کلنگ زنی پروژه های جدید پتروپالایشگاهی دولت بیشتر جنبه نمایشی دارد چرا که براساس واقعیت های موجود کشور که در تنگناهای تامین مالی قرار دارد و از طرفی دعوت از مردم برای سرمایه گذاری در این پروژه ها توسط وزیر نفت و عرضه اوراق در بورس نشان دهنده پروژه های شکسته خورده در بخشهای بالادستی و پایین دستی نفت بوده که نمونه های آن موجود است!
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "
نفت ما"، اوجی وزیر نفت و میرکاظمی رییس سازمان برنامه و بودجه وعده ساخت پتروپالایشگاهی با سرمایهگذاری ۱۸ میلیارد دلاری را به عموم مردم دادهبودند و در 11 مرداد امسال امضای مشارکتنامه تأمین مالی و احداث پتروپالایشگاه «شهید قاسم سلیمانی» و پالایشگاه «مروارید مکران» در محل ساختمان ریاستجمهوری انجام شد. چه بسیار خوب که دولت در راستای جهش تولید و اشتغال و جلوگیری از خام فروشی به سمت ساخت چنین پروژه هایی می روند و خصوصا که یکی از این پالایشگاهها به نام سردار شهید قاسم سلیمانی شدهاست.
شایان ذکر است که پتروپالایشگاه سلیمانی با ظرفیت روزانه ۳۰۰ هزار بشکه نفتخام سنگین در مجاورت پالایشگاه ستاره خلیج فارس احداث خواهد شد و اراضی مورد نیاز برای احداث این پالایشگاه به متراژ ۷۰۰ هکتار با حمایت و همراهی معاون اول رییس جمهور تأمین شدهاست.
در خصوص تامین مالی این پروژه باید گفت که مقرر شد هلدینگ خلیجفارس، هلدینگ اقتصادی تدبیر انرژی، هلدینگ سرمایهگذاری اهداف، هلدینگ بانک ملی و هلدینگ بانک رفاه کارگران هر کدام ۱۵ درصد و بانک ملت و بانک تجارت هر کدام ۷.۵ درصد سهام این پتروپالایشگاه را در اختیار گیرند. سهم شرکت ملی پالایش و وپخش فرآوردههای نفتی هم در این پروژه ۱۰ درصد تعیین شدهاست.
اما نکته قابل توجه این پروژه استفاده از شرکتهایی است که خود یا مجوز ساخت پتروپالایشگاه را داشته و تاکنون با گذشت چندسال پیشرفتی نداشتهاند یا خود منابع مالی را جهت انجام پروژههای دیگر تعهد نمودهاند. استفاده از تجربه تلخ پارک پالایشی سیراف که در زمان کلنگزنی معاون اول رییس جمهور سابق وعده جذب چندین میلیارد دلار سرمایه را داد و مقرر گردیده بود پالایشگاههای هشت گانه با ظرفیت 480 بشکه در روز ساخته شود و متاسفانه هیچ سرمایهگذاری صورت نگرفت و تنها یک پالایشگاه به 50 درصد پیشرفت رسید که آن نیز منابع مالی خود را از صندوق توسعه ملی دریافت نمود، میتواند در مبحث منطقیتر و اجرایی شدهتر چنین پروژههایی موثر گردد. این در حالیست که با ساخت و بهره برداری از 8 پالایشگاه سیراف سالانه 19.6میلیون تن (حدود 22 درصد) به ظرفیت پالایشی کشور اضافه شده و ظرفیت تامین خوراک مایع پتروشیمیهای کشور 130 درصد افزایش مییافت. همچنین درآمد ناخالص سالانه حاصل از فروش محصولات پالایشگاههای سیراف حدود 13 میلیارد دلار در سال برآورد شدهاست.
مهمتر از همه پروژههای پالایشگاههای سیراف (ظرفیت 480 هزار بشکه در روز، نیازبه اعتبار 3 میلیارد دلاری)، بهمن گنو جاسک (ظرفیت پالایش 350 هزار بشکه در روز و نیازمند اعتبار 2.5 میلیارد دلاری)، خوزستان (180هزار بشكه در روز و نیازمند 3 میلیارد دلار اعتبار)، آناهيتا (ظرفیت پالایش 150 هزار بشکه در روز و اعتبار 12 هزار میلیارد تومانی)، شهريار (ظرفیت ۱۵۰ هزار بشکه در روز)، كاسپين (ظرفیت پالایش۳۰۰ هزار بشکه در روز )، فاز 4 ستاره خلیج فارس در روی کاغذ مانده، پیشرفت فیزیکی چندانی نداشته و برخی در حد نصب یک تابلو بوده و عملیاتی نشدهاند و منتظر فایننس و تامین اعتبار لازم هستند.
در مجموع مطلوب آنست که قبل از تعریف پروژههای مشابه و هزینهتراشی، پروژههای ناتمام تکمیل و به مرحله بهرهبرداری برسد. مضافا موانع موجود بر سر راه ساخت پتروپالایشگاهها که تامین مالی سرمایه بخش خصوصی را دارد، مرتفع گردد تا اینکه پروژه دیگری به هر دلیل در میانه راه متوقف گردد.
به نظر می رسد کلنگ زنی پروژه های جدید پتروپالایشگاهی دولت بیشتر جنبه نمایشی دارد چرا که براساس واقعیت های موجود کشور که در تنگناهای تامین مالی قرار دارد و از طرفی دعوت از مردم برای سرمایه گذاری در این پروژه ها توسط وزیر نفت و عرضه اوراق در بورس نشان دهنده پروژه های شکسته خورده در بخشهای بالادستی و پایین دستی نفت بوده که نمونه های آن موجود است!