به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "
نفت ما"،در طی سه سال عمر مدیریتی علی عسگری بر هلدینگ خلیج فارس، علاوه بر خروج سنگین نقدینگی از این شرکت به واسطه بده بستان های سیاسی، شاهد احاطه اوضاع نامناسب مالی در شرکت های بزرگ زیرمجموعه این هلدینگ نیز بودیم.
به جرات می توان گفت در دوره مدیریت پیشین، باری از روی دوش پروژه های زمین مانده هلدینگ خلیج فارس برداشته نشد چراکه اصولا علی عسگری و تیمش پروژه محور نبوده و هیچ آشنایی با صنعت پتروشیمی نداشتند.
این درحالیست که کارشناسان رسانه نفتما در طول مدیریت سابق هلدینگ خلیج فارس، بارها و بارها در خصوص پیامدهای منفی ناکارآمدی مدیران تیم قبل هشدار داد که شنیده نشد و نتیجتا تصمیم به برکناری علی عسگری گرفته شد.
حال در دوره مدیریت شریعتمداری امید آن می رود که حداقل از روابط سیاسی وی در خصوص پیشبرد اهداف هلدینگ خلیج فارس و زیرمجموعه های آن بهره گرفته شود و مدیران کاربلد و آشنا به صنعت پتروشیمی، جایگزین مدیران ناآشنای قبل شوند.
در غیر این صورت سرنوشت علی عسگری در انتظار شریعتمداری نیز بوده و حضور در هلدینگ خلیج فارس، نکته منفی در سوابق اجرایی وی خواهد شد.
ضمن خوشامدگویی به آقای شریعتمداری در خصوص قدم نهادن به عرصه مدیریت بزرگترین هلدینگ پتروشیمی کشور که به مثابه یک وزارتخانه بزرگ است، آن هم در عرصه بسیار دشوار اقتصادی. صد البته این هلدینگ در حال حاضر با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کند که اگر هم اکنون برای این مشکلات چاره ای اندیشیده نشود، تردید داریم که گروه جدید نیز با توفیق مدیریت این شرکت را ترک کنید.
برای عبور از مصائب فعلی هلدینگ خلیج فارس، می بایست مدیریت جدید از تجارب مدیریت پیش بهره برده و اکیدا پیشنهاد می شود تیم مدیریت جدید با ملاحظه تجارب منفی مدیریت علی عسگری مشغول به کار شود.
در این بین یادآور می شود این رسانه در راستای مسئولیت خود، در چند ماه اخیر، یادداشت ها و مطالبی از کارشناسان حوزه نفت و پتروشیمی بعنوان زنگ خطر و زینهار برای جلوگیری از بروز شرایط نابسامان فعلی در هلدینگ خلیج فارس منتشر کرد که متاسفانه گوش شنوایی در این خصوص پیدا نشد. در آن زمان تذکر دادیم که مدیریت آقای علی عسگری مدیریت اقتضایی و ابنالوقتی بوده و مدیریت فنی و متناسب با اقتضائات حرفهای و علمی صنعت نیست و ضرورت نگهداشت و توسعه شرکت های زیرمجموعه در دیدگاه اقتضایی محلی از اعراب نداشت.
نکته قابل تامل دیگر، ورود افراد ناتوان، ناکارآمد و فاقد توانایی فنی در راس مدیریتی هلدینگ خلیج فارس بود که با حضور آنان عدم توفیق مدیریتی آقای علی عسگری رقم خورد.
البته که تمام حواشی منفی که امروز دامن گیر هلدینگ خلیج فارس شده، منتسب به آقای علی عسگری نیست، اما باید توجه داشت که شخص خود او موجبات حذف خود از سمت مدیریت فارس را فراهم آورد.
اما دریغ که علی عسگری با پشتوانه سیاسی برجستهای که داشت می توانست، موجبات بالندگی هلدینگ خلیج فارس را فراهم کرده و سبب شکوفایی نیروی انسانی در جهت توسعه بزرگترین شرکت پتروشیمی کشور شود.
