آلبرت بغزیان، كارشناس اقتصادی، در گفتوگو با" نفت ما":
غیراقتصادی خواندن پالایشگاه سازی مایه تاسف است
سعید شمس
اشتراک گذاری :
یک كارشناس اقتصادی گفت: احتمالا گروهی در واردات فراوردههای بنزین، قاچاق بنزینِ یارانهای و همچنین منفعتهایی در كالاهای واسطهای و نهاییای كه منشاءشان سودهای كلانی را به دست میآورند، وگرنه هیچ كشوری نمیآید نفت را خامفروشی كند .
نفت برای كشورهای نفتخیر به قائده باید موهبتی گرانبها باشد. به هرحال درآمدهای ناشی از این نعمت خدادادی كه منبع زیرزمینی به شمار میرود و برای «داشتن»اش احتیاجی به پرداخت هیچ هزینهای نیست، دست تصمیمگیران را برای هزینه كرد باز میگذارد. اما در ایران و بعضی از كشورهای نفتخیز، سوءمدیریت و همچنین سوءاستفاده از درآمدهای ناشی از نفت، این كالای گرانقدر را به عنوان پدیدهای بدل كرده است كه تبعات منفیِ اقتصادی و غیراقتصادی را به كشورها تحمیل میكند، هر چند در شرایط فعلی که کشور متحمل سخت ترین تحریم های آمریکاست و فروش قبل از خروج آمریکا از برجام را نداریم.
آلبرت بغزیان، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتوگویی با «نفت ما» در رابطه با اشكالهای مدیریت درآمدهای نفتی و همچنین الزامهایی كه با توجه نشان دادن به آنها میتوان بهرهوری بیشتری در نفت به دست آورد با گفتن اينكه « در كشوری كه برای انتخاب سرمربی تیمملی فوتبال این همه مشكل و تصمیم غلط مشاهده میشود، نباید توقع ترمیم فضای نفتی كشور را داشته باشیم. مشكل اصلی این است كه وزارت نفت هیچ ارادهای به تغییر مدیریت درآمدهای نفتی ندارد.» به پرسشهای مطرح شده پاسخ میگوید:
*نفت و درآمدهای نفتی چرا این همه بهانه بحث و حاشیه شده است؟
كشورهایی كه صادركننده نفت به شمار میروند، از سه جنبه میتوانند از این موقعیت فوقالعاده بهره ببرند. اول اینكه نفت را به صورت خامفروشی به بازارهای جهانی عرضه كنند. درباره چرایی خامفروشی هم لازم به توضیح است كه «گران بودن تبدیل نفت به محصول فراورده» را میتوان اصلیترین دلیل خامفروشی دانست. همچنین این را هم باید در نظر داشت، خریدار به دلیل وجود پالایشگاه در كشورش، اصرار به خرید نفت خام دارد تا از این طریق خودش به تولید فراورده اقدام كند تا ارزشافزوده را به دست بیاورد.
با این حال بعد از مدتی كشورهای صادركننده به فكر پالایش افتاده و به همین دلیل پالایشگاهها یا پتروشیمیها را ایجاد كردند تا بتوانند ارزشافزوده بیشتری كسب كرده و یك پله جلوتر بروند. ما هم در كشور خودمان پالایشگاه و پتروشیمی راهاندازی كردیم و سعی كردیم از وارد كردن فراورده جلوگیری كنیم. یعنی به فكر صادرات بنزین نبودیم، اما فراروی پالایش نفت خام را به بنزین و روغن موتور و . . . تبدیل كردهایم. پس بنابراین وارداتِ این محصولات را در حد خودكفایی كاهش دادیم.
*برای استانداردسازی بخش تولید توجه به چه الزامهایی ضروری است؟
برای تنظیم بازار وزارت نفت، وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه باید پیشبینی كند كه چقدر بنزین یا فراوره نفتی یا گازی نیاز داریم. پس باید به همان مقدار هم برنامهریزی برای تولید داشته باشیم كه اصلا كار شاقی نیست. یعنی اگر تولید بنزینمان كمتر از مصرف نیازیمان است، یا باید به وارد كردن اقدام كنیم یا با سهمیهبندی بازار این سوخت را به نظم برسانیم. اما الان شرایط به گونهای است كه به اندازه كافی بنزین تولید نمیكنیم.
*«به اندازه كافی بنزین تولید نمیكنیم» دلیل این موضوع چه چیزی است؟
اینكه نمیتوانیم به قدر ضرورت بنزین تولید كنیم و پالایشگاه نساختیم، فقط ریشه در بیبرنامگی و اهمیت ندادن به توصیههایی كه در راستای اقتصاد مقاومتی مطرح میشود، دارد. البته وزاتخانه یك موقعی شرایط اقتصادی را دلیل میداند.
*این امر میتواند دلیل غیر اقتصادی سیاسی داشته باشد؟
بله؛ اما باید این را در نظر بگیریم كه با كاهش وابستگی میتوانستیم حتی در صادرات بنزین هم موفق باشیم و مقدار بنزینی كه در حال حاضر به طور قاچاق از كشور خارج میشود را از طریق دولت صادر كنیم. بنابراین تصمیمگیران نفتی باید پاسخ بدهند كه با وجود ملموس بودن راهكار چرا كشور به سمت ایجاد پالایشگاه و افزایش ایجاد تولید فراورده نرفته است.
