قائم مقام شرکت پالایش نفت جی در گفت و گو با نفت ما تشریح کرد:
بهره برداری از پروژه ۶۰۰ هزار تنی بندرعباس در شهریور سال آینده
میثم قدیری
اشتراک گذاری :
سیفیان گفت: متناسب با ظرفیت خوبی که در رابطه با عرضه محصولات قیری از سوی شرکت نفت جی در سطح بین المللی وجود دارد و از طرفی با توجه به سابقه و اعتبار خوبی که نفت جی در صنعت قیر جهان دارد، برنامه ریزی مناسبی برای توسعه حوزه صادراتی داشته ایم .
صنعت قیر ایران، امروز علیرغم تحریم های گسترده آمریکا توانسته همچنان جایگاه گذشته خود را در منطقه و جهان حفظ کند و با وجود محدودیت های فراوان، صادرات با سختی های متعدد انجام شود. با علی سیفیان، قائم مقام شرکت نفت جی در خصوص موضوعات مختلفی از جمله قیر تهاتری، آخرین وضعیت صادرات قیر و رقبای منطقه ای قیر ایران و چالش ها و فرصتهای صنعت قیر کشور گفت و گوی تفصیلی انجام دادیم که ماحصل مصاحبه خبرنگار "نفت ما" در ادامه می آید.
آقای سیفیان؛ در ابتدا وضعیت فعلی شرکت پالایش نفت جی و همچنین صنعت قیر کشور را تشریح بفرمایید.
ضمن تشکر و سپاس از مجموعه عوامل و دست اندرکاران محترم سایت نفت ما جهت توجه و امعان نظر به حوزه مهم و تاثیرگذار صنعت قیر در کشور، همانطوری که مستحضرید شرکت پالایش نفت جی دارای پروانه بهره برداری به میزان حدود دو میلیون تن انواع قیر در سال است که در حال حاضر به جهت محدودیت های تامین خوراک، در حدود یک میلیون و ۳۵۰ هزار تن درسال در حال تولید است و از این میزان تولید، حدود یک میلیون تن به صادرات اختصاص پیدا می کند و ۳۵۰ هزار تن در بخش داخل عرضه و مصرف می شود.
اگر بخواهیم در رابطه با فضای کلی حاکم بر صنعت قیر صحبت کنیم، این بخش ذیل صنایع نفت و گاز کشور دارای یک سری ویژگی ها و ممیزات است که آن را از سایر فرآورده های نفتی کشور متمایز می کند. یکی از ممیزهای این حوزه تعدد بسیار زیاد شرکت های فعال در این صنعت است؛ چه در حوزه تولید و چه در حوزه بازرگانی و فروش. یعنی ما در هیچ حوزه ای ذیل صنایع نفت و گاز و پتروشیمی کشور به این میزان تعدد تولید کننده نداریم. این امر به طور طبیعی تبعاتی هم به دنبال دارد، اگر اشتباه نکنم در حدود ۸۰ تولید کننده در این حوزه فعال هستند که در انجمن قیر حدود ۷۰ تولید کننده عضویت دارند و به جهت این وضعیت، یک رقابت جدی بین تولید کنندگان در این حوزه وجود دارد. البته یکی از چالشهای این حوزه ناهمگونی شدید تولید کنندگان است که تحلیل بازار این صنعت را بسیار سخت و پیچیده کرده است.
در بخش تقاضای ماده اولیه و عرضه قیر، وضعیت به این شرح است که از مجموع حدود ۶ میلیون تن وکیوم باتوم که توسط پالایشگاه های اصلی کشور در بورس کالا عرضه می شود، تقریبا نزدیک به ۴.۵ میلیون تن در رینگ صادراتی و حدود ۱.۵ میلیون تن هم در داخل عرضه می شود.
