رقبای منطقهای ایران به صورت زیر پوستی در تکاپوی تسخیر بازار گاز اروپا و جهان هستند و گاز ایران با توجه به افزایش بی رویه مصرف داخل و همچنین طول عمر زیاد تجهیزات نیروگاهی در حاشیه قرار گرفته است.
درست در شرایطی که ایران به عنوان یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر گازی جهان برای تامین گاز مورد نیاز بازار داخلی خود با چالشهای مختلفی مواجه است، رقبای منطقهای در حال به دست گرفتن بازارهای جهانی آن هستند. به این ترتیب اگر با بحران های پیش رو نتوانیم تولید و مصرف گاز را مدیریت کنیم در آینده بازار گاز ایران چالشهای اساسی را تجربه خواهد کرد. این درحالی است که قطر پس از آمریکا دومین صادرکننده بزرگ گاز جهان است و حالا ترکمنستان چهارمین مالک ذخایر گازی جهان با احداث خط لوله ترانس خزر به تکاپو برای به دست آوردن بازار گاز اروپا افتاده است.
* عدم توجه متولیان و تصمیمگیران هاب انرژی ایران به کاهش نقش ترانزیتی و محوری کشور در صادرات گاز طبیعی
ترکمنستان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اعلام استقلال دارای مشکلات عدیده ای بوده است که یکی از مهمترین مشکلات این کشور ، شرایط جغرافیایی و اقلیمی آن است که در واقع محصور بودن ترکمنستان در خشکی و دسترسی نداشتن آن به آبهای آزاد یکی از مسائل مهمی است که این کشور با آن دست و پنجه نرم می کند. این موضوع می تواند برای مدیران کلان کشور ،موضوع با اهمیتی تلقی شود که امروزه به شدت اهمیت آن مشخص شده و آن این است که دسترسی نداشتن به آبهای آزاد چگونه ظرفیت های تجارت و صادرات و از بین می برد.
ترکمنستان در سالهای گذشته تلاشهای فراوانی برای صادرات گاز به اروپا داشته که در همین راستا این کشور به دنبال راه حل غیر از وابستگی به روسیه و دستیابی به بازار جهانی گاز است. برای ترکمنستان بهترین مسیر جایگزین ایران است که با ایجاد خط لوله سرخس یا طرح سواپ گازی با ایران و جمهوری آذربایجان تلاش کرده مسیری جدید و کم هزینه تر ایجاد کند .
در واقع آمریکا برای حذف ایران از بازار جهانی ،ایده خط لوله ترانس خزر که از میدان گازی ترکمن باشی ترکمنستان به ترمینال سنگچال کشور جمهوری آذربایجان و پس از آن به اروپا منتقل نماید را مدنظر دارد. خط لوله ای که طول آن ۲۰۰ کیلومتر و سالانه ۳۰ میلیارد متر مکعب گاز صادر می کند خوشبختانه در سالهای اخیر با مشکلات متعددی برای اجرایی شدن و تکمیل روبهرو شده است. یکی از عوامل اجرایی نشدن را می توان مخالفت ایران و روسیه که دارای ابعاد سیاسی و اقتصادی و امنیتی و منافع دو کشور در زمینه های مختلف را تحتالشعاع قرار میدهد دانست.البته یکی دیگر از عوامل نیز منازعات حقوقی بر سر تقسیم دریای خزر بود که با امضای کنوانسیون حقوقی دریای خزر در سال ۲۰۱۸ مانع اصلی بر سر اجرایی شدن خط لوله ترانس خزر از پیش رو برداشته شده است .اما با این وجود مشخص نیست چرا مسئولان کشور پیگیری و رایزنی در زمینه ایجاد خط لوله سرخ را دنبال نمی کنند که اگر این فرصت از ایران گرفته شود، کشورمان نقش ترانزیتی خود در زمینه انتقال انرژی برای ترکمنستان را از دست داده و به نوعی ایران دور زده می شود .
باید خاطرنشان کرد در روزگاری که کشور مشغول تامین بی رویه مصرف داخل و گاز رسانی به روستاهای با حداقل جمعیت و بیشترین فاصله از خطوط اصلی گاز است، ایالات متحده آمریکا در حال اجرایی کردن تمام برنامه های خود جهت دور کردن ایران از پروژه ها و خط لوله های نفت و گاز منطقه است که این استراتژی منجر به سیاست انزوا و دور افتادن ایران از پروژه های منطقه ای خواهد شد و بهترین مثال در این زمینه را می توان اجرای خط لوله تاپی دانست .خط لولهای که اگرچه هنوز به سرانجام نرسیده، اما هدف آن کمرنگ کردن و مقابله با خط لوله صلح ایران است. در واقع آمریکا با پیشبرد اجرایی شدن خط لوله تاپی و حل کردن موانع موجود تلاش کرده تا از طریق لابیهای گسترده با کشورهای پاکستان و هند آن ها را از حضور در مشارکت این خط لوله منصرف کند که تا به امروز در این امر موفق است. به این ترتیب و با اتفاقاتی که در حوزه دیپلماسی انرژی در منطقه در حال روی دادن است و سیاست های منطقه ای و ضد ایرانی دولت آمریکا باید بالا بردن دیپلماسی انرژی و در کنار آن تعریف و تکمیل پروژههای صنعت نفت و گاز به صورت جدی در دستور کار ایران باشد.
درست در شرایطی که ایران به عنوان یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر گازی جهان برای تامین گاز مورد نیاز بازار داخلی خود با چالشهای مختلفی مواجه است، رقبای منطقهای در حال به دست گرفتن بازارهای جهانی آن هستند. به این ترتیب اگر با بحران های پیش رو نتوانیم تولید و مصرف گاز را مدیریت کنیم در آینده بازار گاز ایران چالشهای اساسی را تجربه خواهد کرد. این درحالی است که قطر پس از آمریکا دومین صادرکننده بزرگ گاز جهان است و حالا ترکمنستان چهارمین مالک ذخایر گازی جهان با احداث خط لوله ترانس خزر به تکاپو برای به دست آوردن بازار گاز اروپا افتاده است.
* عدم توجه متولیان و تصمیمگیران هاب انرژی ایران به کاهش نقش ترانزیتی و محوری کشور در صادرات گاز طبیعی
ترکمنستان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اعلام استقلال دارای مشکلات عدیده ای بوده است که یکی از مهمترین مشکلات این کشور ، شرایط جغرافیایی و اقلیمی آن است که در واقع محصور بودن ترکمنستان در خشکی و دسترسی نداشتن آن به آبهای آزاد یکی از مسائل مهمی است که این کشور با آن دست و پنجه نرم می کند. این موضوع می تواند برای مدیران کلان کشور ،موضوع با اهمیتی تلقی شود که امروزه به شدت اهمیت آن مشخص شده و آن این است که دسترسی نداشتن به آبهای آزاد چگونه ظرفیت های تجارت و صادرات و از بین می برد.
ترکمنستان در سالهای گذشته تلاشهای فراوانی برای صادرات گاز به اروپا داشته که در همین راستا این کشور به دنبال راه حل غیر از وابستگی به روسیه و دستیابی به بازار جهانی گاز است. برای ترکمنستان بهترین مسیر جایگزین ایران است که با ایجاد خط لوله سرخس یا طرح سواپ گازی با ایران و جمهوری آذربایجان تلاش کرده مسیری جدید و کم هزینه تر ایجاد کند .
در واقع آمریکا برای حذف ایران از بازار جهانی ،ایده خط لوله ترانس خزر که از میدان گازی ترکمن باشی ترکمنستان به ترمینال سنگچال کشور جمهوری آذربایجان و پس از آن به اروپا منتقل نماید را مدنظر دارد. خط لوله ای که طول آن ۲۰۰ کیلومتر و سالانه ۳۰ میلیارد متر مکعب گاز صادر می کند خوشبختانه در سالهای اخیر با مشکلات متعددی برای اجرایی شدن و تکمیل روبهرو شده است. یکی از عوامل اجرایی نشدن را می توان مخالفت ایران و روسیه که دارای ابعاد سیاسی و اقتصادی و امنیتی و منافع دو کشور در زمینه های مختلف را تحتالشعاع قرار میدهد دانست.البته یکی دیگر از عوامل نیز منازعات حقوقی بر سر تقسیم دریای خزر بود که با امضای کنوانسیون حقوقی دریای خزر در سال ۲۰۱۸ مانع اصلی بر سر اجرایی شدن خط لوله ترانس خزر از پیش رو برداشته شده است .اما با این وجود مشخص نیست چرا مسئولان کشور پیگیری و رایزنی در زمینه ایجاد خط لوله سرخ را دنبال نمی کنند که اگر این فرصت از ایران گرفته شود، کشورمان نقش ترانزیتی خود در زمینه انتقال انرژی برای ترکمنستان را از دست داده و به نوعی ایران دور زده می شود .
باید خاطرنشان کرد در روزگاری که کشور مشغول تامین بی رویه مصرف داخل و گاز رسانی به روستاهای با حداقل جمعیت و بیشترین فاصله از خطوط اصلی گاز است، ایالات متحده آمریکا در حال اجرایی کردن تمام برنامه های خود جهت دور کردن ایران از پروژه ها و خط لوله های نفت و گاز منطقه است که این استراتژی منجر به سیاست انزوا و دور افتادن ایران از پروژه های منطقه ای خواهد شد و بهترین مثال در این زمینه را می توان اجرای خط لوله تاپی دانست .خط لولهای که اگرچه هنوز به سرانجام نرسیده، اما هدف آن کمرنگ کردن و مقابله با خط لوله صلح ایران است. در واقع آمریکا با پیشبرد اجرایی شدن خط لوله تاپی و حل کردن موانع موجود تلاش کرده تا از طریق لابیهای گسترده با کشورهای پاکستان و هند آن ها را از حضور در مشارکت این خط لوله منصرف کند که تا به امروز در این امر موفق است. به این ترتیب و با اتفاقاتی که در حوزه دیپلماسی انرژی در منطقه در حال روی دادن است و سیاست های منطقه ای و ضد ایرانی دولت آمریکا باید بالا بردن دیپلماسی انرژی و در کنار آن تعریف و تکمیل پروژههای صنعت نفت و گاز به صورت جدی در دستور کار ایران باشد.