به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "
نفت ما"،روزنامه آمریکایی «هیل» در تحلیلی از مخالفت واشنگتن با خط لوله گازی ایران و پاکستان، نسبت به ریسکهای از دست دادن کل منطقه به چین، ابراز نگرانی کرد.
قرار است ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری ایران در ۲۲ آوریل (سوم اردیبهشت) به پاکستان سفر کند و در این سفر، موضوعات مختلفی از جمله خط لوله گازی، مورد مذاکره قرار خواهد گرفت.
پاکستان در اوت سال ۲۰۲۳، اعلام کرد پروژه خط لوله گازی را تحت تهدید تحریمهای آمریکا، به حالت تعلیق درمیآورد. ایران، با اقدام پاکستان برای خروج از توافق مخالفت کرد اما یک مهلت ۱۰ ساله داد و هر دو طرف تلاش کردند راهی به جلو پیدا کنند.
خط لوله گازی ایران و پاکستان از قبل هم عقبتر از برنامه بود. در حالی که بخش ایرانی این خط لوله تکمیل شده است، پاکستان در زمان مداخله آمریکا، با خطر محکومیت به پرداخت جریمه ۱۸ میلیارد دلاری روبرو بود.
پاکستان در فوریه سال ۲۰۲۴، ساخت نخستین فاز این خط لوله را تائید کرد و در مارس سال ۲۰۲۴، اعلام کرد از آمریکا خواسته است تحریمها را تسهیل کند تا بتواند این پروژه ادامه پیدا کند. آمریکا فورا پاسخ داد واردات گاز از ایران، پاکستان را در معرض تحریمهای آمریکا قرار میدهد.
پاکستان میخواهد از جریمه ۱۸ میلیارد دلاری اجتناب کند و ایران، سپتامبر سال ۲۰۲۴ را به عنوان مهلت تعیین کرده است.
طبق تحلیل «هیل»، از دست دادن گاز ایران برای پاکستان، ممکن است از نقطه نظر تجاری، به نفع آمریکا باشد زیرا همان طور که اروپا پس از خرابکاری در خط لوله گازی نورد استریم روسیه و لغو خط لوله گازی «ایست مِد»، به گاز آمریکا وابسته شد، پاکستان هم به گاز طبیعی مایع آمریکا، وابستگی پیدا خواهد کرد.
یک هدف دیگر آمریکا ممکن است فشار بر پروژه ۶۲ میلیارد دلاری کریدور اقتصادی چین-پاکستان باشد که کاشغر چین را به بندر گوادار پاکستان متصل میکند. این کریدور، بخش مهمی از ابتکار «کمربند و جاده» چین است که شامل بزرگراهها، خطوط راه آهن و خطوط لوله است. ناتوانی این کریدور برای تامین آب و برق برای بلوچستان پاکستان که محرومترین منطقه این کشور است، ممکن است خشونت بلوچها علیه شرکتهای چینی را افزایش دهد.
روزنامه «هیل» در انتهای تحلیل خود نوشت: برنده در هر حالی، چین خواهد بود که «دوست همیشگی پاکستان بوده است». وانگ یی، وزیر امور خارجه چین احتمالا از گفتن «من که به شما گفته بودم» صرفنظر خواهد کرد و در عوض، شروع به صحبت درباره راهکارهای برد-برد میکند تا پاکستان را بیشتر به سمت چین بکشد.
سرمایهگذاریهای بزرگ چین در پاکستان، خرید انرژی از ایران، شکیبایی و واقعگرایی آن در افغانستان، و روابط فزایندهاش در آسیای مرکزی که مکانیزم همکاری چین و آسیای مرکزی را پیشنهاد کرده و وارد مشارکتهای استراتژیک جامع با جمهوریهای شوروی سابق شده است، نشان میدهد کشورهایی با منابع طبیعی که در مکانهای استراتژیک در اوراسیا قرار دارند، را جمع میکند.