سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس در گفتگوی اختصاصی با "نفت ما" (بخش اول):
تدوین و اجرای پکیج 600 میلیارد تومانی برای توسعه شهرستانهای جنوبی استان بوشهر
گفت و گو از: نادعلی بای/میثم قدیری
اشتراک گذاری :
دکتر سکینه الماسی، نماینده مردم شهرستان های عسلویه، جم، کنگان و دیر در مجلس شورای اسلامی و سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس در گفتگوی تفصیلی با آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "نفت ما" دیدگاههای خود را در خصوص عملکرد در کمیسیون متبوع و حوزه انتخابیه خود، و مسائل نفت و انرژی کشور مطرح کرده است که بخش اول از آن از نظر مخاطبان می گذرد.
خانم الماسی، در ابتدا مهم ترین عملکردتان در کمیسیون تخصصی انرژی و حوزه انتخابیه تان، را برای مخاطبان، تشریح بفرمایید؟
از زمانی که من به عنوان خدمتگزار مردم در خانه ملت انتخاب شدم به دنبال برنامه های اساسی و کلان بودم، چون حوزه انتخابیه من از لحاظ استراتژیک دارای شرایط خاصی است که از لحاظ تولید انرژی پایتخت انرژی دریای کهن از قدیم الایام بوده است. زمانی که سیراف وجود داشته، منطقه ما پایتخت انرژی دریای کهن بوده است و بعد از سال ها تبدیل به دریای انرژی ایران شده است. الان قلب تپنده ایران شهرستان های جنوبی استان بوشهر و عسلویه است که اگر بخواهیم اشاره کلی داشته باشیم 43 درصد درآمدهای کل ایران از حوزه جنوبی استان بوشهر یعنی کنگان و عسلویه است که واقعا این رقم در این منطقه غیر قابل تصور است. 24 فاز گازی، 38 مجتمع پتروشیمی در منطقه ویژه انرژی پارس در حال فعالیت می باشند که برخی درحال بهره برداری بوده و برخی هم در حال اجرا هستند.
از سمت دیگر دریا وجود دارد که خانه صید صیادی و تجارت که دارای اهمیت است و از همه این ها مهمتر ظرفیت صیادی است در بندر دیر قرار دارد. در واقع قطب صادرات کشور ایران به قطر، به دلیل مسافت 110 مایلی که بندر دیر تا قطر دارد، هستیم. در شبانه روز 900 تن صادرات به قطر داریم که در نوع خود ظرفیت و پتانسیلی عظیم به حساب می آید. از همه اینها مهم تر قطب کشاورزی هستیم برای مثال کشت گوجه فرنگی خارج از فصل و باغات مرکبات و لیمو که در این منطقه داریم بی نظیر است.
همه این ها در قالب پکیج در چهار شهرستان حوزه جنوبی استان بوشهر یعنی عسلویه، جم، کنگان و دیر است که برنامه ریزی خاصی در این زمینه را میطلبد. ما از سال 1395 برنامه خاصی را پیش گرفتیم تا بتوانیم نیازهایی که از قبل در زندگی مردم وجود داشت را مرتفع کنیم. لازم می دانم بگویم قبل از آنکه عسلویه وجود داشته باشد، شهرستان جم بوده است که آن موقع 70 درصد گاز ایران را تامین می کرده و دومین پالایشگاه خاورمیانه بوده است و بالغ بر 70 چرخه گاز در شهرستان نار و کنگان وجود داشته که اینها قبل از ساخت عسلویه در دهه 1370 است. این امکانات و تجهیزات در این شهر بوده است و به واسطه حضور شرکت نفت در این مناطق، از قبل نواقصی که وجود داشت بحث مسوولیتهای اجتماعی است، چون رویکرد تولید محور بوده است. به دلیل مخزن مشترک میان ایران و قطر ما ناچار بودیم سیاست های خود را به سمت تولید محور ببریم و آن چنان که باید و شاید وزارت نفت به مسوولیت های اجتماعی خود توجه و عمل نکرده است. بعد از تحلیل ها و بررسی ها به این نتیجه رسیدیم که باید در حوزه مسوولیت های اجتماعی ورود کنیم و به همین دلیل با کمک وزارت نفت نیازمندیهایی در سطح منطقه شناسایی کردیم که بالغ بر 1300 میلیارد تومان در قالب پکیجی عمرانی نوشته شده بود که شامل زیر ساختهای آموزشی، بهداشتی، ورزشی، بهسازی روستاها، کمیته امداد و سازمان بهزیستی؛هفت سر فصلی بود که با وزارت نفت تعریف کردیم و با این وزارتخانه درمورد مسوولیت های اجتماعی به توافق رسیدیم. پروژههای خیلی خوبی در این زمینه استارت خورده شده و در سطح شهرستانهای جنوبی پکیج 600 میلیاردی در شرف انجام است.
