۱
۲۰
plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۱۱ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۹
کد مطلب : ۴۱۲۱۹
مهاجرت نخبگان نفتی همزمان با مهاجرت هیدروکربنها

ضرورت آسیب شناسی مهاجرت نخبگان صنعت نفت ایران

طبعاً وزارت نفت در دوره پساتحریم با توجه به هدف افزایش تولید و صادرات، نظر به پیری چاههای نفت که در دوره دوم عمرشان قرار گرفته اند و ضرورت جذب سرمایه گذاری خارجی و اصلاح قراردادهای نفتی را در اولویت قرار داده است، نقش بکارگیری مهندسان نفت را نیز نادیده نگرفته و نسبت به شرایط کارکنان نفت بی‌توجه نیست.
ضرورت آسیب شناسی مهاجرت نخبگان صنعت نفت ایران
به گزارش نفت ما ،برخی کارشناسان، میان فرار مغزها (Braindrain) و مهاجرت نخبگان (Elites of Immigration) تفاوت قائل شده اند. در مقابل اصطلاح دیگری وجود دارد که به گردش مغزها (Brain circulation) مشهور است و آن هنگامی است که نیروهای نخبه یک کشور که به کشور دیگری مهاجرت کرده و در آن کشور اقامت گزیده‌اند با ایجاد ارتباط علمی منظم و مستمر با کشور خود در حد امکان به پیشرفت علمی کشور در زمینه‌های مختلف از طریق انتقال علوم و فنون کمک می کنند. بر اساس آمار و ارقام موجود طی 25 سال گذشته بیش از 1 میلیون نفر از سرمایه های انسانی از ایران خارج و جذب بازار کار در کشورهای توسعه یافته شده اند و از این رهگذر زیانی که متوجه اقتصاد کلان ایران شده است معادل 2 تریلیون دلار برآورد شده است که برابر با درآمد ارزی ناشی از فروش صد سال نفت است.  طبق آمار صندوق بین المللی پول، در سال ۲۰۰۹ ایران به لحاظ مهاجرت نخبگان، مقام اول را در میان ۹۱ کشور در حال توسعه و توسعه نیافته داشته است. سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار ایرانی تحصیل‌کرده کشورشان را ترک می‌کنند. نیمی از این جوانان ۲۲ ساله بوده و با هزینه شخصی برای ادامه تحصیل از کشور خارج شده‌اند. کشورهای آمریکا، کانادا و بریتانیا هم سه مقصد اصلی این مهاجران بوده است. صندوق بین المللی پول، بیکاری، سطح پایین درآمد اساتید و نخبگان، نارسایی های مالی و اداری و کمبود امکانات تخصصی علمی، بی ثباتی سیاسی و اجتماعی را از جمله دلایل مهاجرت ذکر می کند. نتایج بررسی سالانه ثبت نامهای بین‌المللی دانشگاههای آمریکا نشان می‌دهد در سال تحصیلی ۲۰۱۱-۲۰۱۰ حدود ۵ هزار و ۶۲۶ ایرانی در حال تحصیل در این کشور بودند. این رقم نسبت به سال تحصیلی ۲۰۰۹ - ۲۰۱۰ قبل 19 درصد بیشتر بود. براساس این گزارش، ۲۵ درصد از ایرانیان تحصیل کرده، در کشورهای توسعه یافته زندگی می‌کنند. حدود ۴۰ درصد مهاجران را دختران و زنان تشکیل می‌دهند. به طور میانگین بیش از 60 درصد دارندگان مدالهای المپیادهای علمی مهاجرت می کنند. بر اساس نتایج آماری به دست آمده در سال 2011 و 2012 در حدود 48.8 درصد از کل دانشجویان پس از فارغ التحصیلی کشور را ترک می‌کنند. از سویی دیگر موج جدیدی از مهاجرت ها درست دو سال بعد روی می‌دهد، زمانی که دانشجویان فوق لیسانس خویش را گرفته و برای کسب دکترا از ایران خارج می‌شوند. بر اساس نتایج آماری موجود، بین سالهای 2011 و 2012 ایالات متحده آمریکا مقصد بسیاری از دانشجویان ایرانی بوده است. کانادا پس از آمریکا بیشترین درخواست مهاجرت را داشته است. هزینه تربیت یک نخبه 1 میلیون دلار هزینه در بردارد و با حساب خروج سالانه ۱۵۰ هزار نخبه از کشور، ایران ۱۵۰ میلیارد دلار در سال ضرر می‌دهد. استفان هارپر، نخست وزیر پیشین کانادا به صراحت اعلام کرده بود، دولت ایران ما را ۲۵ سال پیشرفت داد، چرا که زمینه مهاجرت هزاران متخصص ایرانی به این کشور را فراهم کرد. لازم