میزان سود خالص نفت پاسارگاد در سال ۱۴۰۰ برابر ۲۰۰ میلیارد تومان شد در حالیکه نفت جی رکورد چشمگیر و خیره کننده ۱۴۸۰ میلیارد تومان را ثبت کرد. سود خالص نفت پاسارگاد در سال ۱۳۹۹ رقم ۲۹۴ میلیارد تومان بود. این آمارها گویای تاثیر پایداری و ثبات مدیریت در یک شرکت را بر تولید، فروش و سود آوری اش نشان می دهد.
شرکت نفت پاسارگاد از شرکت های تابعه هلدینگ تاپیکو با سهامداری عمده غول اقتصادی شستا، تحت مدیریت وزیر کار است که در سال 1382 با هدف اداره و بهره برداری از 6 واحد قیرسازی پالایشگاه های تهران، شازند اراک، آبادان، تبریز، شیراز و بندرعباس تاسیس گردید و سقف تولید سالانه این واحدها بالغ بر ۴ میلیون تن در سال می باشد.
در حال حاضر با توجه به مزایای فنی و اقتصادی موجود، این شرکت بیش از نیمی از سهم بازار داخلی را در اختیار دارد و همچنین با داشتن ۲ پایانه صادراتی و قابلیت ذخیره سازی بیش از ۱۶۰ هزار تن، سهم به سزایی از بازار صادراتی قیر ایران را نیز در اختیار دارد. توزیع جغرافیایی مناسب و استراتژیک شش کارخانه، امکان صدور محصولات شرکت را از مرزهای مختلف کشور ممکن ساخته است.
به گزارش نفت ما، مساله ای که در این میان به پاشنه آشیل شرکت نفت پاسارگاد تبدیل شده است، اینست که بزرگترین تولیدکننده قیر ایران و خاورمیانه، از نظر مدیریتی فراز و فرودهای بسیاری را شاهد بوده است.
شرکت نفت پاسارگاد از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۰ بالغ بر ۶ مدیر عامل به نامهای قنادرضایی، امام زاده، فرید صباحی، امیرحسین بحرینی، علیرضا ابجهی و مسعود جبرائیلی را شاهد بوده و از سال ۱۳۹۰ تا کنون در مدت ده سال، ۶ مدیرعامل دیگر به نامهای محسن دلاویز، فریدون درویش زاده، غلامرضا گرزین، مسعود جبرائیلی، حسین نیکخواه ابیانه و اخیرا مسعود اسفندیار را به خود دیده است. در واقع متوسط عمر مدیریتی هر مدیرعامل یک سال و نیم بوده است.
بی شک تغییرات پی در پی مدیریتی ۱۲ مدیرعامل برای شرکت نفت پاسارگاد در مدت ۱۸ سال آسیب های جدی بر این شرکت معظم وارد کرده است. به عنوان نمونه با توجه به تغییرات مکرر مدیرعامل و به تبع آن اعضای هیات مدیره، نفت پاسارگاد کاهش رتبه صادراتی را در میان شرکت های نفت و گاز وابسته به تامین اجتماعی تجربه کرده است. درواقع جدای از بحث آسیبی که به سهامداران رسیده، این تغییرات پیاپی منافع این شرکت را که مستقیما با منافع ملی ارتباط دارد، تهدید کرده است.
