۰
plusresetminus
تاریخ انتشاريکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۳۵
کد مطلب : ۷۶
گفت و گوی اختصاصی" نفت ما" با عبدالرسول دشتی کارشناس امور بین الملل پتروشیمی

روز ملی صنایع پتروشیمی حاصل یک ایده خلاقانه بود

تیرماه سال جاری بود که شورای عمومی کشور اعلام کرد هشتم دی ماه به عنوان روز صنعت پتروشیمی در تاریخ روزشمار کشور رسما ثبت شده است.
روز ملی صنایع پتروشیمی حاصل یک ایده خلاقانه بود
به گزارش نفت ما ،تیرماه سال جاری بود که شورای عمومی کشور اعلام کرد هشتم دی ماه به عنوان روز صنعت پتروشیمی در تاریخ روزشمار کشور رسما ثبت شده است. این اتفاق مثبت در مجموعه نفت از زمان ملی شدن صنعت نفت و ثبت بیست و نهم اسفندماه به عنوان روز ملی شدن این صنعت تاکنون سابقه نداشته است. به همین دلیل پس از بررسی چگونگی ثبت رسمی این روز در تاریخ پتروشیمی کشور اطلاع حاصل کردیم ایده اختصاص روزی به نام روز صنعت پتروشیمی حاصل پیشنهادی بوده که یکی از کارشناسان باسابقه این شرکت حدود دوسال قبل در مقاله ای ارائه و در روزنامه های آن زمان منتشر کرده بود. پیشنهاد نام گذاری روز پتروشیمی نخستین بار توسط آقای عبدالرسول دشتی از کارشناسان با سابقه پتروشیمی ارائه و منتشر شده و سپس با نظر مثبت مدیرعامل پتروشیمی مجموعه ای از واحدهای این شرکت اقدامات اداری و
پیگیری های لازم برای تائید مقامات مسئول و ثبت رسمی آن تا زمان ثبت رسمی آن را انجام می دهند. عبدالرسول دشتی کارشناس امور بین الملل پتروشیمی است. وی که بیش از 24 سال سابقه کار دارد می گوید حدود 17 سال آن را در روابط عمومی شرکت های پتروشیمی و پالایش و پخش فرآورده های نفتی مشغول به کار بوده و مدت هفت سال است که به امور بین الملل پتروشیمی منتقل شده است. در سابقه کاری خود علاوه بر رئیس روابط عمومی منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی،
 مسئولیت های مهمی مانند مسئول ستاد اطلاع رسانی کارت هوشمند سوخت و دبیر شورای اطلاع رسانی شرکت ملی صنایع پتروشیمی را برعهده داشته و دارای سه عنوان کتاب و دهها عنوان مقاله منتشر شده در روزنامه ها و نشریات تخصصی حوزه نفت و انرژی می باشد. وی هم اکنون دانشجوی دوره کارشناسی ارشد در رشته MBE دانشگاه صنعتی امیرکبیر می باشد که با مشارکت دانشگاه اشتنبایس آلمان برگزار شده است. از آقای دشتی در مورد چگونگی رسیدن به ایده پیشنهاد اختصاص روزی به نام  صنعت پتروشیمی در کشور سوال کردیم. وی اظهار داشت سابقه این پیشنهاد به سال 1390 بر می گردد. در آن سال همایش بین المللی پتروشیمی برگزار شده بود و من که در دو روز برگزاری آن حضور داشتم  پس از پایان همایش در مقاله ای ضمن بررسی مباحث و سخنرانی های مطرح شده در این گردهمائی به ارزیابی برخی نکات مهم آن پرداخته در پایان پیشنهاد کرده بودم با توجه به اهمیت این صنعت در کل کشور، نقش مهم آن در توسعه مناطق مختلف کشور، ایجاد اشتغال و درآمدهای ارزی و مخصوصا با توجه به اینکه " صنعت پتروشیمی عملا نماد توسعه صنعتی ایران پس از انقلاب به شمار می رود" شایسته است روزی در تاریخ کشورمان به عنوان " روز ملی صنعت پتروشیمی" ثبت شود. این یادداشت دقیقا در تاریخ دوم خرداد ماه 1390 در روزنامه "روزگار" منتشر شد. وی در مورد اینکه پس از آن چه اتفاقی صورت گرفت اظهار داشت: البته