مشکلات دیگر را در حوزه وزارتخانه های دیگر بخواهم نام ببرم در حوزه محور مواصلاتی و راه های ارتباطی بین شهرستانی و استان های دیگر بود از جمله جاده جم-فیروزآباد که دغدغه اصلی مردم و کریدور اصلی کشور محسوب می شود. کارهای خوبی انجام گرفته و جاده جم-پالایشگاه که خواسته و مطالبه به حق مردم ما که میان بخش مرکزی جم و بخش ریز این شهرستان بود که در حال اجرا است. جاده ریز-دژگاه که به فاصله 100 کیلومتر بخش ریز از شهرستان های همجوار به استان فارس نزدیک تر می کند. بحث کنار گذار کنگان به دوراهک بود که با کمک وزارت نفت در راستای مسوولیت های اجتماعی خود تا تقاطع بنک انجام شده است. با یاری خدا حمایتی که وزارت راه و شهرسازی دارد، می توانیم تا دهه فجر امسال به اتمام و بهره برداری برسانیم و نهایتا تا هفته دولت سال آینده کل مسیر زیر بار ترافیکی می آید و از طرفی جاده بزباز-بندوه در شهرستان عسلویه که مسیر کریدور جنوب محسوب میشود که چندین سال راکد مانده بود که فاز اول آن به اتمام رسیده، متاسفانه علیرغم اینکه لایه اول آسفالت هم ریخته شده، اما تا کنون اجرای مراحل بعدی آن و بردن زیر بار ترافیک انجام نشده است که با دستور وزیر راه در شرف انجام است. از سمتی دیگر بحث شهرستان دیر است که متاسفانه به دلیل بی مهری ها در دولت های مختلف، در مسیر اصلی مواصلاتی قرار نگرفته است و برای اینکه این محور را در مسیر اصلی قرار دهیم بلواری با عنوان بلوار وفا که از زمان آقای حاجیانی که نماینده مجلس ششم این حوزه انتخابیه بودند، آغاز شد و متاسفانه علیرغم پیگیریها، اجرایی نشد تا اینکه در این مرحله به آن ورود پیدا کردم. این پروژهای که 9 کیلومتر است حسنش آنست که چهار شهر ساحلی کنگان، بنک، بردستان و دیر را به هم وصل میکند که عین 9 کیلومتر را می خواهیم در حوزه گردشگری ورود پیدا کنیم. الان 4.5 کیلومتر کنگان آماده است و فقط لایه آسفالت آن مانده و در سمت دیر هم 4 کیلومتر کار شده و مناقصه پل خور بردستان باقی مانده که انشالله در هفته دولت سال بعد بتوانیم به بهره برداری و زیر بار ترافیک که مطالبه اصلی مردم هست، ببریم. در مورد بیمارستان دیر که شاید از زمان کلنگ زنی و مسقف کردن تا زمانی که به بهره بردار رسید 28 سال طول کشید. خوشبختانه به دنبال تخصصی کردن بیمارستان دیر به دلیل زیر ساخت های خیلی خوبی که در شهرستان دیر وجود دارد بودیم که در سال 1396 به بهره برداری رسید و با توجه به مصوباتی که در وزارت نفت به تصویب رسیده است، ما توانستیم آن را به بیمارستان تخصصی مادر و کودک استان بوشهر تبدیل کنیم که هم اکنون در حال تکمیل نیروی انسانی و تجهیزاتش هستیم تا بتوانیم هر چه زودتر آن را به بهره برداری برسانیم.