به ذکر است که 250 هزار مهندس ‌و ‌‌فیزیکدان ایرانی ‌در آمریکا اقامت دارند. بیش از ۵۰۰ پروفسور ایرانی (معادل با یک پنجم کل استادان ما در داخل کشور) در ایالات متحده وجود دارند. عوامل امنیت اجتماعی و تخصصی، بحث علمی و آموزشی و عوامل اقتصادی مهمترین دلایل مهاجرت مغزها از ایران بوده است. مهاجرت نخبگان صنعت نفت تعداد دانشجویان مشغول به تحصیل مهدسی نفت و گاز در دانشگاههای کشور، زیاد نیست اما در عوض، بازار کار ایران به متخصصان نفت زیادی نیاز دارد. البته در آگهی های استخدامی شرکت ملی نفت، تعداد مهندسان مورد نیاز نفت و گاز نسبت به مهندسی های دیگر از جمله مهندسی مکانیک، شیمی، عمران یا حسابدار، خیلی زیاد نیست اما باز هم صنعت نفت و گاز کشور به تعداد بیشتری از فارغ التحصیلان فعلی مهندسی نفت و گاز احتیاج دارد. با این حال، بسیاری از دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی برای ادامه تحصیل، پژوهش یا کار تخصصی کشور به ترک می کنند و به شرکتهای بزرگ نفتی بین المللی یا پذیرش دانشگاههای خارجی و مراکز تحقیقاتی کشورهای غربی می روند. دانش آموختگان صنعت نفت که از ایران خارج می شوند را می توان به دو گروه متخصصان و پژوهشگران تقسیم کرد. حقوق کم یا فشار ناشی از خانواده ها بابت دوری از خانه، باعث نارضایتی کاری متخصصان صنعت نفت و گاز می شود. به عوامل فوق باید سرخوردگی، نبود ایمنی، سر و صدا، آلودگیهای زیست محیطی و اخیرا گرد و غبار منطقه تاسیسات سرچاهی را به مهندسان حفاری و بهره برداری چاههای فراساحلی افزود. در مورد حقوق دریافتی، وقتی حقوق شرکتهای خارجی چند برابر شرکتهای داخلی است، آنها ترغیب می شوند که جذب شرکتهای بین المللی شوند. نزدیک به ۲۱۲ هزار نیروی انسانی در صنعت نفت مشغول به کار هستند و در طول برنامه چهارم توسعه ۱۸ هزار و ۵۰۰ نفر نیرو جذب صنعت نفت شده اند. از این میزان ۱۰ هزار نفر دارای مدرک تحصیلی بالای لیسانس بوده اند و ۸۷۲ نفر آنها صنعت نفت را ترک کرده و جذب شرکتهای خارجی و خصوصی شده اند. در دوران تحریم، به دلیل رشد بی‌سابقه قیمت دلار در برابر ریال، روند مهاجرت نخبگان نفتی شدت بیشتری گرفته است. از سال 2012 شرکتهای خارجی برای جذب کارکنان صنعت نفت ایران تلاش خود را افزایش دادند. ابتدا قطر پترولیوم و بعد پتروناس مالزی وارد این عرصه شدند و بخشی از متخصصان صنعت نفت را جذب کردند. به عنوان نمونه بیش از 100 مهندس ایرانی مخزن در شرکت قطر پترولیوم در حوزه مشترک پارس جنوبی برای قطریها کار می کنند که باعث شده قطر در بهره برداری از این حوزه حداقل ده سال از ما جلوتر باشد. در واقع مهاجرت مهندسان صنعت نفت با مهاجرت هیدروکربنهای پارس جنوبی به سمت قطر همزمان شده است. مقصد برخی دیگر از مهاجرت نخبگان کشورهای اروپایی و امریکایی بوده است. تلاش شرکتهای خارجی برای جذب نیروهای توانمند ایرانی، زمانی شدت گرفت که آنها از نارضایتی مدیران و کارکنان صنعت نفت ایران از میزان حقوق و دستمزد خود آگاه شدند. همان زمان در بسیاری از پروژه‌های نفتی، متخصصان ایرانی با وجود تخصص و تجربه‌ای برابر با متخصصان خارجی، تا یک چهارم کمتر از مهندسان خارجی، حقوق دریافت می‌کردند و زمینه‌های نارضایتی از همین جا شکل گرفت. اما این تنها مشکل کارکنان صنعت نفت در ایران نبود. همانگونه که اشاره شد، کار در مناطق عملیاتی و در شرایط دور از خانواده آن هم در آب و هوای سخت و شرجی و طاقت فرسای جنوب و دریافتی حقوق غیرمتناسب با سختی کار، یکی از مشکلات اساسی کارکنان صنعت نفت طی سالهای اخیر بوده است. حقوق کارکنان مناطق عملیاتی، نه تنها متناسب با شرایط سخت کاری آنها تعیین نمی‌شود، بلکه