به گزارشنفت ما،امروزه ژئوپلتیک انرژی فصل نوینی را در روابط بین المللی گشوده است؛ در این میان ایران با ٣٣,٨ تریلیون مترمکعب ذخیره گاز طبیعی و ١٥٧ میلیارد بشکه ذخیره قابل استحصال نفت می تواند نقش بسیار موثری را در معادلات بین المللی ایفا کند.
به گزارش شانا، ایران هم اکنون در کانون ٧٥ درصد از منابع انرژی جهان قرار دارد و در صورت رفع تحریمها و بازگشت سرمایه گذاران خارجی و شرکتهای بزرگ نفت و گاز جهان، این موقعیت ژئوپلتیک و ژئو اکانومیک می تواند ایران را به یکی از قطبهای بدون منازع قدرت در جهان بدل کند.
طبیعی است که بهره گیری از این موقعیت ممتاز و ایفای نقش موثر در مناسبات انرژی، مستلزم تدوین دستور کار مبتنی بر دانش، درایت سیاسی و آگاهی از پویشهای ژئوپلتیک با محوریت انرژی است.
افزایش صادرات نفت و فراورده های نفتی و محصولات پتروشیمی در کنار فعال کردن سوآپ نفت و اتصال خطوط مبادلاتی گاز به کشورهای مصرف کننده انرژی و همچنین توسعه صنعت LNG در کنار صادرات خدمات فنی مهندسی در حوزه نفت و گاز، علاوه بر بالا بردن قدرت چانه زنی، ایران را به مرکز انرژیهای هیدروکربوری جهان بدل می کند.
با به فعلیت درآمدن ظرفیتهای بالقوه ایران در حوزه انرژی، بر قدرت اقتصادی و در نهایت سیاسی این کشور افزوده شده و منزلت و جایگاه بین المللی ایران نیز تقویت می شود.
مجموع خطوط فشار قوی انتقال گاز در ایران با توان انتقال روزانه بیش از ٧٠٠ میلیون مترمکعب حدود ٣٥ هزار کیلومتر است و بر اساس سند چشم انداز ٢٠ ساله، طول این خطوط باید به حدود ٦٥ هزار کیلومتر افزایش پیدا کند.
برابر برنامه پنجم توسعه صادرات گاز ایران تا پایان برنامه باید به ٢٠٠ میلیون مترمکعب در روز افزایش پیدا کند.
البته به دلیل اتلاف غیرقابل تصور انرژی در ایران، صنعت نفت این کشور برای تبدیل به یک صادرکننده عمده گاز با راهی پرفراز و نشیب روبروست. چالشی بس بزرگتر از خسارتهای تحریمهای بین المللی و جنگ تحمیلی که ثمره یک عمر یارانه هایی است که شرایط را برای توسعه تجهیزات مصرف کننده غیر استاندارد سوخت فراهم کرده است.
از سوی دیگر، اجرای پروژه های صادرات بیشتر، به منابع سرمایه ای بیشتر و فناوری نیاز دارد و حتی زمانی که پروژه ها کامل شد، ایران نیازمند بازارهای جدید است؛ مانند خط لوله صلح که بعدها به خط لوله آی پی تغییر کرد و هم اکنون هم تحت فشار تحریمها، طرف مقابل به اشکال مختلف آن را به تاخیر می اندازد!.
این در حالی است که بحران کریمه و سه تجربه پیشین بستن شیرهای گاز صادراتی روسیه به کشورهای اروپایی، سران اتحادیه اروپا را به چارهاندیشی واداشته است. در سال ٢٠١٤ چند کشور اروپایی از آمریکا خواستهاند که راهی برای صادرات زودهنگام گاز به اروپا پیدا کند. آمریکا نیز وعده داد تا سال ۲۰۱۵ نخستین محموله گازی خود را راهی اروپا کند و ده سال بعد، همه گاز مورد نیاز کشورهای اروپایی را تامین کند.
اما اروپاییها مسیر نزدیکتری هم برای تامین گاز دارند. مسیری که برخی همسایگان پیشدستانه برای به دست گرفتن آن اقدام کرده و میخواهند با واردات گاز بیشتر از ایران، آذربایجان و ترکمنستان، دست کم بخشی از گاز مورد نیاز اروپا را تامین کنند. روسیه نیز فعالیتهای خود را برای سرمایه گذاری در خطوط لوله انتقال گازی که به ایران منتهی می شود آغاز کرده است!.
ترکیه در شرایطی میخواهد با انتقال گاز ایران و منطقه دریای خزر و خلیج فارس به اروپا، جایی در بازار جهانی انرژی پیدا کند که ایران با برخورداری از منابع نفت و گاز باید سریعتر خود را برای دست یافتن به سهم ده درصدی از بازار جهانی گاز آماده کند.
کارشناسان و نهادهای ناظر بر بازار انرژی، ایران را یکی از مناسبترین گزینهها برای جایگزینی روسیه در بازار گاز اروپا میدانند و این مهم می تواند سهم یک درصدی صادرات گاز ایران را در بازارهای جهانی به هشت تا ده درصد افزایش دهد.
