حمیدرضا صالحی، کارشناس ارشد نفت در گفتگو با نفتما ضمن اینکه انتخاب وزير نفت از ميان متخصصين و دلسوزان این صنعت كه دههها مورد مشورت قرار نگرفته میتواند این بیمهری به نيروي انساني نفت را خاتمه دهد، يادآور ميشود به علت رابطه تنگاتنگ وزير نفت و رئيس جمهور، وزير نفت نميتواند فراجناحي انتخاب شود اما می بایست ارتباطات فراجناحی عمیق در لایه های مختلف داشته باشد.
اين نكته را بايد همواره در نظر داشت كه در انتخاب اعضاي كابينه نميتوان فراجناحي عمل كرد ولي به كارگيري افراد متخصص و خوشنام از جناح مقابل در ردههاي مدیریت مياني اشكالي ندارد. اما انتخاب فردي در رده وزارت كه قرار است با رئيس جمهور منتخب كار كند بايد به صورتی باشد که این فرد روابط شکل گرفته میان دولت و نفت را بخوبی بشناسد و در ضمن توان همگرایی و بازسازی ارتباطات انسانی آسیب دیده در این صنعت را نیز داشته باشد.
البته اين نظر نيز درست نيست كه بايد به كل، افرادي را كه در ستاد انتخاباتي رقيب فعاليت كرده اند، كنار گذاشته شوند چرا كه نفت يك صنعت سياسي نيست و بايد بصورت تخصصي از همه نيروهاي كاردان و زبده در اين صنعت استراتژيك استفاده شود. همانطور كه مي دانيد افراد بسيار متخصصي در داخل صنعت نفت مشغول به فعاليت هستند كه عموما گرايش سياسي ندارند و به دليل سياسي نبودن در هيچ كدام از دولت ها به كار گرفته نشدهاند و باتوجه به مدیریت طولانی مدت گروهی خاص در این وزارتخانه نیروی انسانی جایگزین در تراز وزیر فرصت تجربه و رزومه سازی پیدا نکرده است.
اما در بحث انتخاب وزير چون او يك شخصيت سياسي نیز دارد بنابراين بايد فردي انتخاب شود كه با رئيس جمهور منتخب همراه باشد همچنين كساني كه ميخواهند اين وزير را انتخاب كنند بايد افرادي باشند مشهور به فساد نباشند.
همچنين درخصوص بهره مندي از نيروهاي داخلي صنعت نفت نيز بايد يادآور شد در دولت هاي قبل شاهد اين بوديم كه برخي افراد از بيرون به نفت وارد شدند كه هيچ ارتباط و تخصصي در اين صنعت نداشتند و جايگاه هاي حساسي را در صنعت نفت تصاحب كردند. البته اين نوع ورود به نفت صرف دولت رئيسي نبود و ما در دولت روحاني و زمان وزارت زنگنه هم شاهد ورود افراد غيرمتخصص به لايه هاي بالايي اين صنعت بوديم و آنان با رزومه سازی به دنبال تصاحب مناسب دیگر در همین زمانها هستند.
در ادامه درخصوص مشخصات وزير نفت بايد گفت كه دو نوع ديدگاه براي انتخاب وزير نفت بايد در نظر گرفته شود، يك اينكه بايد يك مدير استراتژيست براي اين صنعت انتخاب شود زيرا نفت پيشران توسعه كشور است و ما بايد فردي را براي سكانداري اين صنعت انتخاب كنيم كه چشم انداز وسيعي در خصوص افزايش ظرفیت های نفت داشته باشد چراكه شايد ۵۰ سال آينده ما اين بازار و مشتري را براي فروش نفت خود نداشته باشيم. پس بايد الان توليد نفت را افزايش داده و با مبالغ حاصل از فروش آن در حوزه های توسعه ای مانند زیرساخت ها و انرژي هاي تجديدپذير سرمايه گذاري كنيم.
البته بايد در نظر داشته باشيم كه هر وزيري بر صنعت نفت گذاشته شود، دكل و پالایشگاهداري انجام مي شود، حفاري صورت ميپذيرد و امور فني نفت ادامه پيدا ميكند اما اينكه وزير ديد استراتژيك نسبت به شرایط این صنعت و جامعه داشته باشد مي تواند وضعيت كشور را از برخی چالشهای اصلی کشور مانند ناترازي خارج كند. مثلا لازم است فردی انتخاب شود تا برنامه مشخص و عملیاتی برای مدیریت قیمتی و غیرقیمتی حوزه مصرف فرآورده های نفتی اصلی کشور داشته باشد.
ديدگاه دومي كه در انتخاب وزير باید به آن توجه كرد، نوع نگاه وزير آينده به نيروي انساني صنعت نفت است. در سال هاي گذشته بي مهري عجيبي نسبت به بدنه نفت صورت گرفته كه اين نوع نگاه دو خسارت بزرگ در پي داشته است، يك اينكه كه موجب نارضايتي اين قشر خدوم و زحمتكش شده و اين نارضايتي سبب خروج بخش عظيمي از نيروهاي متخصص و فني از بدنه نفت شده است. چراكه اين افراد پيشران توليد صنعت نفت كشور بوده اند اما ما آنها را ناراحت و ناراضي كردهايم.
آسيب وارده ديگر، از بين بردن هيمنه و عظمت صنعت نفت در ميان ساير صنايع كشور بوده و كه اين نيز در آخر به نارضايتي از صنعت و تضعیف نقش موتور اصلی این صنعت در کلان صنایع کشور بوده است.
در پايان تاكيد مي كنيم كه بايد اين تفكر و نگاه به نيروي انساني نفت تغيير جدي كند تا اعتماد متخصيصن به صنعت بازگردد.
بايد وزير نفت از بين افرادي انتخاب شود كه از بدنه فنی نفت بوده اقتصاد و دیپلماسی انرژی را بفهمد و با سختيهاي كار در اين صنعت آشنا باشد و دلسوز منابع انسانی به عنوان ثروت اصلی این کشور باشد.