مدیر عامل پتروشیمی کارون در گفت و گوی اختصاصی با "نفت ما"/ بخش اول
پتروشیمی کشور نیازمند سیاستهای جدید است، عصر مگاتنی به پایان رسیده!
مرضیه حسینی
اشتراک گذاری :
صدیقی زاده گفت: ما در ایران قادریم تنها ۳۰ محصول که پایه آنها نفت و گاز است تولید کنیم در حالی که تعداد این محصولات تولیدی در جهان ۳۳۰ محصول است. این فاصله به خوبی نشان دهنده غلط بودن سیاست های حاکم بر صنعت نفت و پتروشیمی است.
نگاهی به وضعیت رشد و توسعه صنعت نفت و پتروشیمی کشور نشان می دهد که سیاست ها و رویکردهایی که از گذشته تا به الان تداوم داشته- یعنی خام فروشی، یکی از مهم ترین چالش های پیشروی توسعه صنعت پتروشیمی کشور و مانعی جدی برای استفاده از تمام ظرفیت های این صنعت در تولید ارزش افزوده، اشتغال زایی و ایجاد رشد و توسعه اقتصادی کشور است. مهندس «علیرضا صدیقی زاده» مدیر عامل شرکت پتروشیمی «کارون» در گفتکوی اختصاصی با «نفت ما» به مسائل مختلفی از قبیل ضرورت تغییر سیاست های کلان در حوزه نفت و پتروشیمی، بسترها و شرایط لازم برای تحقق توسعه متوازن در صنعت پتروشیمی و ضرورت گسترش صنایع پایین دستی و توسعه زنجیره محصولات می پردازد. عملکرد هلدینگ خلیج فارس در سالهای اخیر را چطور ارزیابی می کنید؟
هلدینگ خلیج فارس به عنوان یکی از مهم ترین بخش های صنعت نفت و پتروشیمی تا به الان بدست افراد متعددی مدیریت و اداره شده، هر مدیری در دوران تصدی گری خود دستاوردهایی داشته که توسط مدیران بعدی تداوم پیدا کرده؛ طرح ها و پروژه هایی هم بوده که به هر دلیل به فرجام نرسیده و توسط مدیران بعدی در دستور کار قرار گرفته. در خصوص عملکرد مهندس ربیعی در هلدینگ خلیج فارس، عملکرد ایشان را مثبت ارزیابی میکنم، در پیش گرفتن توسعه منظم در برنامه های توسعه محور یکی از دستاوردهای ایشان است بود. حمایت از رشد و پیشرفت شرکت های مانند پتروشیمی اروند، کارون و تا حدی خوزستان و کمک به برون رفتن آنها از وضعیت زیان دهی و بحران از دیگر اقدامات مثبت آقای ربیعی است. ایشان و تیمی که در کنارشان کار می کرد، همچنین توانستند از وضعیت اقتصادی موجود یعنی تغییر قیمت ها و نرخ ارز، در راستای رویکرد حمایتی خود استفاده کنند.
هلدینگ خلیج فارس البته در کنار تمام دستاوردهایش، کارهای نکرده زیادی نیز دارد. این هلدینگ، یک سرمایه ملی است که باید از تمام ظرفیت هایش در راستای توسعه اقتصادی کشور به ویژه در صنعت پتروشیمی استفاده کند. به عقیده من، این ظرفیت ها در بحث اشتغال زایی و حل بحران بیکاری که یکی از بزرگترین مشکلات کشور است، تماما به کار گرفته نشده. بنده معطوف به بحث توسعه متوازن و همه جانبه در حوزه صنعت پتروشیمی، طرح هایی دارم که اجرایی شدن آنها می تواند ظرفیت های هلدینگ خلیج فارس در راستای اشتغال زایی را به کار اندازد. به نظر می آید رویکرد توسعه در صنعت نفت و پتروشیمی تا به الان توسعه متوازن نبوده، چطور می توان به یک توسعه همه جانبه دست یافت؟
اساسا یکی از مهم ترین مشکلات توسعه در کشور خاصه در بخش صنعت نفت و پتروشیمی، فقدان توسعه متوازن در گفتمان و عمل است. در بحث پتروشیمی، عملیاتی شدن توسعه هم زمان و هماهنگ، مستلزم رشد و گسترش همه جنبه های توسعه است؛ به این معنا که یک توسعه متوازن، هم به سمت بالا و با هدف افزایش خوراک است، هم در جهت افقی رشد می کند و هم توسعه رو به پایین را مد نظر دارد؛ در تمام این وجوه، ایجاد شغل برای مردم ممکن و محقق می شود. در توضیح این سه وجه از توسعه متوازن، به این نکته اشاره کنم که توسعه رو به بالا نیازمند سرمایه بیشتر است و اشتغال زایی کمتری دارد، توسعه