براساس اطلاعات موجود شرکت پالایش نفت جی برنامه توسعه ای در پیش دارد. می خواستم بدانم این طرح ها در چه مرحله ای قرار دارند؟
متناسب با ظرفیت خوبی که در رابطه با عرضه محصولات قیری از سوی شرکت نفت جی در سطح بین المللی وجود دارد و از طرفی با توجه به سابقه و اعتبار خوبی که نفت جی در صنعت قیر جهان دارد، برنامه ریزی مناسبی برای توسعه حوزه صادراتی داشته ایم که در این راستا احداث یک واحد ۶۰۰ هزار تنی در بندرعباس را از ابتدای امسال شروع کرده ایم که به امید خدا تا شهریور ماه سال ۱۴۰۰ به بهره برداری می رسد.
یک پایانه صادراتی هم در چابهار در حال احداث داریم که ظرفیت ۴۰ هزار تن را در بر می گیرد و با توجه به سیاست کلی نظام برای توسعه سواحل مکران وظیفه خود می دانیم که بندر چابهار را در حوزه قیر فعال کنیم و با توجه به مزیت خوب این بندر در رابطه با بارگیری کشتی های بزرگ و فاصله نزدیکی که با کشورهای مصرف کننده از جمله هند دارد، بندر چابهار می تواند، نقش قابل توجهی در توسعه صادرات قیر کشور ایفا نماید.
در خصوص موضوعاتی که در رابطه با بورس کالا مطرح شده است و اینکه آیا شرکت های تولید کننده مایل هستند قیرشان را در بورس کالا عرضه کنند یا خیر، توضیح دهید؟
یکی از ممیزات بازار قیر هم در بخش صادرات و هم در بخش عرضه مواد اولیه این است که عرضه کنندگان حتما باید محصول خود را در بازار بورس کالا عرضه کنند، در بخش الزام عرضه مواد اولیه یعنی وکیوم باتوم در بورس اختلاف چندانی نیست، چرا که به خاطر تعدد زیاد تولید کنندگان قیر اگر غیر از این باشد، شرایط و نحوه انجام عرضه دچار ابهام زیادی می شود و عدم شفافیت ایجاد می کند.
بخشی که در مورد آن تا حدودی اختلاف نظر وجود دارد، بحث الزام عرضه محصول قیر در بازار بورس کالا است. چرا که برای تولید کنندگان بزرگ، این الزام ممکن است محدودیت هایی ایجاد کند. نکته قابل توجه اینکه در بین فرآورده های نفتی صرفا صادرات قیر از کشور دارای چنین محدودیتی است. برخلاف محصولات پتروشیمی که این الزام را ندارند. آن ها برای عرضه در بازار داخل این الزام را دارند ولی برای صادرات محدودیتی ندارند، که این موضوع برای صنعت قیر دقیقا برعکس است به عبارتی ما برای فروش داخل الزامی به عرضه در بورس کالا نداریم ولی برای اخذ پروانه صادراتی، حتما حجم قیر مورد نظر بایستی در بورس کالا معامله شده باشد تا گمرک پروانه سبز گمرک را صادر نماید.
این موضوع مقداری باعث اختلاف نظر شده است، هر کدام از موافقین و مخالفین الزام عرضه در بورس، دلایل و مواردی را ذکر می کنند که قابل توجه است، یعنی خود الزام به عرضه قیر در بازار بورس کالا مزیت هایی دارد که نمی شود انکار کرد. مهم ترین آن هم بحث شفافیت معاملات در بخش عرضه و تقاضا و قیمتها است، ولی یک محدودیتی که وجود دارد، این است که حضور مستقیم این شرکتها در بازارهای هدف تا حد زیادی محدود می شود و از نظر زیرساختهای مورد نیاز نیز ضعف هایی در بورس کالا وجود دارد به عنوان مثال بحث نقل و انتقال ارز که تا امروز در بستر بورس کالا امکان پذیر نشده است.