حتی، با توجه به اعلام آمارهای غیرواقعی از میزان تورم، رشد حقوق سالیانه آنها هم کمتر از رشد تورم بوده که مشکلات آنها را دو چندان کرده است. حتی موارد عادی مثل اعطای رتبه شغلی یا شایستگی سالانه هم با تاخیر فراوان صورت گرفته است. در این میان، کارکنان پیمانی صنعت نفت، وضعیت شغلی به مراتب دشوارتری داشته و از ‌اندک مزایای کارکنان قراردادی هم برخوردار نبوده و مشکلات آنها رفع نشده است. در دوران تحریم، همزمان با کاهش ارزش ریال و افزایش نرخ برابری دلار، تمایل کارکنان صنعت نفت ایران برای مهاجرت از کشور و فعالیت در شرکتهای خارجی معتبر، افزایش یافته است. تا چند سال پیش، یک کارشناس فوق تخصص زمین شناسی، اکتشاف یا حفاری در ایران ماهانه معادل 3 تا 4 هزار دلار حقوق را به تومان دریافت می‌کرد و در همین ایام در کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس، معادل 6 تا 7 هزار دلار حقوق ماهانه پرداخت می‌کردند. در این شرایط، کارشناس و نخبگان صنعت نفت، به دلیل نوع زندگی در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس یا خارج از کشور، تمایل کمی برای مهاجرت داشتند اما هم اکنون حقوق ماهانه این کارشناس در سطح 3 تا 4 میلیون تومان ثابت مانده اما حقوق شرکت‌های خارجی به دلیل نوسان قیمت دلار، دو تا سه برابر افزایش یافته است. بنابراین با توجه به حقوق 7 تا 12 هزار دلاری یک شرکت خارجی، این میزان اختلاف در افزایش مهاجرت تاثیرگذار است. قوانین دست و پاگیر و بوروکراسی پیچیده برای افزایش حقوق و دستمزد شاغلان صنعت نفت و حتی تصویب و ارائه بسته‌های تشویقی رفاهی، موجب شده بود اقدامی عملی در جهت حفظ، صیانت و نگهداشت نیروی انسانی صنعت نفت صورت نگیرد و با توجه به شرایط رقابتی فعالیت در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در جهان به عنوان یکی از صنایع بین‌المللی و ارائه آخرین امکانات رفاهی برای کارکنان و متخصصان اغلب شرکتهای نفتی جهان، مهاجرت نیروهای توانمند صنعت نفت ایران از کشور شتاب بیشتری داشته باشد. بر اساس آمار و ارقام موجود، بخشی از کارکنان صنعت نفت، پس از سپری کردن دوره پنج ساله اول فعالیت خود، عزم مهاجرت می‌کنند و عطای ماندن در صنعت نفت ایران را به لقایش می‌بخشند. طبعاً وزارت نفت در دوره پساتحریم با توجه به هدف افزایش تولید و صادرات، نظر به پیری چاههای نفت که در دوره دوم عمرشان قرار گرفته اند و ضرورت جذب سرمایه گذاری خارجی و اصلاح قراردادهای نفتی را در اولویت قرار داده است، نقش بکارگیری مهندسان نفت را نیز نادیده نگرفته و نسبت به شرایط کارکنان نفت بی‌توجه نیست، لذا به صورت کلان باید اقداماتی در جهت تسهیل قوانین و مقرارت استخدامی و همچنین در سطح خرد برای رفع مشکلات اعم از حقوق، پاداش کار، بهبود شرایط کاری و وضعیت کارکنان پیمانی و غیره را انجام دهد.باید تاکید کرد که بی توجهی به مهاجرت نخبگان نفتی و عدم تلاش برای حفظ آنها یا دست کم استفاده از ظرفیتهای آنها در راستای تبدیل این مهاجرت به گردش مغزها با توجه به رویه شرکتهای بین المللی نفتی به عنوان شکارچیان کار نوعی تحریم خودساخته و خودخواسته برای صنعت نفت به حساب می اید.امید که متولیان امر، آسیب شناسی مهاجرت نخبگان صنعت نفت در پساتحریم را یک ضرورت و اقدام اساسی تلقی کنند. فاتیما رضایی/نفت ما
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


بنیامین
دوستان اگه کسی موفق شده و رفته ما رو هم راهنمایی کنه من مهندس مکانیک استخدام رسمی شرکت ملی گاز ایران در عسلویه هستم
علی
منم به فکر رفتن از شرکت هستم و تمام تلاش خود را برای جذب شدن به شرکت های نفتی خارجی میکنم....
