درآمد ایران از پارس جنوبی ۳۰۰ میلیارد دلار و قطر یک هزار و ۵۰۰ میلیارد دلار!
تحریم چگونه رفاه یک ملت را نابود می کند؟!
اشتراک گذاری :
تحریم اینگونه رفاه یک ملت را نابود ولی ملت دیگر را غرق در پول می کند؛ یکی می شود ایران که میزان درآمدش از میدان مشترک پارس جنوبی به ۳۰۰ میلیارد دلار می رسد و دیگری می شود کشور قطر که هزار و ۵۰۰ میلیارد دلار درآمد داشته است!
نفت ما در توئیتی نوشت؛
تحریم اینگونه رفاه یک ملت را نابود ولی ملت دیگر را غرق در پول می کند؛ یکی می شود ایران که میزان درآمدش از میدان مشترک پارس جنوبی به ۳۰۰ میلیارد دلار می رسد و دیگری می شود کشور قطر که هزار و ۵۰۰ میلیارد دلار درآمد داشته است!
یکی میشود غرق در انواع و اقسام کمبودها و ناترازی ها از برق و گاز گرفته تا اقتصاد و دیگری می شود غرق در ثروت که علاوه بر برگزاری جام جهانی فوتبال، سهامدار بسیاری از شرکت های بزرگ دنیا شده و به ثروت ملیاش میافزاید.
منابع خدادادی اینگونه در خدمت رفاه یک ملت قرار می گیرد.
توافقنامه C R E S C E N T یکی از بهترین توافقاتی بود که آقای زنگنه برای ایران انجام داد. اگر این قرارداد اجرا می شد، می توانست یکی از میادین گازی ایران را با هزینه سرمایه گذاران خارجی توسعه داده و وابستگی ژئوپلیتیکی بین امارات متحده عربی و ایران ایجاد کند. ایران به یکی از منابع تامین انرژی امارات تبدیل می شد. در آن صورت، یکی از تأثیرات آن این بود که امارات هرگز فشار ایالات متحده برای بستن حساب های ایرانیان را نمی پذیرفت و با آنها به عنوان ساکنان درجه دو رفتار می کرد. علاوه بر این، ایران میتوانست درآمد حاصل از آن را برای سرمایهگذاری مجدد در بخشهای دیگر به دست آورده و استفاده کند.
اما چه کسی این توافق را از بین برده است؟ تاثیرات این خرابکاری چیست؟ ایران موقعیت استراتژیک خود را از دست داد و باید بیش از 2 میلیارد دلار جریمه بپردازد! میدان گازی هنوز توسعه نیافته و ایران از کمبود گاز رنج می برد!
به دستور کدام نیروها یا کشورهایی در این معامله که منافع ملی را تامین می کرد، خرابکاری کردند؟
آقای جلیلی باید جواب بده! آقای احمدی نژاد باید جواب بدهد!کاسبان تحریم
واقعیت این است که تنها 3 کشوری که از نابودی این توافق منتفع شده بودند، آمریکا، اسرائیل و روسیه بودند!
این داستان غم انگیز می تواند فصل جدید فیلم ELI C O H E N باشد
کاسبان تحریم
وقتی شرکت های قدر نفتی جاشون رو به شرکت های چیپ و بی تجربه دادند، وقتی پروژه های ۴ ساله به ۱۰ سال طول کشید، وقتی مصاحبه های فنی جاشون رو به فرم های چند صفحه ای قید مشخصات آبا و اجدادی دادند، وقتی جای تجربه کاری رو با یک وجب آستین کوتاه یا بلند عوض شد، وقتی مدیران عامل گله ای و فله ای فامیل و بستگان بی تجربه رو تو شرکت ها قالب کردند زیاد دور از انتظار نیست.