مدیر عامل سابق نیکو گفت:ما کل پتروشیمیها و پالایشگاهها و مناطق نفت خیز و تولیدکنندگان را 1.5 درصد سهامدار کردیم. اصلا قرار نبود بورس نفت وارد بورس انرژی شود. قرار بود مدیریت با وزارت نفت باشد و این وزارت بورس نفت باشد.
در ادامه گفت و گوی خبرنگار گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ، با دکتر محمد جواد عاصمی پور ، نظرات وی را در خصوص بورس نفت و انرژی جویا شدیم که در ادامه از نظر خوانندگان می گذرد.
دکتر محمد جواد عاصمی پور در مورد شکل گیری بورس نفت اظهار داشت: آقایان در مورد بورس نفت صحبت میکنند در حالی که من طراح بورس نفت بودم. آیا از من پرسیدند که فلسفه تاسیس بورس نفت در آن زمان و این چیزی که امروز انجام می شود، چیست. چرا بورس نفت را در بورس انرژی ادغام کردید؟! باید به سوابق نگاهی بیندازیم کاری که هر محققی باید امروز انجام بدهد.در زمان تاسیس بورس نفت وقتی ما مصوبه این مهم را دریافت کردیم، نزد مهندس میرحسین موسوی بودم. ایشان به من تاکید میکرد که حتما نزد احمدینژاد بروم و مساله را به او توضیح بدهم. اما احمدینژاد علیه بورس صحبت میکرد. در آن زمان گسل عظیم مدیریتی بین مدیران نخبه و ناکارآمد ایجاد شده بود. این موضوع بر کیفیت بورس نفت هم تاثیر گذاشت. سوء تاثیرات آن امروزه بیشتر به چشم میخورد.من با صراحت میگویم که به لحاظ ساختارهای موجود در کشور، سرمایهگذاری بدون انحرافی را نمیتوان یافت. برخی نباید ثروت خود را در این انقلاب چهل ساله به پای خود بنویسند. بهتر است بگوییم کسی نباید در جهان سوم ثروتش را به پای خودش بنویسد.
عاصمی پور افزود: از این نوع گسلها در دوران بعد از انقلاب زیاد است. شرایط اقتصادی و سیاسی کشور و ساخت و پاختها در ظهور شرکتهای خصوصی نفتی در غیبت رقبای خارجی تاثیر گذار اصلی بود. و تنها 20 تا 30 درصد پیشرفت این شرکتها به خاطر نبوغ و فعالیت شان بوده است. ما بدون اینکه ساختارهای کنترل کننده و نظامات مشخصی را بچینیم، کارهای بزرگی را شروع کردیم. بدینصورت آن نسل تغییر ماهیت داد و گسل دیگری اینگونه رخ داد.طرح ژنریک امروز اتفاق افتاده است. باید این طرح را از بایگانی بیرون بکشید. ما وقتی با خارجیها هستیم، کار را از طریق مذاکره انجام میدهیم. سوال این است که چرا در حین مراجعه به توان داخلی مناقصه برگزار میکنیم. در مناقصات هم پایین ترین قیمت را در نظر میگیریم و به دامنه قیمت نیز توجه نمیکنیم. ما دارای ساختار تکلیفی، قیمت تکلیفی و ام دی پی های تکلیفی را داریم. پلانها را داریم و فقط یک ریوایز میخواهیم. ما 15درصد جلو هستیم. وقتی پروژهای می شکنیم، میتوانیم بسیاری از مراحل را داخلی انجام بدهیم و کالا را داخلی تامین بکنیم. ساختار تکلیفی وجود دارد و باید عدالت تقسیم کار درست باشد. ما امروز شرکتهای "E&P" را ارزیابی کردهایم؛ "EPS" ها را ارزیابی کردهایم؛ تعیین صلاحیت پیمانکارها نیز انجام شده است. تولید کننده تجهیزات و مهندسی مشاور را داریم. باید خودمان این ساختارها را به صورت کنسرسیوم جهانی تشکیل بدهیم و بنا به توان کار کنیم. باید تمام شرکتها را ببینیم و یک عدالتکاری به وجود بیاوریم. در کنسرسیومها باید بنا را بر اهلیت پیمانکار پروژه بگذاریم. این نگاه به کنسرسیومها باید تکلیف شود. یک لیفنر نفت تعیین میکنیم و اینگونه دیگر نیازی به فاینانسی نخواهیم داشت. ما در نیکو این کار را با فلات قاره انجام دادیم. با فلات قاره قرارداد بستیم. یک لیفنر نفت تعیین شد.لیفنر مذکور درخواست پول نداشت و در عوض از ما نفت درخواست کرد. به همین جهت یک پالایشگر به مجموعه اضافه کرد و پول خود را اینگونه به دست میآورد. در واقع پالایشگر نفت خود را میبرد و لیفنر هم در ازای آن پولش را دریافت میکرد. فراموش نشود که از این برنامه بابک زنجانی هم بیرون نیامد. من حتی ضمن همکاری با "تی تی" حاضر نشدم به شل پولی بدهم. امروز هم به دادگستری و قوه قضائیه احضار نمیشوم. ولی در همان دوران 25میلیارد فایننس کردیم. در همان دوران 8 میلیارد فراورده خریدیم. 4 بانک را به 25 نوع بانک تبدیل کردیم. بدون اینکه بابک زنجانی قاطی کار باشد. من در مصاحبه ای ازآقای زنگنه خواندم در مورد شرکت IOC که شرکت ما در ابردین انگلیس زیرمجموعه نیکو بود و 50-50 در میدان گازی رام در دریای شمال شریک بودیم و 340 میلیون پوند سهم ما در سال بود. چون گاز به انگلستان می رفت آی او سی هیچ وقت تحریم نشد.
