مذاکرات صلح سوریه با سختیهای بسیاری روبهرو است که بخشی از آن به موضع عربستان در قبال این موضوع بازمیگردد. البته خوشبختانه بهدنبال فشارهایی که از سوی آمریکا بر سعودیها وارد آمد، آنها مجبور شدند برخی شروطی را که برای مخالفان دولت سوریه تعیین کرده بودند، تعدیل کنند. درواقع عربستان اجازه نمیداد مخالفان سوری راسا تصمیمگیری کنند اما بعد از مکالمه تند جان کری با عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان تاحدودی موضع سعودیها به این سمت متمایل شده که دست از این سختگیریها و شرطگذاشتنها بردارند و اجازه بدهند معارضان سوری به ژنو بیایند.
به گزارش نفت ما ،متاسفانه به دلیل سیاستگذاری و سرمایهگذاری غلط ریاض طی چهار سال گذشته در سوریه، امروز این کشور گمان میکند که سرمایهگذاریهایش در حال متلاشی شدن است، بنابراین یک روند تخریبی را در قبال مذاکرات صلح سوریه آغاز کردهاند. ریاض در ابتدا تلاش داشت که گروههایی را بهعنوان گروههای غیرمسلح تحمیل کند درحالی که در واقع آنها گروههای مسلح بودند. دولت سوریه نیز این شرط را داشت که گروههای تروریستی در مذاکرات حاضر نشوند.
در این میان استفان دمیستورا، نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در امور سوریه نیز مسئولیت بسیار دشواری برعهده دارد. زیرا لیستی که کشورهای مختلف بهعنوان لیست معارضان ارائه دادهاند اختلاف بسیار زیادی با هم دارد. اخیرا صحبت از مذاکراتی مطرح بود که همزمان در چند اتاق برگزار شود و زمینهای برای نزدیک کردن گروهها ایجاد گردد. برآورد دی میستورا براساس اظهارات ایشان این است که امکان اینکه بتواند طرفین را در یک نشست واحد دور هم جمع کند، ضعیف است. در ادبیات دیپلماتیک بهخصوص ادبیات مذاکراتی زمانی که چنین حالتی رخ میدهد اصطلاحا میگویند یک سلسله از مذاکرات موازی یا پارالل صورت خواهد گرفت. به عبارتی در این مدل از مذاکرات، محور اصلی جلسات که شخص دیمیستورا است باید سه نوع مذاکره را در سه اتاق تدارک ببیند که هرکدام از آنها هم نتایج و محورهای مختلفی را در برخواهند داشت.
با این وضعیت به نظر میرسد که این نشست هم همانند نشستهای گذشته ناموفق باشد. ضمن اینکه فهرستهای عربستان و روسیه با یکدیگر اختلافات اساسی دارند که تجمیع این مسائل باعث شده تا تصویر تاریکی از این موضوع به نمایش گذاشته شود. ولی نفس این عمل که امروز بهجای آنکه اسلحه محور قرار گیرد، گفتوگو محور قرار گرفته، مذاکرات را با خوشبینی همراه کرده است. ولی در مقابل سعودیها و تاحدودی نیز ترکها شرط و شروطی برای مخالفان گذاشته و آنها را تهدید کردهاند که با شرط و شروط وارد مذاکره شوند که این مساله مورد نظر آمریکا، روسیه و دولت سوریه نیست. قدمی که اخیرا در مذاکرات ژنو ۳ برداشته شد شاید گامیطولانی باشد اما به نظر میرسد شروع نشست روند خوبی برای تداوم آن بود. البته باید توجه داشت که عربستان سعودی بهطور مشخص خواهان سرنگونی دولت بشار اسد است. این در حالی است که اگر کشورهای دیگر بخواهند برای حکومت یک کشور دیگر تعیین تکلیف کنند دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود.
در واقع منطق روابط بینالملل چنین رویکردی را نمیپذیرد زیرا حکومت هر کشور را باید مردم آن کشور تعیین کنند. در وهله بعدی یکی از اشتباهات سعودیها این بود که با هدف آنکه مسائل بهار عربی و خیزش مردم مسلمان منطقه را از سر رد کنند انگشت بر موضوع سوریه گذاشتند و خواهان برکناری بشار اسد شدند. این گام، نقطه آغاز خطای استراتژیک سعودیها در منطقه محسوب میشود. امروز همچنان عربستان خواهان آن است که همان سیاست را دنبال کند اما این رویکرد ریاض نه عملی است و نه عقلایی. اخیرا نیز خوشبختانه دیگر کشورهای دنیا مخصوصا کشورهای اروپایی و آمریکا به این نکته پی بردهاند که نباید با طناب پوسیده سعودی و ترکیه داخل چاه بروند. این مسائل باعث شد که تاحدودی به دولت ریاض فشار وارد آید و این کشور را بر آن دارد که سیاستهای متناسبتر و مناسبتری را در قبال سوریه دنبال کند. از آن برهه به بعد و ورود روسیه به معادلات سوریه، مقداری کمک کرد تا هم صحنه میدانی عوض شود و هم قدرت چانهزنی ایران در صحنه بینالملل افزایش پیدا کند.