این یادداشت اولین مقاله من در مورد پتروشیمی نبود. اما شانس این یادداشت یا شاید تقدیری که برایش پیش بینی شده بود اینچنین بوده که من نسخه ای از یادداشت منتشر شده را برای یکی از دوستان همکار که مشاور آقای مهندس بیات مدیر عامل پتروشیمی و همچنین رئیس بازرسی فنی شرکت بود ارسال کردم. ایشان هم به دلیل لطفی که به من داشت یادداشتی روی مقاله من نوشته برای مدیرعامل ارسال کرد و آقای مهندس بیات با پیشنهاد ارائه شده موافقت کرده دستور پیگیری آن را می دهد. مدتی بعد از آن نامه ای از دفتر توسعه صنایع پائین دستی پتروشیمی به دستم رسید که از من و تعدادی از مسئولین واحدهای پتروشیمی دعوت کرده بودند در جلسه ای برای بررسی موضوع پیشنهاد داده شده شرکت کنیم من هم از این اتفاق در حال شکل گیری بسیار خوشحال شده در آن جلسه ضمن بیان نکات مهم و قابل تاملی که برای اقناع نظر مسئولین تصمیم گیرنده در شورای عمومی ثبت روزها می توان ارائه کرد مخصوصا به این نکته خیلی تاکید کردم که اگر بتوانیم چنین روزی را در تاریخ ایام کشور ثبت کنیم هر ساله برای گرامی داشت آن قادر خواهیم بود بسیاری برنامه های موثر و تصمیم ساز، مخصوصا تاثیر گذار در سطح کشور برگزار کرده و مسئولین ارشد نظام را نسبت به اهمیت این صنعت و لزوم همراهی و حمایت از آن با خود همراه نمائیم. جلسه بسیار خوبی بود که با نظر مثبت تمام همکاران روبرو شد. قرار شد این برنامه از سوی همان اعضایی که البته بعدا روابط عمومی هم به آنها اضافه شد پیگیری شود. پیگیری کارها ادامه پیدا می کند تا اینکه تیرماه سال 1392 شورای عمومی کشور رسما ثبت روز 8 دیماه به عنوان روز پتروشیمی در روزشمار  ایام کشور را اعلام نمود. از آقای دشتی پرسیدیم گفتید پیشنهاد داده شده در مقاله تان را از طریق یکی از مشاوران مهندس بیات به ایشان دادید علت چه بود چرا خودتان مستقیما اقدام نکردید؟   وی اظهار داشت این اولین مقاله ای نبود که پس از آمدن مهندس بیات در مطبوعات منتشر می کردم. از طرفی من در زمان دو مدیرعامل قبل از ایشان یعنی آقایان مهندس نجابت و مهندس نژاد سلیم با نظر و دستور مستقیم آنان علاوه بر ارتباط و مکاتبه مستقیم با آنان و حضور در برخی جلسات، یادداشت ها و مقالاتم را پس از انتشار و گاهی قبل از انتشار برای دریافت نقطه نظرات آنان ارسال
می کردم. اما علیرغم اینکه آقای بیات با مقالاتم آشنا بود ولی تا آن زمان هیچ مکاتبه مستقیمی با ایشان داشتم  که بخواهم به استناد آن پیشنهاد ارائه شده را برای اعلام نظر مستقیما برایشان ارسال کنم. از وی پرسیدیم احساستان پس از اینکه با تائید بالاترین مقام پتروشیمی قرار شد پیشنهادتان برای ثبت یک تاریخ در صنعت پتروشیمی پیگیری شود  و اینکه در نهایت امروز شاهد ثبت رسمی روزی در صنعت پتروشیمی هستیم که شما ارائه دهنده آن بوده اید چیست می گوید: اجازه می خواهم سوال شما را در دو بخش جواب بدهم اول اینکه این اولین طرح و ایده ای نبوده که داده باشم هر چند به عبارتی مهم ترین ایده ای است که خوشبختانه چون رسما به نتیجه رسیده بیشتر می توان در مورد آن صحبت کرد. ولی پیش از این نیز در یادداشت های منتشر شده ام به موارد خاصی پرداخته ام. به طور مثال ایده بحث ضرورت تشکیل سازمان کشورهای تولید کننده پتروشیمی یا  سازمانی تحت عنوان "اوپک پتروشیمی" را نیز سال 1386 بود