مدیر عامل سابق بورس نفت تاکید کرد: کاری که امروز انجام می دهند بورس نفت نیست. ما با ای او سی که زیرمجموعه نیکو بود کار می کردیم و ما که شرکت مادر بودیم تحریم شدیم و در لوزان و در جرسی تحریم بودیم. آی او سی ما چون گاز آنها را تامین می کرد تحریم نبود. من به باکو و سراغ شرکت ملی نفت جمهوری آذربایجان 0سوکار) رفتم و گفتم ما تا به حال بابت کاندنسیت سهم خودمان درشاه دنیز 100 میلیون دلار پول از شما طلبکاریم . به خاطر تحریم به ما پرداخت نکرده اید بیاید توافق کنیم یک قرارداد بستیم تا آنها به ما نفت خام بدهند و خود آنها نفت خام خود را بفروشند ما پولی را که چهار سال خوابیده بود دریافت کردیم. این مطلب در اسناد نیکو وجود دارد. ما با یک شرکت آذری که فیلد داشت و کارهای اینها را انجام می داد صحبت کردیم و گفتیم 15 میلیون دلار به آنها وام می دهیم تا اینجا برای ما تاسیسات به نام نیکو در ملک خود بسازند و بعد از ساخت تاسیسات کاندنسیست ما اینجا را مدیریت کنند و از بابت کارمزد که به ازای هر بشکه 4 تا 10 سنت است ما بازپرداخت 15 میلیون دلار خود را انجام می دهیم. تاسیسات به نام نیکو در باکو ساخته شد بازوها و مخازن ساخته شد و انجام می گیرد و ما کاندنسیت خود را دریافت کردیم و حالا می گویند ما در شاه دنیز تحریم شدیم و پول ما را ندادند. ما در رتردام مشکل داشتیم. در زمان حسنی مبارک به مصر رفتم و با شرکت سومد قرارداد بستیم و گفتیم نفت خود را به اینجا می آوریم. سهامدار سومد عربستان، قطر و مصر بود. در جریان حضور مبارک این اتفاق افتاد. هر چیزی قیمتی دارد. دربسته به موضوع دیگر اشاره میکنم؛ زمانی که من در نیکو منصب داشتم، از طرف یکی از کشورها در شورای پول و اعتبار تحریم شدیم. اما آنها همانجا با ما قرارداد بستند که شرکتی داریم هزینه اش را بدهید تحریم را دور می زنیم. این است که میگویم هر کسی قیمتی دارد. البته گاهی میخواهند قیمت را به بابک زنجانی بپردازند ولی درست و شفاف کار کنید. باید به این سوابق نگاه کرد. فلان وزیر کجا به خاطر توقف سواپ نفت محاکمه شد، کجا به خاطر بابک زنجانی محاکمه شد. چرا سومد را متوقف کرد. ما در سومد قرارداد تضمینی داشتیم. ما 20 میلیون بشکه نفت به کانل سوئز بردیم. آن زمان در مصر به خاطر همین قرارداد به ما دفتر دادند و در هتل هیلتون مصر از ما پذیرائی شد. آنهم زمانی که وزیر خارجه ما نمی توانست به مصر برود. ولی من سه بار به این کشور سفر کردم. مساله پول است. ترامپ هم می گوید مساله پول است. در دنیا تحریم یعنی همین و کسی به سوابق نگاه نمی کند.
من صراحتا می گویم که آن سخنان خلاف است. ما در آی او سی پولمان را گرفتیم و نه فقط پولمان را گرفتیم، بلکه شراکتمان50 به 50 بود. بعدا میدان جدیدی گرفتیم. در اوج تحریم به او سی تو یک میدان 100درصد دادند. من شرکت حفاری و فلات قاره را با مشاور به آنجا بردم تا تجربه کسب کنند، ما آنجا چاه اکتشافی زدیم. در میدان جدید و در اوج تحریم این کار انجام شد. لذا صحبتهای وزارت نفت در این زمینه را رد می کنم. آقای زنگنه باید این سوابق را از من درخواست میکرد.
مدیر عامل سابق نیکو ادامه داد: جوانی که دانشجوی من بود امروز در نیکو پشت میز نشسته و مقام مدیر عامل را بدون یکروز تجربه در نفت و بدون تکیه بر دستاوردهای گذشته دارد. او "سمینار و گردهمایی مدیران ادوار مناطق نفت خیز جنوب بعد از انقلاب" را راه اندازی کرده است. حداقل به ظاهر چند بار با من تماس گرفته است. ولی این مدیر تا به حال از من نپرسیده است که چکار کردید که 25 میلیارد ترن اوور گردش مالی شرکت نیکو بود و از این بابت دچار فساد نشدید و به زندان نیفتادید و با کدام بانکها پریدید؟! لذا حاضرم تجربیات خودم را به رایگان در اختیار نیکو بگذارم.
قرارداد با سی ان پی سی را بهم زدند و به سوابق آن نگاهی نینداختند تا ببینند من چگونه این قرارداد را در نیکو بسته ام. 70 درصد از سهام نیکو در آزادگان جنوبی را من به آزادگان دادهام. باید من را می خواستند و شرح این ماجرا را جویا میشدند. توتال آنها را قلقلک داد و امروزباید بروند و التماس کنند چنین قراردادهایی با آنها ببندد. ما 90 روز بعد از لیفتینگ نفت در نیکو پول آن را می دادیم. یعنی 90 روز پول دست ما بود و پروژه های خود را انجام می دادیم. آنها داشتند کار خود را می کردند و امروز برای آمدن کم مانده تضمین حکومت و نه دولت را هم بخواهند. وزارت نفت می توانست نظر مشورتی از من بگیرد تا شرح قرارداد با سی ان پی سی را تشریح می کردم و بعد تصمیم گیری می کردند و امروز علیه شان حرف نمی زدم. دو سال فردی وزارت نفت را با قراداد ای پی سی سرکار گذاشت مدلی که پر از ابهام و ریسک و نامطمئن بود. هرچند خود زنگنه مخالف این مدل قرارداد بود و طرفدار بیع متقابل.
مشاور سابق زنگنه معتقد است: حالا آقای زنگنه از روی بیاطلاعی حرف میزند و خلاف واقع میگوید. چرا به مصوبه شورای عالی بورس مراجعه نمیکنند؟ بورس یک بازار سازمان یافته است. در بورس قرار بود لاتهای 100 بشکهای منتشر کنند تا مردم عادی هم توان خرید داشته باشند. ما بنا به قدرت بازار مالی، لاتهای 100 بشکهای تعریف کرده بودیم. در آن زمان قرار بود انحصار امور بینالملل، شرکت بازرگانی پتروشیمی و بازرگانی پخش از بین برود و هر پالایشگاهی 1.5 درصد سهام داشته باشد و وارد بازار بورس شود. نه صرفا امور بین الملل؛ بلکه مناطق نفت خیز و مناطق مرکزی هم مستقیما سهم خود را بیاورند؛ چراکه در کیفیت عرضه تاثیر میگذارد. وقتی شما مارجین قیمت را در بازار میبینید، بلندینگ به وجود میآورید و به دنبال بلندینگ، اصلاح سازمانهای فنی پالایشگاه و واحدهای بهرهبرداری و واحد های نمک زدایی به وجود میآید. وقتی به مارجین قیمت توجه شود "API" تغییر پیدا میکند. ما طبق قانون نمیتوانستیم بیش از 1.5 درصد سهامدار کنیم.
ما کل پتروشیمیها و پالایشگاهها و مناطق نفت خیز و تولیدکنندگان را 1.5 درصد سهامدار کردیم. اصلا قرار نبود بورس نفت وارد بورس انرژی شود. قرار بود مدیریت با وزارت نفت باشد و این وزارت بورس نفت باشد. من زمان تاسیس بورس فلزات معاون آقای جهانگیری بودم، بورس فلزات را طراحی کردم. عرضه ما انحصاری بود. به همین دلیل ذوب آهن و فولاد مبارکه حاضر به فعالیت نبودند. کار را به دست فردی به اسم هاشمیان داده بودند. او هم لذت میبرد که رییس بورس فلزات است! ولی عرضه کننده عمده دو کارخانه دار بالا بود. این افراد مانع اصلی کار بودند. موذنزاده اجازه نمیداد انحصار بورس فولاد از بین برود. وقتی عرضه ذرهای نمیشود بازاری هم در کار نیست. بورس یعنی ذرهای شدن بازار. این بورسی که ما شاهد آن هستیم هیچ سنخیتی با بورس واقعی ندارد. تصمیم دارند که بورس نفت کنار بورس برق فعالیت کند و مثمر ثمر هم باشد؛ این کار به هیچ وجه شدنی نیست.
من وقتی برای بار دوم خدمت آقای زنگنه رفتم، نوشتم که شما مثل آقای فلانی عمل نکنید. این آقا برای اینکه رییس دانشگاه بشود AIT را منحل کرد و اسم آن را دانشگاه صنعت نفت گذاشت. اکنون بفهمید که چرا ام آی تی آمریکا دانشگاه نشد. ام آی تی یک برند است. ما به آقای زنگنه نامه مینویسیم تا شما را مدیر عامل بورس نفت کند ولی بیایید و کمک کنید که این بورس واقعا بورس نفت باشد.
ما می خواستیم تالار بورس نفت را ایجاد بکنیم. بحث بورس ما در اصل فیوچر است نقدینگی مارکت یا در واقع بالا بردن حجم معاملات بازار که به بورس سهام اوراق بهادار کمک کند. بورس ها ظروف مرتبط هستند سرریز یکی باید وارد بازار دیگر بشود. نقش این بورس ها همین است. اگر به موضع اصلی برگردیم باید بگویم ما در صنعت نفت دستاورد های بسیار عظیمی داشتیم. اما به لحاظ گسل مدیریتی ایجاد شده و دیوار بتنی بین هر دوره کشیدیم و زیبارویان را کنار گذاشتیم و افراد ناکارآمد را آوردیم. جوانگرایی اینگونه نیست. اجازه بدهید افراد کارآمد وارد کار مدیریتی شوند. ولی دختر خانم کارمندی را وارد هیات مدیره کردهاند. ایشان به جای چه کسی نشسته است؟! نعمت زاده یا نژاد حسینیان؟!
نعمت زاده دو یا سه سال مدیر عامل شرکت پخش و پالایش شد. انقلابی بزرگ انجام داد. چرا اکنون از او دعوت نمیکنید؟ در حال حاضر پالایشگاه دوم آبادان تعطیل است. چه کسی قرار است نفت غرب کارون را پالایش و سپس به عراق صادر کند؟! غیر از پالایشگاه آبادان در کجا میتوان چنین کاری انجام داد؟ در 15 کیلومتری شلمچه است و آنجا سه بندر بزرگ امام و آبادان و خرمشهر وجود دارد. عراق تشنه است تا هر چی صادراتی است به او بدهند. خلیج فارس در طرف دیگر قرار دارد. می توانید گاز خود را صادر کنید. ولی چرا مناقصه؟! بیایید تقسیم کار کنید. 17 شرکت E&P درست کردهاید؛ بیایید و به آنها پروژه بدهید. آنها پلان ندارند و میخواهند با پلان مخفی خودشان کار کنند.
عاصمی پور اظهار داشت: چطور با توتال مذاکره می کنند ولی برای داخلیها مناقصه برگذار میشود؟! وزیر می نشیند و با نماینده خاورمیانه شرکت توتال مذاکره میکند. هیچ پروتکلی را رعایت نمیکنند. من به رییس قرارگاه میگفتم شما پیمانکار هستید؛ منتظر باشید تا هر وقت شما را صدا کردند وارد بشوید. اکنون کاری نکنید و وارد نشوید. بگذارید شما را صدا بزنند. اینکه همه مراجع پشت سر شما نماز بخوانند مهم نیست. اول خود شما باید قبول کنید که امام جماعت هستید.
رویارویی با زنگنه برای همه از جمله رسانه ها بایکوت است
وقتی وزیی که می گوید کسی که همفکر دولت تدبیر و امید نیست جایی در صنعت نفت نئدارد مشخص است که باند بازی و گروه گرایی در تفکرات این آدم است!خداروشکر زمان کمی از عمر سیاسی زنگنه مانده است و همگان قضاوت خواهند کرد که وی خادم بوده است یا خائن!!!