در وضعیت کنونی به دلیل برخی محدودیت ها، در بستر بورس کالا امکان مبادله و تسویه ارزی فراهم نیست. به طور طبیعی ظرف چند سال گذشته این فضا باعث شده است شرکتهای بازرگانی یا به تعبیر رایج دلال ها در بورس کالا قیر را از شرکتهای بزرگ تولید کننده مانند نفت جی و نفت پاسارگاد خریداری کنند و با کارت بازرگانی خود قیر را در بازار کشور های مصرف کننده عرضه نمایند.
این شرایط، شرکتهای تولید کننده را از منافع حاصل از صادرات تا حدودی محروم می کند که در دراز مدت مطلوب نیست.
البته شرکت نفت جی با همکاری مسئولین و مدیران ارشد بورس کالا به دنبال راهکارهایی است تا ضمن حفظ مزیتهای حضور در بورس کالا بتوان اشکالات موجود را نیز برطرف نمود.
چرا بین عرضه قیر و محصولات پتروشیمی تفاوت وجود دارد؟
یکی از دلایل آن همین تعدد عرضه کنندگان در حوزه قیر بوده است که در بین تولید کنندگان محصولات پتروشیمی در خصوص یک محصول خاص چنین شرایط و رقابتی در این حدود وجود ندارد. بدین جهت به اعتقاد برخی، وجود یک بستر قانونمند مثل بورس کالا برای این بازار ضروری است و عدم وجود آن منجر به افت سطح کیفی قیر صادراتی خواهد شد. کما اینکه تا قبل از الزام عرضه در بورس، مشکلاتی به جهت ورود شرکتهای متفرقه به عرصه صادرات قیر ایجاد شده بود. چرا که وقتی عرضه قیر در بستر بورس قرار بگیرد الزاماتی را ایجاد می کند. چرا که تولید کنندگان که قصد عرضه در بورس دارند باید حداقل هایی را احراز کنند که از این نظر مطلوب است. چون بورس کالا باید صلاحیت تولید کننده را احراز نماید. لذا مواردی از جمله پروانه و مجوزهایی را که نیاز دارد، این ها را رویت می کند و از هر حیث اعتبار عرضه کننده را بررسی و تایید می نماید تا متعاقبا مجوز عرضه را صادرنماید.
البته این نکته را باید در نظر داشت که در صنعت پتروشیمی طبیعتا ایجاد و راه اندازی واحد های تولیدی، سرمایه گذاری کلانی لازم دارد و آنجا دیگر به این شکل نیست که هر کسی بتواند ورود پیدا کند و عرضه و یا صادراتی انجام دهد، که این خود تفاوت هایی از جهت نیاز به بستر بورس ایجاد می کند.
همین واحد های کوچکی که اقدام به صادرات قیر می کنند، این باعث نمی شود که نام و برند قیر ایران در منطقه یا کشورهایی که خواهان قیر ایران هستند، بد نام شود؟
خوشبختانه امروز این مشکلات کمتر وجود دارد، یعنی در گذشته قیر ایران از این موضوع خسارت زیادی دیده است، یعنی بعضا قیرهایی عرضه و صادر شده است در حالی که کیفیت لازم را نداشته است و در برهه ای کیفیت قیر ایران به جهت عدم رعایت الزامات کیفی در بخش تولید از سوی برخی تولید کنندگان کوچک در خطر قرار گرفت. خوشبختانه درحال حاضر در مبادی خروجی و گمرکات کشور نظارت خوبی در خصوص صادرات قیر وجود دارد، ولی هنوز به صورت موردی این مشکل را داریم. به طور مثال پرونده هایی را الان به صورت مفتوح داریم که واحد های کوچک قیرساز با بسته بندی نفت جی اقدام به صادرات قیر خودشان کرده اند و این کار شایسته ای نیست و به نام و اعتبار نفت جی آسیب می زند که پرونده مفتوح و در مراجع قضائی در حال رسیدگی است.
