آیا یخهای رابطه میان نفت و دانشگاه در ایران آب میشود تا صنعت نفت و جامعه دانشگاهی ایران با ریلگذاری مناسبی كه ایجاد شده، زمینه رشد و توسعه فنی و علمی متقابل یكدیگر را فراهم کنند؟
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی"نفت ما "، حضور دانشگاهها در طرحهای مطالعاتی صنعت نفت و بهویژه در حوزه راهبردی افزایش ضریب برداشت از میادین نفت و گاز كشور، مقدمه و درعینحال سازوكار اصولی برای پیوند میان نفت و دانشگاه است كه زمینه آن در چند سال اخیر فراهم شده است.
یكی از خلأها و آفتهای بزرگ توسعه در ایران در یك قرن گذشته، عدم ارتباط و پیوند میان دو عنصر اساسی توسعه ایران یعنی صنعت نفت بهعنوان مزیت اصلی و پیشران اقتصاد ایران از یك سو و حوزه تولید علم و فناوری (دانشگاهها و مراكز پژوهشی) از سوی دیگر است.
این عدم ارتباط بهطور محسوسی باعث ناكارآمدی و آسیبپذیری تاریخی و پایدار صنعت نفت و بهدنبال آن اقتصاد ایران بهطور عام شده است. ساختار صنعت نفت با توجه به پیریزی آن براساس قواعد و منافع شركتهای خارجی متولی مطالعه، كشف، تولید و صادرات و مصرف، از ابتدا تافتهای جدابافته از اقتصاد، اجتماع و سیاست ایران بود.
ملیشدن صنعت نفت در سال 1329 اگرچه بهلحاظ سیاسی نفت را به دامان ایران برگرداند، اما در حوزه اقتصادی، صنعتی و اجتماعی، صنعت نفت همچنان بر روال گذشته مسیرش را ادامه داد و متأسفانه این شرایط پس از گذشت دههها، همچنان ادامه دارد. شرایطی كه تحت تأثیر فضای سیاسی و سیاست خارجی ایران پس از انقلاب، آسیبپذیری صنعت نفت و اقتصاد ایران در پرتو نهادینهنشدن صنعت نفت در بدنه اقتصادی - اجتماعی ایران به یك معنا و وابستگی بیرونی اقتصادی، فنی، توسعهای صنعت نفت به معنای دیگر، دوچندان شد.
بهطور خاص، نماد غربت صنعت نفت در ایران، عدم ارتباط با حوزه دانشگاهی كشور است كه شاید در ابتدا، اصولا صنعت نفت، حوزه دانشگاهی ایران را بهلحاظ توانمندی و ظرفیت علمی و فنی برای رفع نیازهای خود به رسمیت نمیشناسد و كاملا نگاه به بیرون دارد. این شرایط تاریخی و نگاه غریب سبب شد صنعت نفت برای بهرهگیری از دانشگاه و تلاش در جهت تقویت پاسخگویی به نیازهای فنی، مدیریتی و اقتصادی خود انگیزه و اهتمامی نداشته باشد.
در مواردی كه احساس نیاز داخلی میكند، خود متولی تأسیس دانشگاه صنعت نفت و پژوهشگاه صنعت نفت میشود كه این اقدام نیز به جدایی بیشتر صنعت نفت و جامعه دانشگاهی منجر شده است.
آسیب این شرایط خیلی سریع و فوری به خود صنعت نفت وارد میشود؛ چهار دهه اخیر، این صنعت بهلحاظ وابستگی فنی و علمی به خارج كشور در پرتو تحریمهای آمریكا، آسیبی جدیتر دیده است.
نكته قابل توجه اینكه در بروز این شرایط مقاومتهای جدی در بدنه صنعت نفت برای بهرهمندی از ظرفیتهای علمی و پژوهشی داخلی وجود داشته و دارد. اعلام امضای قرارداد همكاری مطالعاتی با 13 دانشگاه مطرح كشور بهدلیل اینکه عملا صنعت نفت در برابر ورود دانشگاههای داخلی به این صنعت مقاومت دارد، در صورت رسیدن به نتیجه واقعی، اتفاقی مثبت است.
البته به دانشگاه و حوزه پژوهش هم این ایراد وارد است كه در مقابل مقاومت صنعت نفت برای بهرهگیری از ظرفیتهای آنها، كوتاه آمده و عملا بهلحاظ تاریخی پذیرفته كه نمیتواند نیازهای علمی، فنی، مطالعاتی و پژوهشی صنعت نفت را در حوزههای مختلف تأمین كند.
این مسئله به توان و توسعه علمی دانشگاهها و مراكز پژوهشی داخل كشور آسیب جدی وارد کرده است؛ به این معنا كه عملا دانشگاه نه نیازهای علمی صنعت نفت را تأمین كرده و نه از ظرفیتها و فرصتهای فنی و مهندسی صنعت نفت در جهت ارتقای سطح علمی و پژوهشی خود استفاده كرده است.
مسئله تأسفبرانگیز اینكه تا یك دهه پیش كمتر از تعداد انگشتان دو دست، استادان و پژوهشگران صاحبنام در حوزه راهبردی مهندسی مخازن نفت و گاز در دانشگاهها و مراكز پژوهشی داخلی وجود داشت. تحریمهای یك دهه گذشته و آسیبهای بالای آن از یك سو و ایجاد اراده در مدیریت صنعت نفت در این سالها، از یك سو مقاومت صنعت نفت در برابر دانشگاهها را تا حد زیادی شكست و از سوی دیگر پایانی بر بیانگیزهبودن دانشگاهها برای حضور در صنعت نفت را رقم زد.
پس از بیش از یك قرن، زمان آن فرارسیده كه صنعت نفت به باور بهرهمندی از ظرفیتهای دانشگاههای داخلی برسد و در مقابل دانشگاهها و مراكز پژوهشی به آمادگی لازم بهلحاظ علمی و فنی برای پاسخگویی به نیازهای روز صنعت نفت برسند.
این شرایط هم میتواند آسیبپذیری صنعت نفت را كاهش دهد و هم به ارتقای علمی ساختار دانشگاهی و پژوهشی كشور منجر شود. حركت اخیر صنعت نفت در گرایش به دانشگاهها و مراكز پژوهشی داخلی به شرط پایداربودن و مهمتر از آن به شرط واقعیبودن، توأمان به نفع صنعت نفت و دانشگاه و در كل اقتصاد و اجتماع ایران است.