در بحث سلامت اگر بخواهم موضاعات دیگری را نام ببرم در حوزه شهرستان عسلویه یک کلینیکی بود که از سوی تامین اجتماعی تاسیس شده بود که به بیمارستان 32 تختخوابی تبدیل شده بود. غیر از آن به دلیل نیازهایی که در شهرستان عسلویه وجود دارد و تعداد کارگران بیمه شدهای که در شهرستان وجود دارد که بالغ بر 60 هزار بیمه شده اصلی هستند، طی سفر وزیر کار و تعاون و مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی ارتقا پیدا کرد و بخش هایی از جمله بخش زنان و زایمان و سی تی اسکن به این بیمارستان در حال حاضر اضافه شده است. در خود سازمان تامین اجتماعی مبلغ 8.5 میلیارد تومان برای بیمارستان دریافت کردیم که استارت بزنند و در شرف برنامهریزی است. در بیمارستان شهرستان جم هم بیمارستانی وابسته به برای وزارت نفت وجود دارد. در چهار شهرستان جنوبی استان بوشهر، یک بیمارستان بیشتر نداشتیم که بیمارستان کنگان بود که به دلیل اینکه قطب درمان حوزه جنوب استان محسوب میشود و علاوه بر چهار شهرستان حوزه جنوبی استان، شهرستان های همجوار را هم پوشش میدهد و قطب درمان جنوب استان محسوب می شود و نیازهای اساسی دارد چرا که زیرساختهای بیمارستان قدیمی است و نیاز به سرمایهگذاری های زیادی است که کلینیکی ساخته شود که سفر اخیری که داشتیم توانستیم مبلغ 2.5 میلیارد تومان تخصیص اعتبار برای بحث تجهیز اتاق عملها دریافت کنیم و همچنین مبلغ 1 میلیارد تومان جهت تعمیر و تجهیز آن از وزارت بهداشت دریافت کردیم که مناقصه اجرای آن در حال برگزاری است. در حوزه سلامت و بهداشت و درمان مردم در حوزه جنوب استان بوشهر، تمرکز ما حوزه کنگان و بیمارستان کنگان است که در راستای بحث توسعه بیمارستان کنگان باید کارهای اساسی انجام دهیم.
در مورد بحث اشتغال که واقعا معضلی شده است. از زمان ورود به مجلس دهم خوشبختانه همراه با برنامه ششم توسعه بود و در برنامه ششم توسعه با پیشنهادی که در کمیسیون انرژی مجلس و مصوبه تلفیق برنامه ششم توسعه شد، ماده 47 برنامه ششم توسعه نوشته شد و در آن جا تعریف برای بومی مشخص شد که بومی یعنی استان و در استان به چه صورت باید پذیرش شوند که با توجه به محل سکونت نزدیکتر است. ما در قبل یک مصوبه بیشتر نداشتیم که مصوبه 50 درصدی بود که در کل ایران تنها استان بوشهر این مصوبه را داشتند که متاسفانه ضمانت اجرایی کافی نداشت. تا قبل از آنکه من در مجلس حضور داشته باشم، پتروشیمی ها اگر استخدامی داشتند نهایت 5 تا 8 درصد بیشتر پذیرش ها برای بومیان منطقه نبود در حالی که الان به جرات می گویم بالغ بر 70 درصد پذیرش نیروهایی که در پتروشیمیها جذب میشوند، بومی هستند. این یک دستاورد خوبی است که یک تنه در این زمینه جنگیدیم و توانستیم این افتخار را نصیب همشهریان خود کنیم. هر چند که در حوزه تامین نیروی انسانی افراد لایق و شایسته جذب نمیشوند، شاید ایرادی که بگیرند این است که تجربه کافی ندارند. یا تنها مدرک لازم را دارند اما جایی که متولی امر آموزش در کشور وزارت علوم است که مسوول آموزش است و فارغالتحصیلانی که در حوزه صنعت نفت و گاز و پتروشیمی بخواهند استخدام شوند، هر کدام از دانشگاه های متفاوتی مدرک خود را دریافت میکنند مثلا فردی از دانشگاه شریف ، امیرکبیر یا از دانشگاه علم و صنعت فارغالتحصیل میشود و فردی هم از دانشگاه آزاد لامرد یا عسلویه فاغالتحصیل میشود، در این مورد با وزیر نفت که جا دارد در اینجا قدردانی لازم را از وی به علت رویکرد خوبی که در بحث مسوولیتهای اجتماعی دارد، بکنم، در راستای تقویت و بنیه علمی دانش آموزان ما آمدیم قبل از اینکه دانش آموزان ما وارد دانشگاه شوند طرحی را با وزارت نفت تعریف کردیم و دانش آموزانی که در شرف فارغ التحصیلی هستند از طریق اساتید مجربی که از تهران بودند، آموزش دادیم و خوشبختانه در سال گذشته رتبه زیر 1000 این شهرستان 18 نفر و در شهرستان دیر 15 نفر، در شهرستان کنگان 13 نفر و برای اولین بار در شهرستان عسلویه قبولی پزشکی دندانپزشکی که آمار بسیار قابل قبولی بود داشتیم. ما خدمتگذار مردم در امر آموزش به علت دغدغهای که مردم در این مورد داشتند و از سمتی دیگر فارغالتحصیلان مرتبط که تجربه کافی و مهارت کافی ندارند و نمی توانیم آنها را در صنعت به کار بگیریم، با کمک وزارت نفت آموزش دادیم و طی یک سال تئوری عملی و کارورزی و در فیلد کاری فازهای گازی ورود پیدا کردند که در حال حاضر افرادی که در پتروشیمی ها جذب میشوند همین افراد آموزش دیده هستند. قرار ما با وزارت نفت 1200 نفر برای آموزش و مهارت بود که در حال حاضر 300 نفر آموزش دیدهاند که بتوانند جذب شوند.
یکی از کارهای اساسی بحث آب است و در برنامه ششم توسعه ما مصوب کردیم که 30 درصد از آبهای مصرفی در استانهای ساحلی ایران باید از طریق آب شیرینکن ها باشد. خوشبختانه آب شیرین کنی که در شهرستان کنگان به بهره برداری رسید و مردم بیشتر آب مصرفی خود را از آن تامین میکنند و عسلویه دو آب شیرین کن هزارتایی که در حال برگزاری مناقصه است که هنوز بعد از چند مناقصه پیمانکار پیدا نشده است. آب شیرین کن سیراف هم است که مجموعه سیراف و و جم و بخش پرک که علامت سئوال بزرگی برای توسعه شهرستان جم وجود دارد چون از 10 شهرستان استان بوشهر که به شبکه سراسری انتقال خط آب وصل نیستند یکی شهرستان جم و دیگری شهرستان دشتستان بوده که از سفره های آب های زیر زمینی خودشان بهره میگرفتند. الان بحث پروژه آب توسط وزارت نفت استارت خورده است و در مراحل آخر است که یکی دو ماه دیگر به بهرهبرداری می رسد. از آنجا که در شهرستان جم شهرکهای مسکونی وزارت نفت مستقر است و خانوادههای کارکنان و مهندسین پالایشگاهها ساکن شهرستان جم هستند، به همین دلیل بالغ بر 200 تانکر آب شیرین کن را می برد و از طریق مخزنی که تهیه شده و در خود شهرکها تعبیه کرده اند و از آنجا از طریق تانکر آب را میبرند و تقسیم میشود و به خانهها ارسال میشود. از سمت دیگر در سد سرچشمه و باغان باز خط انتقال برای بخش ریز و پالایشگاه فجر جم و حوزه کشاورزی که آن هم در شرف انجام کار است که شاید بیش از70 درصد پروژه دارای پیشرفت فیزیکی بوده است. در بحث خط انتقال آب از سد سرچشمه و سیراف که مشکل اصلی بود که برای همیشه جلوی رشد و توسعه شهرستان را گرفته بود، واقعا از بین بردیم و امیدواریم هر چه زودتر قبل از دهه فجر یکی از خط انتقالها را به بهرهبرداری برسانیم و پروژه آب شیرینکن عسلویه را در سرویس بیاوریم و از این مزیت به نفع مردم استفاده کنیم.