اما افسوس که مهم ترین عنصر در شکست علی عسگری، عدم توجه در بکارگیری مدیران پخته و کارآزموده در راس شرکتهایی همچون پترول، تامین سرمایه خلیج فارس و پتروشیمی تندگویان و همچنین معاونت برنامهریزی هلدینگ بود چراکه این مدیران در قد و قواره این صنعت نبوده و شرکت را به بیراهه و زوال کشاندند.
در نتیجه اینکه مهم ترین حرکت شریعتمداری در برهه حساس کنونی هلدینگ خلیج فارس، جانمایی مدیران شایسته و استخوان خورد کرده در صنعت است. وی باید بکوشد که برای سمت های مهم، مدیران بزرگ را برگزیند، افرادی که توانایی تصمیم سازی و تولید فکر و قدرت حل مسئله دارند که فقدان این موضوع در میان مدیران آقای علی عسگری به شدت خودنمایی می کرد چراکه آن مدیران که نه تنها توانایی حل مسئلههای مبرم و بغرنج مجموعه را نداشتند بلکه خود نیز عامل تولید مسئله و گره کور در مسیر کار هلدینگ بودند.
از این رو به مدیرعامل جدید هلدینگ خلیج فارس پیشنهاد می شود که از موقعیت و پشتوانه سیاسی مورد وثوق همه جناحهای سیاسی بودن خود در جهت انتخاب مدیران کاربلد بهره برده و دست همه سازمان های غیرمسئول را از عرصه مدیریت شرکت قطع کرده و هلدینگ را به سمت یک نهاد کاملا فنی پیش ببرد.
اگر هم شرکت نیاز به مراودات سیاسی دارد این وظیفه را شخصا خود آقای شریعتمداری بر عهده گیرد و اجازه ندهد که نیروهای زیردست او وارد چرخه کار سیاسی شوند و از فضای هلدینگ برای مناسبات سیاسی و تجاری نامشروع استفاده کنند.
همچنین پیشنهاد می شود به دلیل مقبولیت وی در هر دو جناح از این فرصت و فضای سیاسی پیش آمده در جهت بهبود جایگاه هلدینگ خلیج فارس و ارتقاء شخصیت فنی مجموعه عظیم تحت سرپرستی خود بهره ببرد.
نکته حائز اهمیت دیگر اینکه مدیرعامل جدید شرکت هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس حتی اگر هم خواسته غیر منطقی به او تحمیل شده است سعی در اصلاح آن نماید تا راه بیراهه علی عسگری را طی نکند. یک نمونه بسیار غم انگیز تحمیل خواستههای غیرمعقول، فروش باشگاه استقلال بود. بر هیچکس پوشیده نیست که در دنیای امروز برای شرکت های بزرگ، دیگر بار ثقیل و پرزیان باشگاهداری به سبک و سیاق کشور ما مرسوم نبوده و در نهایت امر این شرکتها فقط به اسپانسری کفایت می کنند تا از تبلیغات آن تیمها به سود خود بهره ببرند.این درحالیست که هلدینگ خلیج فارس ملزم به خرید باشگاه زیان ده استقلال با انبوهی از بدهی شد. پس سزاوار است به دستور مدیرعامل جدید، گروهی حرفهای مامور شوند راههای به سود رسیدن تیم تحمیل شده را در میان مدت احصاء و به مرحله اجرا بگذارند.
در پایان خاطرنشان می شود رسانه نفت ما در ماه های آخر مدیریت قبلی هلدینگ خلیج فارس بارها و بارها با شفاف سازی در خصوص مشکلات و ارائه راهکارها، سعی در بهبود فضای کسب و کار این شرکت نمود که متاسفانه گوش شنوایی نبود و سرانجام پیگیری های رسانه ای سبب جابجایی مدیریتی در بزرگترین هلدینگ پتروشیمی کشور شد.