تهران ازجمله شهرهایی است که در حال حاضر یکی از ناامنترین شهرهای جهان به لحاظ امنیت زیستی و خطرات ناشی از آلودگیهای زمین و هوا لقب گرفته است.
این شهر در تقسیمبندی رایج جغرافیای شهری در جهان متأسفانه در دسته شهرهای خودرو محور تعریف میشود که لقب مذکور را به دنبال نوع برنامهریزیهای صورت گرفته تا به امروز به خود گرفته است.
شهرهای خودرو محور به آن دسته از شهرهایی گفته میشود که توسعه افقی و عمودی اینگونه شهرها بر اساس سرانه تردد خودرو و حجم وسایل نقلیه و همچنین وابستگیهای مرگبار نهاد های خدمات شهری به درآمدهای غیر متوازن و ناسازگار با محیط جغرافیایی شهر شکل میگیرند.
این دسته از شهرها هرچقدر که به لحاظ فیزیکی توسعه پیدا میکنند به همان اندازه نیز توان خود را برای مهار ترددهای موتوری در کل شهر ازدستداده و به همین میزان نیز از خواص شهرهای انسانمحور فاصله میگیرند.
در چنین شرایطی شهر تحت سلطه کامل ابزار و آهن و ماشین قرار میگیرد.
حال کافی است تنها به برخی از عوارض و پیامدهای ناشی از رشد لجامگسیخته شهر تهران توجه نموده تا به ابعاد فجایع شکلگرفته در این شهر پی ببریم.
۱. رشد شهر تهران در غفلت قانون و نظارت کافی؛ بیش از دو و نیم برابر ظرفیت خود رشد نامتجانس و نامتوازن پیداکرده است.
۲. ظرفیتهای جغرافیایی شهر تهران در دو بعد افقی و عمودی سال ۱۳۸۴ یعنی ۱۴ سال قبل بهطور کامل پرشده بود.اما این شهر همچنان در حال رشد بیحسابوکتاب است.
۳. تمام رشد شهر خارج از اصول آمایش سرزمین و استاندارد آمایش شهری بوده و مطالعات علمی نشان میدهد تبعیت شهر از اصول آمایشی برای تغییر چهره و نوسازی زیر ۱۰ درصد است.
۴. جغرافیای محیطی شهر تهران به عالمان شهری میآموزد که در چشمانداز جغرافیایی شهر تهران بالاتر از اتوبان همت به سمت ارتفاعات شمالی تحت هیچ شرایطی نباید بلندمرتبهسازی و شهرسازی غیرحرفهای اتفاق میافتاد . اما وضع فعلی گویای حقایق تلخی از رشد ناهنجار گونه شهر تهران در این طول و عرض جغرافیایی دارد.
۵. در نواحی جنوبی شهر تهران نیز باید محدودیتهای شدیدی در توسعه سکونتگاهها و دیگر فعالیتها ایجاد می شود که نهتنها این اتفاق نیفتاده بلکه تمام مجاری تنفسی شهر در چهار جهت جغرافیایی تهران بهواسطه برنامههای غلط و سرتاسر انحرافی مسدود شده است.
۶. شهر تهران یکی از شهرهای استثنایی در جهان است که بیش از ۱.۵ میلیون مهاجر خارجی بهویژه افغانها بهطور کامل آن را محاصره کردهاند.
۷. علیرغم نمایان بودن تمام معایب مهندسی شهری و بیدفاعی کامل تهران در برابر انواع بحرانهای شهری بهویژه بحرانهای اجتماعی و بحرانهای زیستی، هیچ تدبیری برای توقف شیوه توسعه تهران به چشم نمیخورد.
موضوعی که رفتهرفته زمان وقوع بحرانهای زیستمحیطی را به حداقل ممکن رسانده و تأملبرانگیزتر از هر چیزی تدابیر وارونه و بهشدت خسارت زا و صدالبته بسیار سطحی و گذرا در برابر این بحرانهاست.