افقی، نیازمند سرمایه کمتر (البته در مقایسه با توسعه رو به بالا) است اما اشتغال بیشتری ایجاد می کند. توسعه رو به پایین، هم سرمایه کمتری لازم دارد و هم ارزش افروده بیشتری تولید کرده و به همین اعتبار، اشتغال را به صورت توانی افزایش می دهد. به عقیده من، رویکرد هلدینگ خلیج فارس تا به الان، توجه به توسعه رو به بالا بوده که بسیار سرمایه بر است و اشتغال کمی ایجاد می کند. در توضیح غلط بودن ادامه این سیاست، یعنی توسعه نامتوزان یا رو به بالا که البته در برهه ای از زمان شاید ضروری بود، به یک مصداق و نمونه اشاره می کنم. چه میزان از محصولاتی که در نتیجه رویکرد توسعه رو به بالا یعنی تامین خوراک و توسعه افقی، تولید شده و میشود، مصرف داخلی دارد؟ پاسخ این است که خیلی کم! این میزان کمِ مصرف داخلی که نتیجه عدم توجه به توسعه روبه پایین است، به این معناست که صنعت پتروشیمی ما امکان اشتغال زایی کمی دارد و قادر نیست ارزش افزوده قابل توجهی تولید کند. درجایی عنوان کرده بودید که دوران مگاتنی در صنعت نفت و پتروشیمی به پایان رسیده، سیاست جایگزین از نظر شما چیست؟
واقیعت دیگری که می بایست در توسعه متوازن صنعت پتروشیمی و اتخاذ سیاست های کلان این حوزه در آینده مورد توجه قرار گیرد این است که دوران «مگاتُنی» در صنعت پتروشیمی دنیا به پایان رسیده و ما باید به سمت«تُناژ» حرکت کنیم. این گفته به معنای مخالفت با اجرای پروژه های بزرگ یعنی مگاپروژه نیست، بین این دو مفهوم تمایز وجود دارد. مگاپروژه شرکتی است که خوراک می گیرد و پس از تبدیل مواد، آنها را در یک پروسه علمی و عملی به صنایع پایین دست تبدیل می کند و تغییر می دهد. عرض من این بود که دوران مگاتنی به پایان رسیده، مگاتن یعنی اینکه ما یک واحد متانُلی با ظرفیت 5 میلیون تن متانُل بسازیم، در حالی که گاز کافی برای تولید آن نداریم و همچنین این حجم از تولید متانل خریدار ندارد و چاره ای جز فروش ارزان آن نداریم به علاوه اینکه چنین تولیدی شدیدا در برابر تحریم آسیب پذیر است. حالا پرسش اینجاست که چرا به رغم زیان ده بودن ساخت مگاتن ها این سیاست همچنان ادامه دارد؟ چرا در وزارت نفت یا حتی هلدینگ، عزم صرفا بر افزایش ظرفیت سازی و ساخت واحدهایی در ابعاد چند ملیون تنی است؟ این سیاست غلط است و به همین اعتبار، واحدهایی مانند تندگویان، خوزستان، کارون و اروند در قالب میلیون تنی نمی گنجند. در دنیا مدت هاست که به عنوان مثال واحد میلیون تنی اکزیسسیونات وجود ندارد. در سیاست های کلان وزارت اما از آنجا که اراده صرفا افزایش ظرفیت است، سیاست ساخت واحدهای چند میلیون تنی همچنان ادامه دارد. تداوم سیاست افزایش ظرفیت و خام فروشی، چه تاثیری بر توسعه پتروشیمی کشور از طرفی و معیشت مردم از طرف دیگر دارد؟
ما در ایران قادریم تنها 30 محصول که پایه آنها نفت و گاز است تولید کنیم در حالی که تعداد این محصولات تولیدی در جهان 330 محصول است. این فاصله به خوبی نشان دهنده غلط بودن سیاست های حاکم بر صنعت نفت و پتروشیمی است. چرا در کنار افزایش تن، به سمت افزایش محصول نرویم؟ این تفکر که تولید کنیم و خام بفروشیم تا چه زمان ادامه خواهد داشت؟ چرا هنوز مانند گذشته برنامه وزرای نفت فروشِ مثلا 4 میلیون بشکه نفت به جای 2 میلیون بشکه است؟ سیاست این است که می فروشیم اگر مازاد داشتیم در داخل مصرف می کنیم در حالی که سیاست درست تاکید بر مصرف داخلی و در صورت مازاد، صادرات است. این سیاست برای کشور نه ارزش افزوده دارد و نه برای مردم اشتغال ایجاد می کند. بنابراین، در کنار توسعه افقی، نباید از توسعه به سمت پایین غافل شد.