به صورت مختصر بفرمایید که در صورت انتخاب مجدد شما چه طرحها و برنامههای دارید که در سطح ملی و حوزه انتخابیه مغفول مانده که می خواهید، پیگیری و اجرایی کنید؟
دغدغه اصلی که ما داشتیم بحث فلرینگ بود. از آنجایی که در شهرستان عسلویه همه میدانند که آلایندگی هایی که در سطح شهرستان است به طور معمول 7 برابر شهر تهران آلایندگیهایی دارد که به دلیل حجم و تراکمی که آن جا وجود دارد و تعداد پروژههایی که یک جا مستقر بوده و فاصله بین دریا و کوه است که نسیم در طول روز از دریا به سمت کوه میآید و در شب از کوه بر میگردد، یعنی جایی برای پخش و پراکنده شدن آن هوای آلوده وجود ندارد. متاسفانه و به دلیل همین تراکم آلایندههایی که در سطح شهرستان عسلویه وجود دارد واقعا باید برنامهریزی هایی شود و با سفر آقای رییس جمهور کارگروه کاهش آلایندگی تشکیل شد و یکی از مصوباتی که در برنامه ششم توسعه و دغدغهای که ما داشتیم بحث فلرینگ بود که خدا را شکر در این برنامه مصوب شد و قرار شد که 80 درصد فلرینگ در طی این برنامه پنج ساله تحقق پیدا کند. خوشبختانه در استان خوزستان که عمده گاز فلر و گاز همراه که این دو یعنی فلرینگ و گاز همراه کاملا دو مقوله متفاوت هستند آنها از طریق پروژه ان جی ال هایی که در سطح استان خوزستان هست و تفاهم نامه ای که در شهریور ماه سال گذشته توسط آقای رییس جمهور که آمده بود به شهرستان عسلویه در تفاهم نامه منعقد شد و کار اساسی برای استان خوزستان طی دو تفاهم نامه که دو شرکت ایرانی که یکی از آنها هلدینگ خلیج فارس بوده و دیگری پتروشیمی مارون بودهاند، این دو کار اساسی انجام شد و تفاهم نامه منعقد شد و ما الان یکی از دغدغهها و آرزوی قلبی من و مردم عزیز بحث فلرینگ عسلویه است که با برنامه ریزیهایی که با چند شرکت داشتیم امیدواریم بتوانیم هم در راستای بحث کاهش آلایندگی هایی که آنجا وجود دارد این کار را انجام دهیم و خوشبختانه کارهایی توسط مجتمع گازی پارس جنوبی (SPGC) انجام شده است. یک فلر در پالایشگاه اول ما خاموش شد و برنامههایی برای ادامه روند خاموش کردن فلر های بعدی داشتیم.
متاسفانه با تغییر مدیریتهایی که در سطح منطقه به وجود آمد و به علت دغدغههای متفاوت مدیران پیشین و پسین علیرغم اینکه باید سیاستهایی که از قبل برنامهریزی و مصوب شده است، انجام شود، اقدامی انجام نمی شود و بنا به دلایلی ما به این مبحث ورود نمی کنیم. اما خوشبختانه کارگروه کاهش آلایندگیهای که در سطح عسلویه وجود دارد در مرحله تدوین نهایی است و امیدواریم در مورد آلاینده های شهرستان عسلویه بتوانیم کار اساسی انجام دهیم، چون ما طبق برنامه مصوب ششم توسعه عمل کردیم و الان هم در حال اجرای بقیه کارها هستیم.
روز اولی که کار در مجلس را شروع کردم در واقع برنامه اصلی داشتم که در حوزه زیرساختهای عمرانی که توضیح دادم و معروف شد به پکیج 600 میلیارد تومانی که خدا را شکر تحقق پیدا کرد و کار در حال انجام است و برنامه ریزی هایی که انجام دادم پنج ساله بوده است. دو برنامه ریزی دیگری دارم یکی از حوزه سلامت مردم برنامه ای را پیش میبرم که به کمک پدافند غیر عامل وزارت بهداشت و وزارت نفت پروژهای را تعریف کردیم که بیشتر کار آن پیش رفته و کارهای اساسی از جمله تاسیس بیمارستان عسلویه یا تروما سنتری که در شهرستان عسلویه است یا راهاندازی اورژانس هوایی مدنظر است یا بیمارستان هوایی که شاید در کشور بی نظیر باشد.