بنابراین واحد هایی که این اصول را رعایت نمی کنند و با کیفیت پایینی عرضه های خودشان را انجام می دهند، این ها طبیعتا خسارت زیادی وارد می کنند و هنوز هم این خطر وجود دارد، همانطوری که در مورد قیر عراق که از کیفیت پایینی به نسبت قیر ایران برخوردار است اخیرا موضوع ریسکهای ورود آن به بازار جدی است. به نحوی که صنعت قیر و بازار ما را تهدید می کند، چون VR عراق را به نحوی وارد کشور می کنند و بعد از ترکیب با قیر داخلی به عنوان قیر ایران صادر می کنند، در حالی که اصلا کیفیت قیر های تولید شده از سوی واحدهای معتبر قیرسازی در ایران را ندارد.
یعنی نظارتی روی این حوزه وجود ندارد؟
در چند سال گذشته مقداری این وضعیت بهبود پیدا کرده است، اما امروز شاهد حضور و عرضه (VR) عراق هستیم که مجددا می بینیم موضوع آن در حوزه قیر مطرح شده است. این امر باعث شده مجموعه تولید کنندگان از طریق انجمن قیر کشور و دیگر ارگانهایی که در ارتباط هستیم به صورت جمعی این موضوع را پیگیری کنیم و با نهاد های مرتبط مذاکراتی انجام شده است تا از آسیب بیشتر به نام قیر ایران جلوگیری شود.
ظاهرا واحدهای قیرسازی با مشکل تامین خوراک هم مواجه هستند ...
بله؛ یکی از بحث هایی که در حال حاضر مابین واحدهای قیر ساز وجود دارد موضوع تامین خوراک است که مکرراً کمبود آن مورد اعتراض واحد های قیر ساز قرار می گیرد.
شرکت نفت جی خود از این موضوع رنج می برد چرا که پروانه بهره برداری این شرکت در اصفهان به میزان یک میلیون و هشتصد هزار تن در سال می باشد که در بهترین شرایط حدود یک میلیون تن ماده اولیه برای واحد تولیدی اصفهان قابل تامین است. خوشبختانه در طول سال جاری میزان عرضه خوراک وکیوم باتوم از سوی پالایشگاه های کشور نسبت به سال گذشته افزایش محسوسی داشته است و پیش بینی می شود عرضه وکیوم باتوم طی سالهای آتی حداقل تا زمان بهره برداری واحدهای FCC و RFCC در پالایشگاه های کشور افزایش قابل توجهی داشته باشد که تا حدود زیادی این مشکل برطرف خواهد شد. در چارچوب رقابت در بورس، خوراک واحدهای قیرساز عرضه و بعضا با رقابت خریداری می شود البته در مقاطعی از سال میزان تقاضا حتی از میزان عرضه کمتر است که این امر به شرایط بازار و سطح تقاضا در داخل و خارج از کشور بستگی دارد.
یکی از موضوعاتی که از سالها قبل وجود داشته بحث قیر تهاتری است که مشکلات متعددی را ایجاد کرد در رابطه با قیر تهاتری هم توضیح بفرمایید؟
در رابطه با قیر تهاتری یک نکته اساسی مطرح است. آن هم این است که در شرایطی که مجموعه دولت در رابطه با تخصیص بودجه های عمرانی در کشور دچار محدودیت می باشد، به خصوص در شرایط تحریم که فروش نفت که بخش عمده ای از بودجه کشور را پوشش می دهد کاهش پیدا می کند و تامین و پرداخت بودجه های عمرانی به مشکل جدی برخورد می کند، موضوع قیر تهاتری قابل دفاع است و می توان طوری برنامه ریزی کرد که از این طریق فعالیت های عمرانی در سطح کشور مخصوصا مناطق محروم تداوم یابد.