نفت پاسارگاد از نظر تغییر مدیریت در نوع خود بی نظیر است و حتی مدیرانی با تخصص و سوابق نامرتبط را شاهد بوده است. عدم توجه جدی به مقوله تخصص گرایی، تبدیل به پاشنه آشیل شرکت هایی همچون نفت پاسارگاد شده است. در واقع انتصابات غیرکارشناسی همواره مشکل اصلی صنایع وابسته به نفت در بخش دولتی و غیردولتی است و برخی از انتصابات با ابهام هایی مواجه هستند. انتصاب هایی از این دست در شرکت های شبه دولتی نتیجه سیاسی کاری حاکم و حتی دارا بودن ژن خوب بوده که این شرکتها را به محل آزمون و خطای مدیران انتصابی تبدیل نموده است. به عنوان مثال با توجه به اینکه این شرکت شش واحد قیرسازی در مناطق مختلف کشور دارد، فشار و نفوذ نمایندگان این مناطق در انتخاب مدیران عامل بی تاثیر نبوده است و این امر موجب شده تا نیروها و بستگان خود را به استخدام شرکت دربیاورند که باعث حجیم شدن شرکت و صرفا حقوق بگیر شدن نیروهای جذب شده، شده است که تعهد کاری لازم و بازدهی مفیدی را نداشته اند.
متاسفانه استمرار روند سیاست زدگی در انتصاب مدیران عامل نفت پاسارگاد باعث شده که رشد صنعت قیر کشور دچار نوسان شده و نبض قدرت قیمت گذاری قیر در منطقه به جای اینکه در دست شرکت های ایرانی باشد به دست بحرین که رقیب جدی مان در منطقه است، بیفتد. دست و پنجه نرم کردن با تغییرات مدیریتی در نفت پاسارگاد باعث شده که دود آن به چشم سهامداران و بازنشستگان، سازمان متولی ذیربط و منافع ملی کشور برود. متاسفانه برخی از مدیران عامل سابق نفت پاسارگاد خودشان شرکتهایی شخصی در بیرون از نفت پاسارگاد داشتند و مضافا خیلی از مدیران عامل سابق و مدیران ارشد شرکت از بدنه خود نفت پاسارگاد انتخاب نشدند. بایستی رویه پرورش مدیران نخبه و شایسته گزینی در نفت پاسارگاد نهادینه شود تا تعهد و دلسوزی کاملی نسبت به اهداف و برنامه های شرکت داشته باشند.
نفت پاسارگاد حتی در برخی موارد، مدیران عاملی را شاهد بوده که عضو هیات مدیره چندین شرکت بوده اند، در حالی که طبق تبصره ۶ ماده ۴ دستورالعمل حاکمیتی این مساله خلاف قوانین است. زیرا بر این اساس هیچ یک از اعضای هیئت مدیره نباید در بیش از ۳ شرکت به عنوان عضو غیر موظف حضور داشته باشند.
لذا در انتصاب مدیران عامل شرکت های وابسته به نفت در تامین اجتماعی، بایستی علاوه بر اجتناب از نگاه سیاست زده، همواره کارآمدی و تخصص، تحصیلات، تجربه کاری مرتبط و مهمتر از همه نگاه منافع ملی را در نظر گرفت. بویژه اینکه در شرایط تحریم نفت، صنایعی همچون قیر هستند که ارزآوری دارند. عدم ثبات مدیریتی در نفت پاسارگاد، تحقق شعار قرار گرفتن این شرکت در بین ۱۰ شرکت برتر دنیا را نیز به حاشیه رانده است.
در مقابل نفت پاسارگاد، شرکت نفتی جی وابسته به صندوق های بازنشستگی صنعت نفت توانسته با تثبیت مدیران عامل کارآمد خود مسیر تاثیرگذاری بر بازارهای اقتصادی کشور را هموار کند که در سبد تامین منابع صندوق های بازنشستگی صنعت نفت تاثیر مثبتی دارد و توانسته است میزان فروش داخلی و صادراتی را رشد دهد. نفت جی هم اکنون سه پروژه توسعه ای مهم را در دست اجرا دارد. 1- کارخانه قیر در بندرعباس با هدف افزایش تولید و صادرات و با ظرفیت ۶۰۰ هزار تن در سال، 2-احداث مخازن ذخیره سازی و صادرات قیر و فرآورده های نفت و واحد تولید در بندر شهید بهشتی چابهار و 3- احداث واحد تولید و مخازن ذخیره سازی قیر فله در بندر امام خمینی ماهشهر.