باز برنامههایی که مدنظر است تجهیز تمامی شهرستان ها در حوزه جنوبی قرار دارند حداقل یک هلیکوپتر و امدادرسان هوایی داشته باشیم و مواردی دیگر چون هنوز پکیج سلامت تصویب نشده، به ریز آن اشاره نمیکنم. یکی از برنامههای اصلی که باید به آن بپردازم و به جد به دنبال آن هستم این موارد است.
از همه اینها مهمتر در حوزه دین و مذهب و فرهنگی و اجتماعی و ورزش که همان پیوست فرهنگی و اجتماعی پروژههایی که در سطح منطقه است. چون پیوست فرهنگی اجتماعی برای آن ها تعریف نشده است با کمک کارشناسان متعددی که در سطح تهران بودند و دانشگاه های متعددی که اینجا وجود داشت و اساتید خبره و افراد کارشناسی که در سطح شهرستان بود نیازهایی در سطح دین و فرهنگ و هنر و ورزش و حوزه اجتماعی یک پکیج و یک پیوست فرهنگی اجتماعی طراحی کردیم که به دنبال مصوب کردن این پیوست هستیم که انشالله این دو پیوست یعنی پیوست سلامت و پیوست فرهنگی اجتماعی مصوب شود عمده کارها و مشکلاتی که از قبل باقی مانده بود کارها روی یک غلطکی می افتد و می توان گفت آن عقب ماندگی هایی که در سال های قبل بوده جبران می شود و در یک ریلی می افتد که بتوانند از این به بعد برنامه های داشته باشند.
اينكه خانم الماسي اجراي طرح جاده بين كنگان به دير را موسوم به طرح وفاق را به خودش نسبت ميدهد بي انصافي است و سال 1392 و قبل از ورود خانم الماسي به مجلس آغاز و پيمانكارش مشخص و نفت هم بخشي از پول را پرداخت كرده بود.
در مورد پكيج ششصد ميلياردي كه همه جا نام برده بخشي از آن تعمير و نگهداري ابنيه و خطوط برق هست كه بايستي اينها با اعتبارات تامين شده استاني انجام ميشد كه هيچوقت مشكل مالي در اين زمينه استان نداشت ولي اصل كار احداث بود كه وزارت نفت سر ايشان كلاه بزرگ گذاشت و بيشتر تعمير و نگهداري است تا احداث
در مورد امداد هوايي هم مصوبه دولت نهم اقاي احمدي نژاد هست كه قرار بوده با پول نفت در محل كنگان يا دير احداث شود كه ايشان هيچ نقشي در اين زمينه نداشته است
در مورد تروماسنتر هم پروژه سازمان منطقه ويژه بود كه از سال 1388 احتمالا استارت خورد ولي بعد وزارت نفت قرار شد انرا به محل فاز 12 انتقال دهد كه بازهم روح خانم الماسي در اين خصوص اطلاعي نداشته است و نقشي نداشته
اي كاش حذف منافع نفتي ها در استان توسط خانم الماسي و دليل عمده فرار خانواده نفتي ها در منطقه را هم ذكر ميكرد
ايشان در سال 93 با پيگيري طرح اسكان خانواده صنعت نفت در بين مردم و برداشتن ديوار شهركهاي نفتي باعث مانع تراشي طرح احداث منازل سازماني ده هزار واحدي صنعت نفت در منطقه زيباي كنگان و بنك و دير شد و اي كاش اين مانع تراشي خود در اسكان خانواده نفتي ها را هم با افتخار جز كارنامه 4ساله خودش عنوان ميكرد. اكنون وزير نفت با حمايت خانم الماسي و اقاي ط..... و ا...... (مشاورين وزير نفت) با عث فرار خانواده نفتي ها و مانع طرح توسعه شهرك نفت در جم و مانع احداث اين شهر ده هزار واحدي شده است
سلام. اينها اضافه كنيد به كارنامه خانم الماسي:
حذف منطقه پارس شمالي توسط سازمان منطقه ويژه و با سكوت خانم الماسي(يا شايد همراهي كه اميدوارم اينطور نباشد) و حذف شهرستان دير از محدوده مسئوليت اجتماعي نفت شاهكارهاي ديگر خانم نماينده است.