علی
مملکت نیازی به نیروی متخصص ندارد،مملکت نیاز به هوچی گر ،شلوغ کن ،پاچه خوار،چاپلوس گر دارد.
علی
مملکت نیازی به نیروی متخصص ندارد،مملکت نیاز به هوچی گر ،شلوغ کن ،پاچه خوار،چاپلوس گر دارد.
کارمند
قاعدتا باید بریم. ادم نمیتونه زندگیش رو با تزلزل بچرخونه
حمیدرضا
این شرکت داخلش ما رو کشته بیرونش مردم.
مخصوصا با این مدیرایی که داره واقعا هم از لحاظ مادی و هم از لحاظ معنوی دارن به ما ظلم میکنن،صدامونم به هیچ جا نمیرسه
سینا
یکی از دلایل اصلی توجه مهندسان ایرانی جهت مهاجرت به شرکتهای نفتی کشورهای همجوار متاسفانه، عدم توجه شایسته به نیروهای انسانی و تفاوت فاحش دریافتی ها در شرکتهای نفت ایران با دیگر کشورهاست. به امید ارج نهادن به نیروهای متخصص و زحمتکش وزارت نفت.
Book
.......... .... ژنرالها
حالا هی این پولهارو بدین برای یارانه
بریزیم تو جیب بابک زنجانی ها
زنگنه زنگزده از خواب بیدار شو

پاسخ:
کارمند رسمی وزارت نفت (شرکت ملی نفت)
سلام
من هم با سابقه چند ساله و تجربه هایی که با پول این مردم و مملکت بدست آورده ام در حالی که از نظر وجدانی باید به این مملکت خدمت کنم اما با توجه به کم لطفی هایی که به کارمندان وزرات نفت داره میشه ونداشتن آینده ایی روشن دلایل بسیار دیگر در تکاپوی مهاجرت هستم
محمد مرادي
بنام خداوندیکتا وبی همتا.
باتوجه به عدم شفاف سازی قوانین ومقررات شرکت هلدینگ خلیج فارس وکم کردن مزایای کارکنان به بهانه های مختلف.وباتوجه به اینکه کارکنان رسمی طی سالیان مختلف وبا انجام مراحل گزینشی وکارکردن دربدترین شرایط آب وهوایی وکارکردن دربدترین شرایط کاری ازلحاظ کارهای سخت وزیان آور.ودوری ازخانه وخانواده.ودچاربیماریهای مختلف شدن وگذراندن دوران نشاط وجوانی دراین شرکت ها به امنیت شغلی رسیده اند.اکنون دوسال است.که به علت خصوصی شدن که البته درحقیقت خصوصی نیست.زیرا توسط بخش دولتی واگذارشده اند.واین خلاف اصل 44قانون میباشد.
واین بخش دولتی فقط وفقط به فکرسودزیاداست.وهیچ چیز دیگربرایش ارزش ندارد.قطع يك طرفه قراردادكاركنان رسمي باوزارت نفت برخلاف عزت وکرامت براساس ارزش های بنیادین وشرع وقانون وماده 21 قانون ميباشد. ارزش هاي بنيادين برایش هیچگونه معنا ومفهومی ندارد.واگرهم چیزی بیان شود.درحدحرف وشعاراست.ودرعمل خبری نیست.واينكاربرخلاف اقتصاد مقاومتي ميباشد.زيراكه به يك شركت دولتي واگذارشده است.