در حال حاضر گروهی که سازمان ملل تشکیل داده این امید را ایجاد کرده تا کشورها بتوانند کنار هم بنشینند و در عوض جنگ نیابتی، گفتوگوی رودر رو را دنبال کنند. زیرا عربستان در سوریه یک جنگ نیابتی را آغاز کرده بود. دمیستورا در حقیقت با تحرکات و ابتکاراتی که داشت توانست از تجربیات دو نماینده پیشین سازمان ملل یعنی کوفی عنان و اخضر ابراهیمیبرای حل بحران سوریه بهره ببرد. در زمان این دو نماینده نیز سیاستهای سعودی و ترکیه اقدامات آنها را به شکست کشانده بود اما امروز دمیستورا قصد دارد با استفاده از تجربیات این افراد و کنار هم نشاندن گروههای مخالف دولت سوریه، راه حلی برای بحران ۵ ساله این کشور بیابد. در خصوص رویکرد و سیاستهای آمریکا نیز باید توجه داشت که اولین اشتباه واشنگتن این بود که تصور کرد تحولات سوریه نیز ادامه جریان بهار عربی است. این در حالی است که جریان سوریه، جریان بهار عربی نیست، بلکه جریان دخالت عنصر خارجی، جنگ نیابتی و تروریسم وارداتی است. اما امروز آمریکا به این نتیجه دست یافته که اشتباه کرده با طناب پوسیده عربستان و ترکیه داخل چاه رفتهاست.
آمریکا بعد از ورود روسیه به معادلات سوریه تاحدودی این منطق را پذیرفت که باید مسائل سوریه را گام به گام حل و فصل کرد. در این خصوص در درجه نخست سوریه باید به سمت صلح و آرامش برود؛ این ایده همان ایدهای است که جمهوری اسلامی ایران از ابتدا دنبال میکرد و معتقد بود جریان سوریه، جریان تروریسم وارداتی است، باید در این کشور امنیت، آرامش و آتشبس برقرار شود و گفتوگوهای سوری - سوری صورت بگیرد. در نهایت نیز هر آنچه مردم و گروههای سوریه به آن دست یافتند مورد قبول سایر کشورها قرار خواهد گرفت. در این مرحله یکی از مهمترین گامهایی که جمهوری اسلامی ایران و وزارتخارجه باید بردارند این است که بهصورت نزدیکتر هم از جهت مذاکرات عملیاتی و هم از جهت مذاکرات مطالعاتی موضوع سوریه را دنبال کنند تا گفتوگوهای بهتری در این مورد دنبال شود و به جمعبندی بهتری در منطقه دست پیدا کنیم.
در نهایت اینکه امروز وضعیت داخلی سوریه بسیار اسفبار است. براساس آماری که البته چندی پیش سازمان ملل ارائه داده بود گفته میشد اگر قرار باشد سوریه با رشد ۵ درصدی ساخته شود، ۳۰ سال زمان میبرد تا زیرساختهای نابودشده این کشور بازتولید و نوسازی شوند. این را باید در کنار آلام و از دست دادن بسیاری از عزیزان مردم و خانوادههای سوری قرار داد. مجموعه این شرایط نشان میدهد که وضعیت سوریه به سمت یک فاجعه انسانی در حرکت است. اما روند اخیر تا حدودی این امید را ایجاد کرده که آن فاجعه انسانی به نقطه اوج خود نرسد.
در حال حاضر بخش زیادی از سرزمین سوریه در اختیار گروههای تروریستی است و در نخستین گام باید برای ایجاد آتشبس، امنیت و آرامش در سوریه تلاش شود. اگر این موارد تحقق پیدا کند امید هست که پس از آن مردم سوریه بتوانند با گفتوگو و مذاکره مشکلات را حل کنند و این کشور به سمت ایجاد یک صلح پایدار گام بردارد.