براساس برآورد آژانس بینالمللی انرژی، خاورمیانه میتواند تا دو دهه آینده نزدیک به ۲۱۰ میلیارد مترمکعب از گاز اروپا را تامین کند. این آژانس برآورد کرده است که در بدبینانهترین شرایط، سهم خاورمیانه در بازار گاز اروپا به ۴۰ میلیارد مترمکعب خواهد رسید. در این چشمانداز، ایران این امکان را دارد که سهم و نقش خود را در بازار گازی اروپا ارتقا دهد.
ایران با در اختیار داشتن ۱۸ درصد از ذخایر گاز طبیعی و ۹.۴ درصد از ذخایر اثبات شده نفت خام جهان، به ترتیب نخستین و چهارمین کشور بزرگ دارنده ذخایر گاز طبیعی و نفت خام در دنیاست.
تحریمهای بینالمللی و کاهش سرمایهگذاری در سالهای گذشته، صنعت نفت و گاز ایران را با کمبود نقدینگی و کاهش تولید روبرو کرده است. این چالش منجر به آن شده که این کشور باوجود برخورداری از منابع عظیم گازی از رقیبان منطقهای خود عقب بماند.
برابر گزارش سال ٢٠١٤ بی پی، ایران در سال ٢٠١٣ همچنان با ٣٣,٨ تریلیون مترمکعب ذخایر اثبات شده گاز طبیعی ( ١٨.٢ درصد از مجموع ذخایرگاز طبیعی جهان) رتبه نخست را به خود اختصاص داده و روسیه با ٣١.٣ تریلیون مترمکعب و قطر با ٢٧.٤ تریلیون مترمکعب در رده های دوم و سوم قرار دارند.
در سال ٢٠١٣ حجم مبادلات تجاری گاز طبیعی جهان با افزایش ١٥,١ میلیارد مترمکعبی به ١٠٣٥.٩ میلیارد مترمکعب در سال رسید که از این مقدار ٣٢٥.٣ میلیارد متر مکعب مربوط به صادرات LNG و ٧١٠.٦ میلیارد مترمکعب مربوط به صادرات گاز طبیعی به وسیله خطوط لوله است.
در این میان، روسیه و نروژ به ترتیب با ٢١١,٣ و ١٠٢.٤ میلیارد مترمکعب صادرات گاز طبیعی در سال به وسیله خط لوله رتبه های یکم و دوم را در جهان در اختیار دارند.
در بخش صادرات LNG نیز قطر با ١٠٥,٦ میلیارد مترمکعب در سال در رتبه نخست است و اندونزی با ٢٢.٤ میلیارد مترمکعب در رتبه بعدی قرار دارد.
در سال ٢٠١٣، بالغ بر ٦٨,٦ درصد از کل صادرات گاز طبیعی جهان از طریق خطوط لوله و ٣١.٤ درصد آن به صورت LNG انجام شده است.
در این سال، منطقه خاورمیانه به تنهایی ٤١,٢ درصد از صادرات LNG جهان را به خود اختصاص داده است که با توجه به سهم ٣٨.٨ درصدی آن در سال ٢٠١٢ شاهد افزایش ٢.٤ واحد درصدی در این بخش هستیم.
قطر به عنوان شریک ایران در میدان عظیم گازی پارس جنوبی، در سال ٢٠١٣ همچنان موقعیت خود را به عنوان بزرگترین عرضه کننده LNG جهان حفظ کرده و به تنهایی ٣٢,٥ درصد از کل صادرات LNG جهان را در اختیار دارد ( سهم قطر از صادرات LNG جهان در سال ٢٠١٢ بالغ بر ٣١ درصد گزارش شده است) .
در بخش صادرات گاز طبیعی به وسیله خطوط لوله نیز، منطقه خاور میانه دارای سهم بسیار اندک ٤,١ درصدی است. این در حالی است که باوجود ذخایر عظیم پارس جنوبی که میان ایران و قطر مشترک است، روسیه و نروژ به ترتیب با سهم ٢٩.٧ درصدی و ١٤.٤ درصدی از صادارت گاز طبیعی جهان به وسیله خط لوله، گوی سبقت را از دیگر رقیبان ربوده اند و در رتبه های یکم و دوم قرار دارند.
حضور نیافتن ایران در بازار LNG جهان (سهم صفر) و نیز سهم ناچیز آن در صادرات گاز طبیعی (حدود ١٥ میلیارد مترمکعب در سال) به وسیله خطوط لوله در حالی است که هم اکنون بازار گاز جهان، چه در بخش LNG و چه در بخش خطوط لوله با رشد چشم افسایی روبروست.
به گفته مسئولان صنعت نفت، ایران بابت هر روز تاخیر در بهرهبرداری از فازهای پارس جنوبی ۱۰۰ میلیون دلار ضرر میکند و برای تحقق اهداف توسعهای در پارس جنوبی ایران باید ماهانه یک میلیارد دلار تامین مالی کند.