عامو والا يكي نيس به خانم الماسي كميسيون انرژي بگو سيراف چنش به نفت و انرژي كه ميگو قطب انرژي بيده اي سيراف.......جون مو وش بگين قطب تجارت دريايي بيده سيراف از قديم الايام تاكنون
سلام
ایکاش ایشان از ارتباطات، لابی ها و رانتهای که خود و اقوام و آشنایان و دوستانشان به توصیه در وزارت نفت دارند و از خودروها، منابع و دیگر مزیتها ی در وزارت نفت مثل محمود آباد و دیگر هزینه ها و.... که برایشان صرف مینمایند هم صحبتهایی میکردند. بیخود نیست که کمیسیون انرژی مجلس در مقابل اینهمه گندکاری زنگنه، سکوت مطلق کرده است و رانتها و مزایای سکوت را به احقاق حق ملت ترجیح میدهند. واقعا خانم الماسی بهتر است روزهای اول انتخابشان و قول و قرارشان با مردم محروم بقول ایشان دریای انرژی کشور را بیاد بیاورند و دست از شعار و وارونه جلوه دادن حقایق بردارند و به وجدان خود روجوع کنند.
" فمن یعمل مثقال ذرةٍ خیراً یره و من یعمل مثقال ذرةٍ شراً یره"
واقعا امروز با این جلسه کمیسیون انرژی نتیجه این رانتها و باجهایی که زنگنه به اعضای کمیسیون میدهد، معلوم شد. تا ۱۷آذر بهش وقت دادند تا امتیازات بیشتری ازش بگیرند و این پیر ناتوان از اداره امور نفت بتواند بیشتر لابیگری کند و خرج انتخابات اینها را تضمین کند که از طریق فشار به صدها شرکت خصوصی که در نفت کاری دستشان هست و این برندینگهای جایگاهها و .....بپردازد. نمیدونم اینها نماینده جیبشونند یا مردم؟بخدا این ها دارند نفت را داغون میکنند و قصدشون بالا بردن سطح نارضایتی مردم است.میخوان همه چیز را تو این دوره آخرشون خراب کنند و چپاول کنند. من نمیدونم این اعضای کمیسیون انرژی چرا اینکارها را میکنند.ترا بخدا دلسوزان این مملکت به داد نفت برسند و این بی کفایتها را از نفت بریزند بیرون. شما تا اسفند ماه رصد کنید ببینید کدوم نمایندگان از رانتهای نفتی برای انتخاباتشون استفاده میکنند تا خائنین به این مردم و رانت خواران را بشناسید. مگر این زنگنه بیسواد و اطرافیان وا خورده از سازمانها و وزارتخانه هاش چقدر باید به این مملکت ضرر بزنند تا بهشون رسیدگی کنید؟ الان بررسی کنید چرا زنگنه حکم مشاور صنعتی را برای ........ مدیر عامل مخلوع هپکو با اینهمه گند کاریش، زده و تو سایت وزارتخانه نگذاشته و یواشکی در سیستم داخلی توزیع شده است؟؟؟!!!!!! این نتیجه اون حقوقهای ۱۰۰ میلیونی زنگنه تو هیئت مدیره هپکو نیست و این بده بستون ها تا کی باید از جیب ملت هزینه بشود؟؟ چند نفر کارگر هپکو بیکار شدند؟ و.... والا اینها نفت را هم مثل هپکو داغونش کردند و آثارش را کم کم داریم میبینیم. مگه این زنگنه پیر دروغگو تو تلویزیون نمیگفت من حقوقم ده میلیونه، باباشم که فرد معمولی ای از کارمندهای پالایشگاه تهران بوده حالا بروید عرض و طول خونه ایشون را تو خ باهنر (نیاوران) تهران ببینید. خوب آقای رئیسی اموال ایشونم بررسی کنند ببینند با حقوق ۱۰ میلیونی میشه آخه. این اعضای کمیسیون نفت و نمایندگان مجلس و نهادهای بازرسی و نظارتی واقعا باید بعدها که تمام این موضوعات رو میشوند،پاسخگوی مردم و چرایی عدم برخورد با تک تک این انتصابات و این جماعت رانت خوار باشند.