*بخش گاز چطور؛ در این موضوع هم میتوانیم به روندی پر منفعتتر برسیم؟
تولید گاز ایران به اندازهای است كه علاوه بر مصرف، میتوانیم مازاد را در بازارهای جهانی عرضه كنیم. بنابراین باید برویم پتروشیمیها تا محصولات را هم مصرف كنیم و هم به كشورهای دیگر بفروشیم و حتی مواد پتروشیمی تولیدی به كالای نهایی تبدیل شود و اجناس فوق را از لیست وارداتمان حذف كنیم.
*این توضیحها بسیار ملموس و ساده است. افكار عمومی حق دارند درباره مدیریت نفتی كشور دچار تشكیكی جدی شوند؟
بله؛ چون به طور یقین ارادهای جدی برای تنظیم درآمدهای نفتی مشاهده نمیشود و دقیقا به همین دلیل سرمایه ملی به راحتی حیف و میل میشود. نكته قابل توجه هم چیزی جز این نیست كه كسی به این كار ندارد كه دستاندركاران این حوزه چرا این همه اهمال میكنند و با اصرار به روند غلط، مانع از درآمدزایی كشور میشوند.
*این مشكل یا معضلی جدی است كه تردیدهایی را هم در اذهان مطرح میكند!
احتمالا گروهی در واردات فراوردههای بنزین، قاچاق بنزینِ یارانهای و همچنین منفعتهایی در كالاهای واسطهای و نهاییای كه منشاءشان سودهای كلانی را به دست میآورند، وگرنه هیچ كشوری نمیآید نفت را خامفروشی كند تا هم نگران تزریق ارز حاصل از این صادرات به خزانه كشور باشد و هم اینكه محصول فراوری شده را با قیمتهای گزاف از كشورهای دیگر خریداری كند. شرح این شرایط نشانگر اهمال و كجروی است كه بیتالمال را حیف و میل میكند.
*آنهم اهمال و كجرویای كه كه چند دهه تداوم داشته است!
اصلا شكی در شبههبرانگیز بودن بیتوجهی نیست. اصلا قابل تصور نیست كه این بیتوجهیهزینهساز از دولتی به دولت دیگر منتقل شود و روند غلط اصلاح نشود. یعنی از زمانی كه من دانشجوی رشته اقتصاد بودم، بحثِ لزوم توجه به تولید فراوری نفت و گاز مطرح بوده و الان هم این بحث ادامه دارد. همیشه هم در برنامههای توسعه و در شعار سال لزوم توجه به ایجاد ارزشافزوده بالا اشاره شده است. اما متاسفانه مسئولی وزراتخانههای نفت دولِ مختلف این امر را غیر اقتصادی میدانند. آنهم در حالیكه تولید فراورده نفتی كه استخراج میكنیم قطعا مسالهای مربوط به اقتصاد است. اما از آنجایی كه كوتاهیها مانع از راهاندازی پالایشگاه شدهاند تا نتوانیم از نفت و گاز بهرهوری بالایی داشته باشیم.
*اصرار به بیتوجهی توسط دستاندركاران دولتی این سئوال را در ذهن میپروراند كه نمیشود نفت را به بخش خصوصی واگذار كنیم؟
اگر واقعا به این تشخیص و تصمیم برسیم كه به راهاندازی پالایشگاه نیازی مبرم داریم و به همین دلیل بخش خصوصی را وارد گود كنیم، در مرحله باید ببینیم چه سهمی را باید به بخش خصوصی بدهیم و دولت چقدر باید همچنان به بازی گرفته شود. همچنین باید متذكر شد كه یا بخش خصوصی تامین بودجه را مشكل میداند و یا اینكه صندوق توسعه ملی ورود بخش خصوصی را جدی نمیگیرد. همچنین دولت میتوانست پالایشگاه را بعد از ایجاد واگذار كند كه مخالفت شدید وزیران نفت و اقتصاد نشان از این دارد كه دولت نگران از دست دادن منافعی ارزشمند است. بنابراین در بخش واگذاری به بخش خصوصی لازم است بررسی شود كه باید از چه كانالی وارد بحث شود تا موفق شود.
*ظاهرا این قصه سر دراز دارد!
مساله اصلی ارادهای كافی برای اصلاح امور است، یعنی تا زمانی كه دولت انگیزه لازم را برای این مهم نداشته باشد، نمیتوانیم به باز شدن گرهِ دستیابی به فراوردههای نفتی و گازی امید داشته باشیم.
*ممنون؛ ناگفتهای مانده است؟
مجلس و سایر نهادهای مرتبط با این حوزه باید همهِ هم و غمشان را به كار بگیرند تا بلكه این معضل یكبار برای همیشه حل و فصل شود. اما در كشوری كه برای انتخاب سرمربی تیمملی فوتبال این همه مشكل و تصمیم غلط مشاهده میشود، نباید توقع ترمیم فضای نفتی كشور را داشته باشیم. مشكل اصلی این است كه وزارت نفت هیچ ارادهای به تغییر مدیریت درآمدهای نفتی ندارد.