ولی مشکلی که در گذشته وجود داشته این است که اگر کل زنجیره تولید قیر را در نظر بگیریم، در طرح قیر تهاتری که در سالهای قبل در قالب قانون بودجه اجرا شده است، تمام هزینه های مربوط به تامین قیر را در قالب تخصیص ماده اولیه جبران می کردند، یعنی حتی هزینه های پیمانکاری اجرای آسفالت به نحوی که غیر از هزینه های تولید، ارزش افزوده، سود و بالاسری تولید کننده، پوشش همه این ها در قالب تخصیص ماده اولیه و معادل ارزش این فهرست بوده است.
این روش مشکلات و مسائل پیچیده ای را ایجاد کرده بود. مثلا شرکتی پیمانکار اجرایی و یا حمل بوده است که از سوی سازمان متولی به جای پرداخت صورت وضعیت های پیمانکاری و یا کرایه حمل، به وی قیر تخصیص یافته است. این امر باعث هرج و مرج زیادی در بازار قیر شد و خسارت هایی را به بار آورد و متاسفانه یکی از عوامل اصلی افزایش متقاضیان دریافت مجوز پروانه تولید واحدهای قیری در سطح کشور همین موضوع بود که همین امر مورد اعتراض سازمان های نظارتی قرار گرفت چرا که در مدت زمان کوتاهی تعداد قابل توجهی از پیمانکاران حمل به یکباره تبدیل به واحد قیرساز شدند! شما اگر به سابقه و تاریخچه تعدادی از فعالین این حوزه دقت کنید متوجه می شوید که از پیمانکاری حمل تبدیل به واحد قیرساز و صادر کننده ای در مقیاس بزرگ شده اند.
ولی همانطوری که عرض شد با همه این مسائل و مشکلات تحت شرایطی و با رعایت برخی الزامات، موضوع قیر تهاتری قابل دفاع است. چرا که ما یک زنجیره ای از نفت خام تخصیص یافته به پالایشگاه ها داریم که تولید ماده اولیه قیر یا همان وکیوم باتوم در ردیف تولیدات و محصولات قابل عرضه پالایشگاه ها قرار دارد. به جای اینکه دستگاه اجرایی مانند وزارت راه یا بنیاد مسکن به واحد قیرساز بابت خرید قیر مبلغی پرداخت کند، می توان از طریق تهاتر دیون پالایشگاه ها با تعهدات شرکت ملی نفت و از سوی دیگر تهاتر ارزش خرید ماده اولیه از سوی قیرساز با تعهدات پالایشگاه ترتیباتی را اتخاذ کرد که بدون اینکه تخصیص مالی انجام شود صرفا با اعمال حساب فیمابین، حجم قیر مورد نياز دستگاه های اجرایی برای پروژه هایی که در سند بودجه مصوب شده است تامین شود. این امر به نظر قابل دفاع است و مجموعه قیر ساز ها در کل کشور این آمادگی را دارند که همکاری لازم را در این خصوص داشته باشند تا بتوانیم فعالیت های عمرانی را با وجود محدودیتهای تامین اعتبار زنده نگهداریم.
با توجه به اینکه قیر ایران در ردیف قیرهای با کیفیت دنیا قرار دارد به نظر شما آیا کشور ظرفیت توسعه صنعت قیر را دارد؟
پاسخ این سوال مثبت است. به طور قطع در رابطه با حوزه قیر موضوعی که اهمیت بالایی دارد، پتانسیل خوب این بخش از صنعت نفت برای کسب درآمد های ارزی است، مخصوصا در شرایط سخت تحریم و محدودیت فروش و صادرات نفت خام.
خوشبختانه در حال حاضر قیر ایران از سطح و جایگاه خوبی در دنیا برخوردار است و از این پتانسیل باید استفاده بهتری شود.