که مطرح کردم و بسیاری از رسانه ها در ان زمان پیشنهاد مطرح شده را در نشریات خود منتشر  کردند. ایده تشکیل انچمن چهره های ماندگار پتروشیمی نیز از دیگر پیشنهاداتی بوده که در قالب یادداشت آن را قبلا منتشر کرده ام و آقای مهندس نژادسلیم خیلی نسبت به آن نر مثبتی داشته از کانون تفکر خواسته بودند موضوع را پیگیری کنند. اما یکی از مهم ترین مطالبی که قبلا در مقالاتم نوشته و خیلی علاقه دارم روزی شاهد تحقق آن باشم استفاده از صنعت پتروشیمی به عنوان یک ابزار قوی دیپلماسی برای کشور است. ابزاری مانند آنچه در تاریخ تحت عنوان "دیپلماسی پینگ پنگ" در برقراری و گسترش رابطه دو کشور چین و امریکا شاهد آن بوده ایم. موضوع مربوط به چند سال قبل است در زمان وقوع حادثه زلزله شهر بم، من در شرکت پالایش و پخش فرآورده های نفتی حضور داشتم. به دنبال وقوع آن زلزله دولت امریکا برای مدت سه ماه تمام تحریم های اعمال شده علیه کشورمان را به حالت تعلیق درآورد و من در حالی که کارمند پالایش و پخش بودم در یادداشت مفصلی تحت عنوان "صنایع پتروشیمی دیپلماسی قدرتمند ایران" با توجه به توانائی های موجود در نیروها و مدیران آن صنعت پیشنهاد کرده بودم پتروشیمی مسیری برای ادامه تعلیق تحریم ها و ایجاد رابطه میان دو کشور ایران  و امریکا شود. پیشنهادی که فکر می کنم  هنوز هم پتروشیمی توان یا جرات هضمش را پیدا نکرده باشد.  البته چند سال پس از آن یعنی حدود سال 1386 به دنبال توسعه بحث خصوصی سازی و ادامه فروش سهام  تعدادی از مجتمع های پتروشیمی در یادداشتی پیشنهاد دادم برای مقابله با تحریم بخشی از سهام پتروشیمی به ایرانیان مقیم امریکا عرضه شده و از آنها بخواهیم برای رفع موانع حقوقی خرید این سهام که به دلیل مشکلات ناشی از تحریم دولت امریکا می باشد خودشان مسئله را با مسئولان و قانونگذاران کشور امریکا حل کنند این گزارش را زمان مدیریت آقای مهندس نجابت مطرح کرده بودم و به ایشان گفتم شاید کلید ایجاد  و توسعه روابط دو کشور از مسیر پتروشیمی هموار تر از دستگاه سیاسی و امور خارجه  باشد همانگونه که آن روزها و حتی امروز ما شاهد تعاملات علمی میان اساتید و دانشگاه های دو کشور هستیم. یادم هست مهندس نجابت خواسته بود در هیات مدیره نسبت به آن نظر خواهی شود ولی ظاهرا مشکلات و تبعات پیش بینی نشده رسانه ای شدن این طرح از سوی مسئولین پتروشیمی می توانست بیشتر از آنچه باشد که قابل تصور بود این بود که از خیر آن و حتی طرح در هیات مدیره هم گذشته بودند. من این مقاله راا پس از جابجائی مهندس نجابت منتشر کردم. اما نکته دوم برمی گردد به تصویب پیشنهاد روز پتروشیمی. خبر تصویب این پیشنهاد در تیرماه 1392 منتشر شده و من یک سال پیش از آن به هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس منتقل شده بودم. لذا وقتی این خبر را مشاهده کردم یادم می آید اولین کاری که کردم این بود که با همکاران سابقم در امور بین الملل پتروشیمی تماس گرفته و تائید پیشنهادی که اولین بار به عنوان کارشناس آن امور ارائه داده بودم را به دوستانم تبریک گفتم. اما بعد قضیه شکل دیگری به خود گرفت. مدیر کانون تفکر پتروشیمی نامه ای با امضای خود برای مدیرعامل پتروشیمی تهیه کرد و ثبت روز صنعت پتروشیمی را افتخاری دانست که با پیگیری آنها و همکاری چند واحد نام برده شده از سوی