به اصطلاح ........ بیسوادها رتبه های تک رقمی کنکور سراسری رو دارن، آیا کسی این توان رو داره که علت دشمنی .... با دانشگاه صنعت نفت و نقض قوانین رو از ایشون سوال کنه؟!! من که بعید میدونم) دیگه کارکنان بیچاره که دلشون از همه پرتره بخاطر اینکه باعدم اجرای ماده 10 توش خودشون رو سوزونده و بیرونش بقیه رو... ......... آخرت خود را دریابید دنیا فانیست.

پاسخ:

ابتدا از حسن توجه سایت نفت ما تشکر می کنم که مسئولانه درد ما در این سوی کشور را بگوش برخی که علاقه ای به شنیدن درد ما کارکنان عقب مانده نفت جنوب
ندارند را منعکس می کند.متاسفانه سخنان آقای وزیر در مورد تحصیلکرده های نفت بسیار ناعادلانه و نشان دهنده این است که وی از کف تشکیلات نفت هیچ اطلاعی ندارد و یک مشت ادمهای جهت دار بوی اطلاعات غلط میدهند.چگونه میتوان دکتری که دارای ضریب هوشی بالا در نفت است را کنار زد و یک سیکل که بشکل سنتی فقط هزینه های نفت را میبرد بالا ترجیح داد.این کمال بی انصافی و ندانم کاری سیستم چاپلوسانه نفت است.اخر چگونه مردی که بالای 70 سال سن دارد و باید ساعت 12 بیاید سرکار را در این تشکیلات به یک کسی که علم روز را و تکنولوژی جدید را میداند ترجیح داد.این طنزی که نوشتید یک واقعیت و یک تراژدی درون نفت است که دارد گر میگیرد و با شیلنگ وزیر محترم نفت میخواهد انرا خاموش کند.

طنز یکی از گونه های ادبی و هنری تفکر انتقادی است. طنز سرشتی انتقادی دارد و به گفته ی چرنیشفسکی : طنز، آخرین مرحله ی تکامل نقد است. طنز، تصویر هنری ِ جمع تناقض ها و تضادهای درونی و بیرونی انسان و جامعه در لحظه و تاریخی واحد، با بیان و لحنی نیشخند آفرین است. طنز پرداز نیک می داند که جمع تناقض ها و تضادها درآن ِواحد در منطق صوری امری محال است، اما قلمرو طنز پرداز زنده گی اجتماعی است، قلمرویی که هر آن ِ واحد آن، جمع تناقض ها و تضادهای درونی و بیرونی است. به ویژه در دوره ی گذار از یک مرحله ی تاریخی به مرحله ای دیگر، که تناقض ها و تضادها چشمگیرتر و بی تناسبی ها آشکارترمی شود؛ زمینه و زمانه برای خلق طنز، بیش از پیش فراهم میشود. زیرا هنگامی که زمانه دگرگون و نو می شود، هر چیز کهنه ی جامانده در گذشته، مصیبت آفرین و نیشخند آفرین می شود.
برای مثال ؛  طنز/ آگهی استخدام یک مدیر نفتی! بخشی از واقعیت در یک سازمان عریض و طویل است که در ولنگاری بسر می برد و یک مجموعه را با روشهای سنتی به قهقرا سوق می دهد