موانع صادراتی در این بخش اگر وجود دارد بفرمایید؟
در شرایط فعلی مجموعه نهاد های سیاست گذار و اجرایی مرتبط با حوزه قیر از جمله؛ وزارت نفت، وزارت صمت، وزارت امور اقتصادی و دارایی و نهاد های تاثیرگذار دیگر مانند بانک مرکزی و گمرک باید تلاش مضاعفی را جهت تسهیل و توسعه صادرات قیر انجام دهند. با توجه به پتانسیل خوبی که عرضه صادراتی قیر ایران دارد، هنوز توجه شایسته ای به این حوزه صورت نگرفته است و واحدهای تولید کننده بزرگ قیر در کشور در بخش صادرات با موانع و چالشهای متعددی مواجه هستند. از جمله مشکلات بزرگ این واحدها عدم تسویه به موقع مالیات بر ارزش افزوده است که اگر بررسی نمایید متوجه خواهید شد که حجم مطالبات شرکتهای صادر کننده قیر قابل توجه است و مشکلات نقدینگی زیادی برای این شرکتها ایجاد کرده است. از سوی دیگر تغییر مکرر قوانین و مقررات ارزی و گمرکی از جمله مشکلات صادر کنندگان به صورت عام و حوزه قیر به صورت خاص می باشد که عملکرد شرکتها را دچار معضلات و چالشهای متعددی می نماید.
ما در مجموع پتانسیل و ظرفیت خوبی را می بینیم که به روی قیر ایران گشوده شده است، و پروژه هایی هم که در نفت جی در حال برنامه ریزی و اجرا است جملگی در همین راستا است که به حول و قوه الهی منجر به ارز آوری بالاتر و بهتر این صنعت برای کشور خواهد شد.
یکی از معضلات ما در بخش صادرات تامین ورق به منظور تولید و عرضه قیر به صورت بشکه است که بازار قیر بشکه نفت جی به جهت برند و اعتبار آن در سطح بین المللی از ظرفیت بالایی برخوردار است. متاسفانه به جهت مشکلات جدی در رابطه با تامین ورق از سوی تولید کنندگان داخلی به جهت اولویت دادن به حوزه تامین ورق خودرو سازان و تولید کنندگان لوازم خانگی و معضلات و موانع پیش روی جهت واردات ورق از خارج از کشور، این بخش از سبد محصولات نفت جی با وجود تقاضای قابل توجه در بازارهای هدف با شرایط مطلوب خود فاصله دارد.
بعنوان آخرین سوال بفرمایید که رقبای جدی ایران در منطقه چه کشورهایی هستند؟
در سال های قبل تنها کشور بحرین به عنوان یکی از تامین کنندگان قیر در منطقه معروف بوده و فعالیت داشته است، ولی در حال حاضر کشور عراق با توجه به طرح های توسعه ای که طی چند سال اخیر اجرا کرده است، به عنوان یک رقیب جدی مطرح می شود. در حوزه شمال کشور طبیعتا کشورهای ترکیه و روسیه رقیب جدی ایران در تامین قیر کشورهای حوزه منطقه قفقاز و اروپای شرقی و منطقه دریای سیاه می باشند. با این حال تقاضا برای قیر ایران در این بخش نیز همواره وجود داشته است.
واحد نسبتا بزرگی اخیرا در کشور آذربایجان به بهره برداری رسیده است که بخش عمده نیاز این کشور را تامین می کند.
ولی با این حال با توجه به سابقه و کیفیت قیر ایران هنوز ظرفیت خوبی برای عرضه بیشتر قیر ایران مخصوصا در حوزه کشورهای واقع در منطقه آسیای مرکزی و افریقا وجود دارد و در حال حاضر مشکلی که داریم عدم امکان تامین همه نیاز ها و خواسته های مشتریان در سطح بین المللی است و به نظر می رسد واحد های بزرگ قیر ساز در این حوزه می توانند فعال تر عمل کنند.
ایران در مجموع بزرگ ترین تولید کننده و عرضه کننده قیر در منطقه است و هنوز هیچ کشوری به اندازه ایران توان تولید قیر را ندارد.