ودلایل مهم براین موضوع این است.که درعمل هیچ کاری درجهت توسعه منابع انسانی انجام نداده است.وحتی بخشنامه ها ودستورالعمل های صادره ازوزارت نفت مثل.طبقه بندی مشاغل کارمندان.کارهای سخت وزیان آور.دستورلعمل های اجرایی آموزشی که درجهت ارزش گذاری وایجاد انگیزه کارمندان نسبت به آموزش های ضمن خدمت رااجراء نمی کند.سوابق ارزشمندکاری وسوابق آموزشی هیچگونه نقشی درارتقاء شغلی کارمندان ندارد. التزام به نظم وانضباط کاری واداری هیچگونه نقشی درتعیین کارمندان نمونه ندارند.
اعمال سلیقه ای وشخصی مدیران درارزیابی وارتقاء شغلی کارمندان.تابعیت نکردن ازقوانین ومقررات صادره ازوزارت نفت. وموافقت نکردن با انتقالی کارمندان موجبات بی انگیزه شدن.وکاهش تعهد وتعلق سازمانی وکاهش بهره وری وفرسودگی شغلی رافراهم آورده است. با کمال تشکر.
محمد
واقعا با این وضعیت اصلا به صرفه نیست، بنده کارمند رسمی نفت هستم و تنها دلیلی که بنده برای نرفتن دارم خدا شاهده فقط عرق ملی بوده و بس ولی دیگه به معنی واقعی کلمه کم آوردم. برا امثال ما که سابقه ی زیادی توی نفت .نداریم واقعا دریافتیمون نسبت به زحمتی که می کشیم پایین هست
نادر
مهاجرت نیروهای متخصص و کاربلد وزارت نفت به کشورهای حوزه خلیج فارس یه عمل دو سره باخت هم برای بدنه وزارت نفت و هم برای خود کشوره. چون تربیت و آموزش این نیروها متحمل صرف هزینه از بیت المال شده که بدبختانه بدلیل بی تدبیری مسئولین وزارت نفت در افزایش انگیزه نیروهای انسانی کارامد به هدر می رود.
Amir
انصافا سیستم حقوق و دستمزد در صنعت نفت در مقایسه با سایر نهادهای دولتی دیگه پادشاهی است بعد از ده سال کار. خدا وکیلی ناشکری نکنید. البته روی سخنم با برادران و خواهران رسمی است نه قراردادهای مدت موقت و معین. بدنیست خودتان را با داخل کشور مقایسه کنید. من بعد از دوازده سال کار تو حوزه های ستادی و عملیاتی معتقدم کارمندان بزرگوار رسمی واقعا با ادعاهایی که دارند خیلی فاصله دارند. انصافا چند درصد از پرسنل دولتی در مناطق عملیاتی و طرحهای اقماری مشغولند. اما خوب میدانم که مزایای مستمر و غیر مستمر و پاداش و حق جذب و شایستگیها رو دیر یا زودتر می بریتانیا سوخت و سوز نداره. بدنیست ستادنشینان محترم که در سکوت نشسته اند و صدایی از ایشان بلند نمیشود هم اظهارنظر کنند. آیا کسی هست با ده سال سابقه زیر هشت میلیون حقوق بگیرد. انصافا این با حقوق مدت معاینه و موقعها با بیست سال سابقه قابل قیاس است. بدنیست نخبگان محترم خارج رفته هم از شرکتهای بین المللی بگویند نظام جبران خدمات در آنجا هم اینگونه برده داری است.خواهشمندم منصف باشید.
علی زمانی
بسمه تعالی.
عدم توجه به منابع انسانی موجبات بی انگیزه شدن وکاهش تعهد وتعلق سازمانی ونارضایتی شغلی وفرسودگی شغلی رادرکارکنان زحمتکش صنعت نفت فراهم آورده است .وروزبه روز اوضاع منابع انسانی بدترمیشود.
یکی ازمهمترین واصلی ترین خواسته ی به حق منابع انسانی اجرای کامل ماده 10 وماده 14 آئین نامه نظامهای اداری واستخدامی کارکنان صنعت نفت ابلاغی دفترریاست محترم جمهوری میباشد.

در حال حاضر آموزش‌های ضمن خدمت وسنوات معتبر خدمتی کارمندان هیچ تاثیری در روند اعطای سمت سازمانی ندارند که اعمال آن می‌تواند علاوه بر افزایش انگیزه کارکنان موجب افزایش راندمان نیز شود.