از نظر تناژ و ظرفیت اسمی تولید میزان تولید نفت پاسارگاد 4.3 میلیون تن و نفت جی 1.8 میلیون تن در سال است. به عنوان مثال میزان تولید قیر پاسارگاد در سال ۱۴۰۰ تحت تأثیر عدم ارائه وکیوم باتوم از سوی پالایشگاهها به میزان کافی، ۱۳درصد کاهش داشته است.
براساس آمارهای بورسکالای ایران، طی سال ۱۴۰۰ درمجموع ۴میلیون و ۹۰۲هزار تن قیر در بورسکالا ایران عرضه شد که نسبت به سال ۱۳۹۹ حدود ۱۰درصد کاهش داشت. از مجموع عرضههای قیر سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۴درصد در بخش داخلی و حدود ۹۶درصد در رینگ صادراتی بوده است.
براساس آمار ثبتشده در سایت بورس کالای ایران، شرکت پالایش نفت جی، بیشترین سهم از بازار را در اختیار داشته و به لحاظ میزان تولید و فروش با ۱.۳ میلیون تن در سال ۱۴۰۰ بزرگترین تولیدکننده قیر ایران بوده است. پس از آن، شرکت پاسارگاد با ۹۰۰ هزار تن، با افت تولید و فروش نسبت به سال ۱۳۹۹ مواجه شده است.
بنا بر اطلاعات بورسکالا، شرکت نفت جی، ۲۳درصد سهم بازار صادراتی را در اختیار داشته و بزرگترین صادرکننده قیر ایران در سال ۱۴۰۰ بوده و شرکت پاسارگاد به رغم کاهش ۸۰هزار تنی فروش صادراتی نسبت به سال ۱۳۹۹، بالغ بر ۲۰درصد سهم بازار صادراتی را به خود اختصاص داده و سهم سایر شرکتهای خصوصی از کل بازار صادراتی حدود ۵۷درصد بوده است.
در عمل در چند سال اخیر آمار فروش صادراتی و سود خالص نفت جی بیشتر از نفت پاسارگاد بوده علیرغم اینکه ظرفیت تولید آن ۲.۴ برابر کمتر از نفت پاسارگاد است!
به عنوان مثال جمع فروش نفت پاسارگاد در سال ۱۴۰۰ برابر هفت هزار و ۹۸۵ میلیارد تومان بوده است که از این میزان پنج هزار و ۹۷۴ میلیارد تومان سهم فروش صادراتی و دو هزار و ۱۰۴ میلیارد تومان سهم فروش داخلی بوده است.
میزان سود خالص نفت پاسارگاد در سال ۱۴۰۰ برابر ۲۰۰ میلیارد تومان شد در حالیکه نفت جی رکورد چشمگیر و خیره کننده ۱۴۸۰ میلیارد تومان را ثبت کرد. سود خالص نفت پاسارگاد در سال ۱۳۹۹ رقم ۲۹۴ میلیارد تومان بود. این آمارها گویای تاثیر پایداری و ثبات مدیریت در یک شرکت را بر تولید، فروش و سود آوری اش نشان می دهد.
لزوم ثبات مدیریتی در نفت پاسارگاد بیش از هر زمانی احساس می شود چرا که یک مدیرعامل باید فرصت و زمان لازم برای تحقق و عینیت بخشی به برنامه های خود را داشته باشد و جابجایی زودهنگام مدیران عامل باعث تاخیر در دستیابی به اهدف و برنامه های اعلامی شرکت می شود.
در مجموع از وزیر کار، شستا و تاپیکو انتظار بجا می رود که نسبت به ثبات مدیرتی در شرکت های تحت نظر خود همت بیشتری بگمارند تا علاوه بر توسعه و اقتدار این شرکتها، موجبات بهره مندی بیشتر سهامداران و پیشبرد منافع ملی کشور را فراهم بیاورند.