پترول، شرکت سرمایهگذاری این هلدینگ که نقش کلیدی در توسعه صنایع پاییندستی پتروشیمی دارد، خرداد ۱۴۰۱ مدیری جدید به خود دید؛ مدیری که انتخاب او، بیشتر از آنکه بر اساس تجربه و شایستگی باشد، به روابط شخصی گره خورده بود.
فایل ویدیوبه گزارش نفت ما ،هلدینگ خلیج فارس، یکی از بزرگترین مجموعههای پتروشیمی ایران، در سالهای اخیر دستخوش تصمیماتی شده که بیش از هر چیز، نتیجه انتصابهای غیرشایسته بوده است. پترول، شرکت سرمایهگذاری این هلدینگ که نقش کلیدی در توسعه صنایع پاییندستی پتروشیمی دارد، خرداد ۱۴۰۱ مدیری جدید به خود دید؛ مدیری که انتخاب او، بیشتر از آنکه بر اساس تجربه و شایستگی باشد، به روابط شخصی گره خورده بود.
رشید قانعی، چهرهای ناشناخته در صنعت پتروشیمی، پیش از این تنها سابقه عضویت در شرکت خصوصی آتیهپردازان ظهور شریف را داشت؛ مجموعهای که در زمینه ارائه انواع خدمات مشاوره در حوزههای مختلف مهندسی و غیرمتمرکز در خدمات پتروشیمی فعالیت میکرد و پروژههایی چند میلیون دلاری از پتروشیمی اروند دریافت کرده بود. اما نه سابقه اجرایی قابلتوجهی داشت، نه تجربه مدیریت یک هلدینگ عظیم بورسی!
اما چگونه مدیری با چنین کارنامهای، سکان هدایت یکی از مهمترین شرکتهای سرمایهگذار در صنعت پتروشیمی را در دست گرفت؟ پاسخ در ارتباطات دوستانه نهفته است. آشنایی رشید قانعی با پسر عبدالعلی علیعسگری، مدیر وقت هلدینگ خلیج فارس، این مسیر را برای او هموار کرد. در همان زمان، حسن نشانزاده مقدم، مدیرعامل شرکت پتروشیمی اروند نیز به واسطه حضور شرکت آتیه پردازان ظهور شریف در زمان مدیرعاملی نشان زاده مقدم در پتروشیمی اروند وی را به سمت معاونت برنامهریزی و توسعه کسب و کار گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس سوق داد، سمتی کلیدی که او را پس از مدیرعامل، دومین فرد قدرتمند این مجموعه میکرد.
نتیجه چه بود؟ پترول، این شرکت بزرگ بورسی، بهجای پیشرفت، افت کرد. پروژههایی مانند پروژه کریستال ملامین پترو آرمند لردگان و چند طرح دیگر، تنها به دلیل نبود ۲۰ میلیون دلار، متوقف شدند. عددی که در مقیاس سرمایهگذاریهای پتروشیمی، بسیار ناچیز است، اما تحت مدیریت رشید قانعی، چالشبرانگیز شد.
اما پترول، که باید موتور توسعه صنعت پایین دستی صنعت پتروشیمی باشد، درگیر انتصابی از جنس سیاسی و نه شایستگی شد که امروز اوضاع نابسامان سهامش گواه اتفاقات تلخ گذشته بوده و پروژههای کلان آن را به تعطیلی کشانده است. این مشت نمونه خرواری از انتصابهای غیرشایسته و بیتوجهی به معیارهای تخصصی بوده که هزینههایی سنگین بر دوش اقتصاد کشور گذاشتهاند.
حالا این سؤال مطرح است که چه کسی پاسخگوی این قبیل انتصابات خسارت بار به کشور خواهد بود؟!آیا عبدالعلی علی عسگری تاوان این انتصاب بر پایه روابط و نه صلاحیت را خواهد پرداخت؟!