همزمان با صفر ماندن تولید نفت ایران در لایه نفتی پارس جنوبی و تاخیر در راهاندازی فازهای گازی، قطر درآمد حاصل از استخراج نفت و گاز را صرف تبلیغ بر روی پیراهن بارسلونا میکند.
به گزارشنفت ما،به نقل از جام جم، تا همین چند سال پیش، تیم فوتبال بارسلونا که یکی از بزرگترین و ثروتمندترین باشگاههای فوتبال جهان است، هرگز هیچگونه تبلیغی روی پیراهنش نبود. آنها به حرمت لباس بارسا و به دلیل باورهای اعتقادی مردمان ایالت باسک و نیز کاتولیکهای فراوان این شهر هرگز اجازه نمیدادند هیچ برندی روی لباس تیمشان نقش ببندد.
البته این موضوع ریشه ای تاریخی داشت که حتی تاریخش به جنگ های داخلی اسپانیا و زمان دیکتاتور فرانکو نیز برمی گشت.
کاتالان ها حرمت لباسشان را بیش از درج آگهی شرکت های مختلف و کسب درآمد از آن می دانستند تا این که همین بارسلون محبوب، همین بارسلونی که جام ها را یکی پس از دیگری درو می کرد، نتوانست چشم روی میلیون ها دلاری که می توانست از این طریق به دست آورد، ببندد.
رقم کمی نبود، بخصوص که وقتی این دلارها از چاه های نفت کشورهای عربی توی جیب این باشگاه ریخته شود.
در اولین تجربه، این قطر فوندیشن بود که توانست آن قدر پول هزینه کند که افتخار درج تبلیغ روی لباس کاتالان ها را به دست آورد و برای همگان جالب بود که این قطر فوندیشن چیست؟ قطر فوندیشن یک سازمان خصوصی و غیرانتفاعی در کشور قطر است که در سال ۱۹۹۵ با حکم شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی، امیر قطر بنا نهاده شد. این موسسه بر آموزش، پژوهش های علمی و توسعه جامعه از منظر فرهنگی متمرکز است.
قطر فوندیشن جز تلاش برای درج آگهی روی لباس تیم های پرطرفدار جهان، بسیاری دیگر از اقدامات را سالانه انجام می دهد و میلیون ها دلار برای امور فرهنگی به اسم کشور قطر هزینه می کند.
یکی از دوستانی که در غرب اروپا زندگی می کند، تعریف می کرد که تقریبا ماهانه نامه ای از این موسسه دریافت می کند، به این منظور که اگر مطالعات فرهنگی یا مقاله و پژوهشی درباره کشور قطر دارید، با حمایت چشمگیر این موسسه مواجه می شوید.
حداقل مشوق های این موسسه ارائه ویزا و تسهیلات مالی برای سفر به کشور قطر و انجام کارهای تحقیقاتی به نفع این کشور است.
حالا هم بعد از قطر فوندیشن، شرکت هواپیمایی قطر است که تا سال 2016 اسپانسر باشگاه پرطرفدار بارسلون شده است. پس جای تعجب ندارد وقتی در خبرهای روز گذشته می خوانیم که شیخه المیاسه بنت حمدبن خلیفه آل ثانی ملقب به پرنسس قطر به دلیل توانایی در خرید کلان آثار تجسمی برای اداره موزه های قطر، در صدر صد چهره قدرتمند دنیای هنر قرار گرفته است.
از خریدهای نجومی المیاسه می شود به خبر تملک چیدمان کابینت قرص از دیمین هرست به قیمت 14 میلیون پوند در سال 2011 و خرید تابلوی ورق بازها از پل سزان در حراج به ارزش ۱۵۸ میلیون پوند در سال ۲۰۰۷ اشاره کرد.
پرنسس قطر نخستین بار در سال ۲۰۱۱ در رتبه نودم این فهرست دیده شد و تا سال ۲۰۱۲ به مقام یازدهم صعود کرده بود.
همه اینها نشان می دهد قطری ها به این باور رسیده اند که برای فرهنگ باید پول خرج کرد. آنها رقم های نجومی خود را بریز و بپاش می کنند، اما در ازایش چیزی به دست می آورند که زیربنای علوم دیگر است و آن چیزی نیست جز فرهنگ.
امروز می توانید با یک جستجوی ساده بفهمید که بسیاری از شاهکارهای هنری جهان را قطری ها خریده اند. این کشور کوچک در میان آب های نیلگون خلیج فارس که هرگز نه تاریخ و نه تمدن کشور ما را دارد، از نفت برای ساختن فرهنگش هزینه می کند. ما هم نفت داریم و هم فرهنگ، اما اوضاعمان ظاهرا خیلی خوب نیست.