متاسفانه ارزشیابی سالانه به عنوان معیاری برای افزایش ضریب پرداخت حقوق کارکنان به طور سلیقه‌ای اعمال می‌شود که بی عدالتی‌هایی را به همراه دارد و درخواست می شود قانون این ضریب به طوری‌که از اعمال سلیقه شخصی مدیران جلوگیری کند، تغییر یابد. وطبق مستندات ومعیارهای قابل اندازه گیری باشد.
عدم حل مشکل ارتقاء شغلی کارمندان رسمی ایثارگر وعدم یکسان سازی قوانین ومقررات ایثارگران.
تدوین نظام آموزشی واجرای طرح طبقه بندی مشاغل کارمندان رسمی.
ساماندهی کلیه کارکنان قراردادی ومدت معین وموقت وپیمانکاران.
باادب واحترام وتشکرفراوان.
بنیامین
Amir جان سلام من کارمند رسمی مناطق عملیاتی و اقماری هستم خدا وکیلی اگه توی ستاد هستی حاضرم باهات جابجا کنم مرد نیستم لر نیستم اگه باهات جابجا نکنم فقط تایید بده تا اینیل بدم هم دیگر رو ببینیم بقیه کارها با من .... بعد برو از مزایای اقماری و عملیاتی استفاده کامل رو ببر ما این مزایایی که شما گفتید تا حالا ندیدیم شاید قسمت شما بشه یا علی مدد بفرما این گوی و این هم میدون
محمد رسمی نفت
سلام و وقت بخیر
بنده سه سال پیش برای قطر اقدام کردم ولی متاسفانه رزومه کاری رو تا وقت تعیین شده نتونستم آماده کنم
ولی الان دارم برای آلمان اقدام میکنم (دفتر جذب تهران خیابان جردن هست)
تو این شرکت کسی به ما اهمیتی نمیده و امرار معاش کارکنان برای هیچکس مهم نیست و میگن برید خدا رو شکرکنید که سرکارید.با رفتن ما امیدوارم جای یکی دیگه باز بشه و اونا یه حقوق بخور نمیر برای کار توی مناطق سمی و آلوده با احتمال انفجارهای مهیب بدست بیارند و اونقدر عمر کنن که بزرگ شدن بچه هاشون رو ببینن.
من برای موندن و پیشرفت تلاش کردم و دیگه نمیتونم . اینها متخصص نمیخوان فقط بله چشم به آدمای بیسواد که با معرفی بعضی ها پست گرفتن رو انتظار دارن.این شرکت انتظار داره ما آدمای چاپلوس که دنبال یه لقمه نون به قیمت تحقیر و خواری باشیم.خیلی از همکاران که ازین کشور خارج نمیشن به خاطر خانواده و غربته و گرنه تا جایی که من از همکارام خبر دارم همه موندن رو اشتباه میدونن و منتظر فرصت مناسب هستن.درود.
رضا
سلام
آقا امیر هشت میلیون کجا بود؟ شما کجایی؟
بنده مهندس نفت، با سابقه 14 سال، شاغل در فرآورش گازمایع، بیس بنده 1/200 است.
یعنی با تمام ضرایب دریافتی بنده 3/800 میشود، شما 8 میلیون را برای 10 سال سابقه از کجا آوردید؟
بیا گازمایع، مناطق جنوب تا استیت را نشانت بدهم.
علی
سلام
فقط شرایط خانوادگی باعث شده که امثال من هنوز در شرکت بمانیم.
mahmood
اقای امیر ، اینجانب نیروی رسمی با مدرک کارشناسی ارشد مکانیک و با ده سال سابقه رسمی در عسلویه حقوقی معادل 5.5 میلیون ناخالص دارم . این هشت میلیون از کجا اومده ؟ بگید من برم بگیرم . حقوق پایه اینجانب 1.3 میلیون می باشد .ایا دریافتی 4.5 بعد از ده سال کار در عسلویه خیلی زیاد است ؟؟؟
محمد
سلام،
بنده با فوق لیسانس مهندسی نفت، حدود دو سال پیش در یک سرویس کمپانی استخدام شدم به نام پتروسرویس. وضیعت به گونه ایی است که نیروی پاکستانی و مصری و آفریقایی وارد ایران میشن و به عنوان همکار بچه های ایرانی مشعول فعالیت میشوند. کار یکسان، اما حقوق متفاوت، به گونه ایی که حقوق خارجی ها به دلار بوده و حقوق ایرانی ها در نهایت 2 میلیون تومان، با شرایط اقماری یک ماهه. لعنت بر کاسبین تحریم.