این در حالی است که سطح آلودگی زیستمحیطی در شهری مثل تهران به حدی ترقی پیداکرده که هرگونه توازن سطحی و غیر سطحی زندگی شهری را فروریخته است و مدیران ارشد شهری و سیاسی در تمام حوزهها از چارهاندیشی اساسی ناتوان ماندهاند و بهجای اصلاح روشهای فعلی و جایگزینی روشهای درست و بلندمدت به سادهترین روشها یعنی تعطیلی مراکز آموزشی و تربیتی روی میآورند که همین مسئله بهظاهر ساده، با ایجاد خلل درروند آموزشی و تربیتی میلیونها دانشآموز و دانشجو و معلم و استاد، ضربه مهلکی بر آینده کشور وارد میسازد. زیرا تعطیلی مراکز آموزشی رافع برهم زنندگان سلامت زیست شهری و آلودهکنندگان خاطی نبوده و نخواهد بود.
راهکارهای پیشگیرانه پلیس نیز از یک سوء به دلیل کسری امکانات در برابر شهری بینهایت بیدروپیکر و از سوی دیگر روشهای منسوخشده و تکراری به اقدامی بیتأثیر تبدیلشده است.
به نظر میآید اتخاذ چند راهکار اصولی با روشهای اقدامی مقتدرانه بتواند مرهمی بر سرطان آلودگی شهر تهران و چند کلانشهر دیگر بگذارد.
۱. توقف هرگونه خریدوفروش موتورسیکلت در این شهرها بهویژه شهر تهران ولو برای یک سال.
زیرا شهر تهران روزانه توسط میلیونها راکب سوار قانونشکن و هنجارشکن، به شهری بیدفاع و بلکه شهری پر از جرائم ریزودرشت توسط این گروه کاملاً خودسر تبدیلشده است.
۲. واگذاری اختیارات بیشتر به پلیس برای مبارزه جدی و متفاوت با راکب سواران قانونشکن، که البته پلیس باید روشهای ناکارآمد فعلی در مبارزه با این حجم بزرگ از تخلفات با راکب سواران را بهطور کامل جایگزین نماید. که در این زمینه میتوان موارد زیر را جایگزین کرد:
اول: بهجای حمل موتور با جرثقیل کارت ملی و کارت وسیله نقلیه ضبط و برابر با شرایط شغلی فرد با وی برخورد نمود.
دوم: بسیاری از راکب سواران دارای شغلهای دولتی یا وابسته هستند که پلیس میتواند با مجوز قانونی با سازمان مربوطه مکاتبه و فرد متخلف با جرائم بازدارندهای در محیط کار به اشکال مختلف تنبیهی مواجه شود.
سوم: راکب سواران وابسته به حوزه خدماتی مثل رستورانها وادارات و شرکتها که علاوه بر جرائم بازدارنده خاطی، حوزه مرتبط نیز با جرائم خاص توسط پلیس مواجه شوند.
چهارم: اعلام اطلاعات متجاوزان به حقوق مردم به مراکز خدماتی از قبیل بانکها بیمهها و حتی مراکز درمانی و ممانعت از ارائه خدمات به شکل موقت و در نظر گرفتن دیگر جرائم بهویژه محروم کردن وسیله نقلیه از دریافت سوخت.
اینها روشهایی است که مطمئناً میتواند جلوی بسیاری از تخلفات آزاردهنده و در حد هشدار فعلی را بگیرد و با اعمال قوانین سختگیرانِ دیگر شرایط زیست نرمال حداقلی را به میلیونها شهروند بیپناه هدیه کرد.
۳.جمعآوری سریع خودروهای پلاک شهرستان در محدوده ورودی چهارگانه شهر تهران که به بهانه مسافرکشی فصلی، چالشهای بیشماری را به وجود آوردهاند.
۴.توقف هر چه سریعتر فروش ارتفاع و تغییر الگوهای فعلی در حوزه نوسازی شهری.
هرچند تحقق این الگوها در شرایط فعلی و با توجه شرایط مدیریت سیاسی و فنی شهر تهران و شهرهای بزرگ بسیار خوشبینانه است، اما برآیندهای فعلی در حوزه زیست شهری شرایط بحرانی در سطح بالایی را گوشزد میکند که امید است این شرایط خطرناک جدی گرفته شود.