ایشان به سرانجام رسیده بود. در نامه وی تنها کسی که هیچ اشاره و نامی از او برده نشده بود من بودم. این موضوع برایم خیلی ناراحت کننده بود. مخصوصا اینکه با توجه به شناختی که از رئیس کانون تفکر و قابلیت های ایشان داشتم می دانستم آنها هرگز به چنین موضوعاتی حتی فکر هم نمی کردند. این بود که نامه ای خطاب به آقای مهندس بیات نوشته با پیوست کردن سوابقی مانند یادداشت منتشر شده و اشاره به برگزاری اولین جلسه هماهنگی مربوط به این موضوع، از ایشان خواستم با اقدام غیراخلاقی صورت گرفته برخورد کنند. آقای مهندس بیات هم انصافا بزرگوارانه عمل کرد و نسبت به اقدام کانون تفکر به ایشان تذکری جدی دادند. از آقای دشتی پرسیدیم چطور شد این فکر بعد از چندین دوره برگزاری همایش به ذهن شما رسید و چرا در همان اولین دوره های برگزار شده آن چنین پیشنهادی را مطرح نکردید؟ وی پاسخ داد من به عنوان کسی که دروس و مباحث روابط عمومی را تدریس هم می کند از جمله مواردی که مرتب به افراد حاضر در کلاس هایم تاکید می کنم این است که ایده های خلاقانه مانند جرقه هائی هستند که لحظه ای به ذهن آمده و بلافاصله محو می شوند. به نظر من نکته مهم و متمایز کننده میان افراد خلاق با دیگران در این است که نسبت به این ایده ها حساس بوده آنها را در ذهنشان حفظ کرده، در زمان مقتضی و شرایطی که زمینه مناسب برای ارارئه آن فراهم شود مطرح یا اجرا می کنند. شرایطی که ممکن است به چند سال هم برسد. من در دوره های اول و دوم برگزاری همایش پتروشیمی مسئول اطلاع رسانی بودم ولی شرایط پتروشیمی مانند امروز نبود. آن روزها حرکت های اجرائی برای توسعه شروع شده بود. سال های بعد زمان بهره برداری از طرح ها رسید و تغییر دولت با تغییرات مجموعه مدیران همراه شد لذا شاید شرایط مانند این روزها نبود. ولی وقتی به این جمع بندی رسیدم که باید چنین پیشهادی را مطرح کنم لحظه ای درنگ نکردم. البته شاید اگر چند سال قبل چنین ایده ای به ذهنم رسیده بود و تشخیص می دادم از بیان چنین پیشنهادی استقبال نمی کنند آن را برای زمان مناسب تری مانند امروز حفظ می کردم. به عنوان سوال پایانی از آقای دشتی در مورد چگونگی امکان بهره گیری از ایده های همکاران و اهمیت آن در نفت و پتروشیمی سوال کردیم. وی اظهار داشت: به نظر من ادامه رشد و توسعه هر سازمانی وابسته به ایده ها و خلاقیت هائی است که از سوی کارکنان انجام می شود وگرنه در دنیای پر رقابت کنونی سازمان های بزرگ هم در معرض تهدید از دست دادن بازار کار و درآمد می باشند. در همه شرکت ها و سازمان های موفق ایده های مهم پس از نهائی شدن توسط سایر بخش ها اجرائی و عملیاتی می شوند اما عملکرد این بخش ها هرگز به گونه ای نیست که بخواهند ایده را به نام خود کرده صاحبان آن را کنار بگذارند. وی معتقد است هر ایده برای شخص ارائه دهنده آن یک حق معنوی محسوب می شود و چنانچه نسبت به این حق امانتداری لازم وجود نداشته باشد اعتماد و اطمینان نیروها نسبت به سازمان از بین خواهد رفت. لذا بهترین راهکار این است که روند بهره گیری از ایده ها و نظام پیشنهادات در پتروشیمی سازمان یافته تر عمل کند و حق و حقوق نظرات و ایده هایی که صرفه جوئی بالا و نتایج مثبتی به همراه می آورد، همواره برای صاحبان آن محفوظ بماند.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی