۰
plusresetminus
تاریخ انتشاردوشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۰
کد مطلب : ۲۰۷۱۹
برگی از تاریخ نفت/ درآمد ایران ازصدور نفت در سال ۱۹۵۷

زمانی که درآمد سالانه نفتی به ۲۰۰ میلیون دلار نمی رسید و ایران فقیر بود

۱۵بهمن ۱۳۳۶ هجری خورشیدی مصادف با ۴ فوریه ۱۹۵۸، دولت وقت ایران به مناسبت پایان سال میلادی ۱۹۵۷ و طبق روال همه ساله، درآمد خود از نفت در آن سال و چگونگی هزینه این پول را اعلام داشت. طبق این اعلامیه، عایدی ایران از نفت در سال ۱۹۵۷میلادی ۷۶ میلیون لیره انگلیسی (پاوند استرلینگ) بود و به پول آن زمان کمتر از ۲۰۰ میلیون دلار که سهم هر ایرانی از آن [برپایه جمعیت آن سال] در هر روز بالغ بر دو قران (۲ ریال) می شد.
زمانی که درآمد سالانه نفتی به ۲۰۰ میلیون دلار نمی رسید و ایران فقیر بود
به گزارش نفت ما، در سال 1958 دلار آمریکا هفت تومان و لیره انگلیسی حدود 15 تومان بود. ایران تا نیمه دوم سال 1352 (1973 میلادی) که عرب ها صادرات نفت خودرا متوقف کردند و بهای نفت خام ناگهان چند برابر شد، یک کشور نسبتا فقیر بود و افرادی که حرص مقام بزنند زیاد نبودند و گاهی اوقات برای یافتن یک فرد برای انتصاب به مقامی غیر اقتصادی مثلا مدیریت آموزش و پرورش مدت ها صرف وقت می شد و کار به التماس کردن می کشید. یک نمونه آن که مشهور است در شهریور 56 سال پیش:
    تهران بزرگ شده بود و دولت می خواست در این شهر یک اداره کل آموزش و پرورش تاسیس کند و امور مدارس شهر را به این اداره بسپارد. برای تاسیس این اداره در بخشی از جنوب زمین دبستان نظامی واقع در خیابان سپه که رو به روی پارک شهر قرارداشت یک عمارت ساخته بودند ولی به حد کافی میز و صندلی نداشت و برای انداختن شیشه های پنجره ها پول نبود. مسئله بزرگتر، یافتن مدیرکل و کارمند برای این اداره بود. معلمان می گفتند که چرا باید 18 ساعت تدریس در هفته و 9 ماه در سال را رها کنند و کار 36 ساعت در هفته و 11 ماه و چند روز در سال را بپذیرند؟!. برای پُرکردن اطاق ها، از مردم و سازمانهای دیگر خواسته بودند که اگر میز و صندلی اضافی دارند اهداء کنند. نمی شد نامه و هرگونه کاغذ دیگررا روی میز باقی گذاشت زیراکه پنجره ها بدون شیشه بود و باد نامه هارا پراکنده می ساخت. بدتر از همه، کِسی حاضر نمی شد مدیرکل این اداره شود. می گفتند که با کدام پول؟، مگر دیوانه هستیم که درد سر بپذیریم. بالاخره دکتر فاطمی مسئول وقت امور اداری و کارگزینی کل وزارت فرهنگ (وزارت آموزش و پروش) از دوست خود مصطفی زمانی ـ دوست شخصی که پس از بازنشسسته شدن به اتفاق مدرسه عالی دختران را در ونک تاسیس کردند که اینک دانشگاه است ـ خواست که مدیرکلی آموزش و پرورش تهران را بپذیرد. ولی، اطاق مدیرکل میز و صندلی نداشت و «مصطفی زمانی» از خانه خود میز و صندلی آورد و چون پنجره های اطاق شیشه نداشت و مگس ها و زنبورهای پارک شهر وارد اطاق مدیرکل می شدند، وی چند «مگس کُش» خریده بود و هرکس که وارد اطاق انتظار مدیرکل می شد تا نوبت ملاقات دست دهد یکی از مگس کُش ها را به دست می گرفت تا مگس هارا از اطراف خود پراکنده کند و ....
    مثالی دیگر: برای پرداخت عیدی معلمان تهران در نوروز 1350، پول نبود و شورای آموزش و پرورش شهر برای پرداخت آن متوسل به استقراض شد./روزنامک
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی