به گزارش نفت ما ،در ماههای سرد سال، در اخبار و رسانه های مختلف، پیام ها و درخواستها و هشدارهای صرفه جویی گازدر بخش خانگی و همچنین الزام سازمانها و دستگاههای دولتی بر صرفه جویی جدی و تهدید قطع گاز آنها و ... را شاهد هستیم. شاید تصور کنیم، علت این توصیه ها و پیامد مصرف بالای گاز، تنها کمبود گاز، افت فشار گاز –که طی یکماه اخیر در چند استان کشور تجربه کرده ایم- و احتمال قطع گاز در برخی از مناطق کشور (مانند زمستان 86) و تهدید سلامتی بخشی از هموطنان مان باشد. این موارد، با وجود اهمیت بسیار بالای آن، تنها یک روی سکه هستند. نکند ما در گرمای زیاد باشیم و بتوانیم صرفه جویی کنیم اما نکنیم درحالیکه، خطر کمبود گاز، سلامت و آرامش میلیون ها نفر از هموطنان مان را تهدید کند. واقعیت اینست که در چند سال گذشته تولید و عرضه گاز طبیعی ثابت بوده اما نیاز و مصرف گاز، بطور متوسط بین 5 تا 10% سالیانه رشد کرده است که مهمترین عامل آن توسعه شبکه گاز و افزایش حداقل یک میلیون مشترک جدید در بخش های خانگی و تجاری و صنعتی در هر سال بوده است. اینکه چرا تولید افزایش نیافته موضوع بحث فعلی نیست و حتی باید توجه داشت که حتی اگر تولید افزایش یابد، مصرف بی رویه ما در بخش های غیر مولد اشتباه و مضر است. حتما" شنیده ایم که شدت انرژی در کشور ما 5 برابر متوسط دنیا و 18 برابر ژاپن است و مصرف گاز کشور ما با 75 میلیون نفر جمعیت بیشتر از کشور چین با بیش از یک میلیارد نفر جمعیت و بیشتر از مصرف صنایع 18 کشور اروپایی است. چرا؟ آیا این زیبنده کشور ماست و آیا این اسراف و اتلاف منابع و سرمایه و بیت المال نیست؟ آیا اگر دارنده بالاترین ذخایر گاز باشیم باید بخش عمده آن را در بخش های غیرمولد بسوزایم و اولویت را به بخش خانگی بدهیم یا مانند بسیاری از کشورهای واردکننده گاز، آن را در صنایع و بخش های مولد بکار گیریم؟ نتیجه این وضعیت، ضرر های هنگفت اقتصادی، کاهش صادرات گاز، افزایش نیاز به واردات، مصرف بالای سوخت های جایگزین در بخش های مولد، تعطیلی برخی از صنایع، کاهش تولید، حادتر شدن "شاخص شدت انرژی" و درنهایت کاهش نرخ رشد اقتصادی است که با اهداف تمامی برنامه های توسعه کشور و همچنین اهداف سند چشم اندار در تضاد کامل است. پرداختن به موضوعات مهم فوق یعنی "چرایی مصرف بالای گازدر ساختمان ها و پرداختن به کیفیت ساختمان ها و همچنین این موضوع که توسعه شبکه گاز در برخی مناطق دورافتاده توجیه اقتصادی ندارد و ...مهم، اما خارج از این بحث است. موضوع این بحث، بررسی مضرات و زیانهای فاجعه بار انسانی و اجتماعی است که ارمغان مصرف بالای گاز طبیعی در ساختمان هاست. بحث اصلی، روی دوم سکه:"تهدیدات و مضرات مصرف بالای گاز در ساختمان ها" موضوع اصلی بحث اینست که در ماههای سرد سال، سهم بخش ساختمان از کل گاز تولیدی کشور به 75 تا 80% رسیده است و رکورد مصرف 528 میلیون متر مکعب در روز را در چهاردهم بهمن در این بخش شاهد بودیم. نتیجه این وضعیت، این است که چاره ای جز ایجاد محدودیت عرضه گاز به نیروگاهها، صنایع، کارخانجات و ... بواسطه کمبود حداقل 160 میلیون متر مکعب روزانه در شبکه نسبت به نیاز کل بخش ها باقی نمی ماند.(بنقل از وزیر محترم نفت و سخنگوی شرکت ملی گاز ایران) به پیامدهای زیانبار زیر و به سهم خود در ایجاد نتایج که دامنگیر خود ما هم می شود توجه کنیم: قطع گاز نیروگاهها، پالایشگاهها، صنایع و کارخانجات بزرگ و مهم و در نتیجه استفاده آنها از سوخت جایگزین یعنی سوخت مایع اعم از "مازوت و گازوئـیل" اهمیت موضوع در این است که آلودگی سوختهای جایگزین، چند برابر گاز طبیعی است، درنتیجه آلودگی هوا بشدت افزایش می یابد و سلامت و جانهمه ما تهدید می شود. بعنوان مثال در یکی از خبرها، آلودگی هوای دو نیروگاه اصفهان با سوخت مازوت بیشتر از آلودگی خودروها در شبکه حمل و نقل این شهر اعلام شده بود. آمار متعدد و متفاوتی از مرگ ناشی از آلودگی هوا یا تشدید بیماری و مرگ زودرس بدلیل آلودگی هوا منتشر شده است. این یک حقیقت و واقعیت است چه باور کنیم یا نکنیم. در کنار تشدید بیماری و مرگ زودرس، یکی دیگر از اثرات تشدیدآلودگی هوا، کاهش آستانه تحمل افراد، پرخاشگری و از کوره دررفتن آنها در نقاط الوده و شلوغ است. محدودیت در عرضه سوخت پاک (گاز طبیعی) در جایگاههای عرضه CNG و درنتیجه افزایش مصرف بنزین که پیامد آن مجددا" تشدید آلودگی هوا و تهدید سلامت و جان ما و افزایش مرگ ناشی از آن است در حالیکه افزایش سهم CNG بعنوان سوخت پاک در حمل و نقل هم در اهداف ملی است و هم بنفع اقتصاد و محیط زیست. بیکاری صدها و هزاران کارگر فعال در کارخانجات بدلیل کاهش تولید که علت اصلی آن، قطع گاز و عدم دسترسی سوخت جایگزینو هزینه بسیار بالای آنهاست! اگر به واقعیات فوق دقت کنیم، همه ما (همه خانواده ها، همه ادارات، واحدهای تجاری کوچک و بزرگ، سازمانها، مدارس و ... که از گاز طبیعی استفاده میکنیم) در ایجاد این وضعیت سهیم هستیم. درست است که متهم اول آلودگی هوا، اگزوز وسایل نقلیه است اما با پذیرش واقعیت های تلخ فوق، باور کنیم که بخش ساختمان بعلت مصرف بالای گاز و راندمان پایین وسایل و سیستم های حرارتی بویژه موتورخانه ها و بخاری ها، در آلودگی هوای شهرها از طریق دودکش ها سهم دارند. اما با توضیحات فوق، علاوه بر آلودگی هوا از طریق دودکش ها، بواسطه کمبود گاز و درنتیجه قطع گاز صنایع، نیروگاهها و پالایشگاهها و استفاده آنها از سوخت مازوت و گازوئـیل، و همچنین افزایش مصرف بنزین بجای CNG در خودروها، بصورت غیر مستقیم در آلودگی هواموثرند. ارمغان مرگبار دیگر افت فشار گاز در اثر مصرف بالای گاز در بخش خانگی: به پیامدهای زیانبار اجتماعی و مرگبار فوق (در اثر تشدید آلودگی هوا بخاطر استفاد هاز سوخت مایع بجای سوخت پاک در نیروگاهها، پالایشگاهها و صنایع و خودروها )، افزایش خطر گازگرفتگی و مرگ خاموش در اثر کاهش فشار گاز ورودی به وسایل گازسوز خانگی را هم باید اضافه نمود. با کاهش فشار گاز از حد نرمال و استاندارد (18 میلی بار)، بد سوزی و احتراق ناقص اتفاق می افتد و درنتیجه گاز مرگ آور منواکسید کربن تولید و منتشر می شود که در صورت عمل نکردن دودکش وسیله گازسوز و همچنین عدم وجود تهویه هوا، خطر گازگرفتگی و مرگ خاموش حتمی است. جالب توجه است که همزمان با رشد مصرف گاز در بخش خانگی، شاهد رشد مصرف برق نیز هستیم. نیروگاههای ما با وجود راندمان بسیار پایین در مضیقه تامین سوخت پاک یعنی گاز طبیعی برای تولید برق هستند. این نقطه و هدف مشترک وزارت نیرو و وزارت نفت است که مشترکین هر دو بخش، باید به صرفه جویی در برق و گاز تشویق شوند و راهکارهای درست و موثر در کاهش مصرف به آنها اطلاع رسانی شود. کاهش مصرف برق در هر شرایط، کمک به کاهش مصرف گاز استوتشویق مردم به کاهش مصرف گاز توسط وزارت نیرو نیز نباید عجیب باشد چون کاهش در مصرف گاز، کمک به تامین سوخت نیروگاهها و درنتیجه بنفع وزارت نیرو است. در نهایت،صرفه جویی در مصرف گاز و برق، بنفع صنایع، نیروگاهها، تولید و اقتصاد کشور و سلامت مردم است. صرفه جویی در مصرف انرژی، یک وظیفه ملی است و همه مردم و سازمانها باید به مسئـولیت خطیر اجتماعی شان بپردازند و دنگ ملی شان را بپردازند. خطرات فوق سلامتی و جان یکایک ما را تهدید می کند، ممکن است روزی یکی از این آسیب دیدگان، یکی از نزدیکان و عزیزان ما باشد. فقط کافی است همه ما یکی از چند بخاری روشن داخل خانه مان را خاموش کنیم یا درجه آنها را کمی کمتر کنیم، درجه موتورخانه یا پکیج مان را کمتر کنیم از آب گرم کمتر استفاده کنیم و در خانه لباس گرمتر بپوشیم که نیاز به مصرف گاز کمتر شود. این به نفع اقتصاد خانواده خود ما هم هست چون هزینه گاز کمتری خواهیم پرداخت اما مهمتر از هزینه قبض گاز، توجه به پیامدهای اجتماعی و مرگبار حاصل از مصرف بی رویه گاز در خانه های ماست. دست به دست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد دکتر جواد نوفرستی، کارشناس بهینه سازی انرژی و ایمنی ساختمان منبع:شبکه خبری صنعت ساختمان