بید بلند خلیج فارس یکی از بی نظیرترین پروژه های مهم کشور است که بخش قابل توجهی از گازهایی که تا دیروز در فلرها سوزانده و یا مجددا به چاههای نفت تزریق می شد را تصفیه و از هدررفت آنها جلوگیری کرده و با تولید محصولات متنوع میلیون ها دلار را برای کشور ارزش آفرینی کند. با توجه به در پیش بودن افتتاح و راه اندازی این پالایشگاه عظیم گازی و اهمیت آن "
نفت ما" گفت و گوی تفصیلی با مهندس محمود امین نژاد، مدیرعامل شرکت پالایش گاز بیدبلند خلیج فارس انجام داده است که در ادامه می آید.
آقای مهندس! ابر پروژه استراتژیک پالایش گاز بید بلند خلیج فارس در آستانه افتتاح قرار دارد،به عنوان اولین سئوال در خصوص این پروژه توضیحاتی را ارایه بفرمایید.
در ابتدا تمایل دارم جهت تنویر اذهان مخاطبان گرامی تاریخچه مختصری از این پروژه را عنوان کنم.پیشنهاد ساخت این پالایشگاه عظیم گازی با ابتکار و درایت مهندس زنگنه طرح شده بود که پس از کارشناسی های فنی و اقتصادی مجوز ساخت این پروژه ملی توسط شورای عالی اقتصاد در سال 83 مصوب شد که با برگزاری یک مناقصه بین المللی سه شرکت خارجی از کشورهای اسپانیا، انگلیس و کانادا و همچنین دو شرکت ایرانی سازه و جهان پارس برنده این مناقصه بین‌المللی شده بودند.
پس از انتخابات سال 84 به دلیل ایجاد محدودیت های بین‌المللی و موضوع عدم تامین منابع مالی، عملا روند اجرای پروژه متوقف شد.
هم زمان با تشدید تحریم های بین المللی شرکت های پیمانکار خارجی از ادامه همکاری و فعالیت در این پروژه منصرف شدند که عملا باعث ایجاد چالش بزرگ فنی و مهندسی برای پیش برد این پروژه اتفاق افتاد.
اما این پایان ماجرا نبود و با یک عزم منطقی توسط شرکت ملی گاز ایران این تهدید بزرگ تبدیل به فرصتی ارزشمند برای محک توان و میدان دادن به پیمانکاران ایرانی بود که حاصل این اعتماد منجر به تشکیل کنسرسیوم متشکل از دو شرکت توانمند سازه و جهانپارس در حوزه مهندسی،تدارکات و اجرای این ابر پروژه بود.
کنسرسیوم سازه و جهانپارس که کار را آغاز می کنند، شرکت کانادایی حاضر در مناقصه تا مدتی مدارک مهندسی را یک بار دیگر INDORS می کند و بعد از مدتی پس از تسطیح زمین پروژه و ساخت چند ساختمان، غیر صنعتی نیمه‌کاره و یک فنس؛ تقریبا کار متوقف می شود و اقدام مثبت دیگری صورت نمی گیرد.به دلیل مسائل تامین مالی پروژه حدود هشت سال پروژه به اصطلاح زمین گیر شده بود و عملا اقدام جدی صورت نمی گرفت تا اینکه شرکت ملی گاز ایران 80 درصد از سهم این پروژه را به شرکت انرژی سپهر واگذار می کند و 20 درصد سهم در مالکیت شرکت ملی گاز باقی می ماند.
لازم به ذکر است که مالکیت انرژی سپهر در اختیار بانک صادرات بود که بعد از حاشیه های این بانک در آن سال ها و بعد از گذشت چهار سال تقریبا روند پیشرفت بار دیگر دچار رکود کامل می‌شود این موضوع زمینه ساز آن شد که در خرداد 94 سهام شرکت انرژی سپهر در این پروژه به هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس منتقل شود؛ نکته مهمی که در این انتقال مالکیت حائز توجه است اقدام آقای مهندس زنگنه، وزیر محترم نفت بوده که با برنامه ای کاملا دقیق و حساب شده، مالکیت و اجرای بالادست و پایین دست یک پروژه ملی پترو پالایشگاهی را به یک سهامدار واگذار کرده که با این تفاسیر این قضیه اتفاق می‌افتد وبالاخره خرداد 94 این نقل و انتقال صورت می گیرد.
بنده که تیر 1395 به مجموعه اضافه شدم، در این یک سال هم بیشتر کارهای اسنادی و نقل و انتقال و یکسری کارهای مهندسی و سفارش گذاشتن بخشی از تجهیزات اصلی که آن هم متاسفانه بخاطر نبودن منابع مالی کافی برای تعهدات ایجاد شد باعث شده بود که برخی از شرکت‌های مطرح اروپایی روند ادامه کار را منوط به اطمینان از تامین منابع باقیمانده سفارشات بکنند و بعبارتی قراردادها را معلق اعلام نمودند که اگر قرارداد مالی بین ما مشخص نباشد ادامه همکاری صورت نخواهد گرفت، هرچند هلدینگ خلیج فارس در آن یک سال حدود 170 میلیون دلار هزینه می‌کند، ولی همانطور که عرض کردم، این پروژه چون حجم سرمایه گذاری آن طوری است که با 170 میلیون دلار دو تا سه، سفارش اصلی و بزرگ می‌شود انجام داد و برای این پروژه به این عظمت مبلغ ناچیزی است. وقتی پروژه‌ای سه تا سه و نیم میلیارد دلار هزینه‌اش باشد، این عددها در آن گم است.
-به عبارتی پروژه خیلی گرانی بوده است؟
نه، اتفاقا گران نیست برای پاسخ به این پرسش باید به تعریف درست و فهم مشترکی از گران بودن برسیم. مبنای براورد و مقایسه می بایست از یک شاکله منطقی فنی،اقتصادی با پشتوانه اجرایی برخوردار باشد.فرض بفرمایید در بررسی مقایسه ای میزان سرمایه گذاری در فازهای مشابه پارس جنوبی با ابر پروژه ای در مقیاس بیدبلند خلیج فارس این خروجی حاصل می شود که حدود 30 تا 35 درصد هزینه ساخت بیدبلند خلیج فارس کمتر بوده است در حالی که جبهه و گستره عملیاتی بیدبلند خلیج فارس با دو فاز پارس جنوبی برابری می کند، این ابر پروژه خارج از محدوده ساخت پالایشگاهی بیش از هزار کیلومتر خطوط لوله و همچنین دارای تاسیسات ذخیره‌سازی در ماهشهر می باشد؛ این حجم قابل توجه نیازمند سرمایه گذاری و مدیریت هزینه در کنار پیش برد ساخت واحد اصلی پالایشگاهی بوده است؛ همانطور که پیشتر اشاره شد محل استقرار سایت اصلی پالایشگاه در شهرستان بهبهان است در حالی که خوراک این پالایشگاه از چهار NGL در گستره سه استان کشور راسا" توسط بیدبلند خلیج فارس جمع‌آوری و منتقل می شود به عبارت دیگر خوراک این طرح از NGL های 900، 1000، 1200 و1300 و پس از پالایش،بخشی از محصول با طی فاصله 100 کیلومتر به تاسیسات ماهشهر و اسکله صادراتی منتقل می شود.
همانطور که عرض کردم گستره و جبهه عملیاتی بیدبلند خلیج فارس فراتر از یک فنس و یا استان است بنابراین در کنار پروژه ای که بخش اصلی آن در مساحتی بالغ بر 340 هکتار وسعت دارد حجم قابل توجه فعالیت های به اصطلاح بیرون فنسی مستعد و مترصد صرف هزینه های بسیاری است.این ابر پروژه ظرفیت پالایش 60 میلیون متر مکعب گاز در روز را دارد که 85 درصدش گاز ورودی ترش و 15 درصد را گاز شیرین تشکیل می دهد. همانطور که میدانید گاز ترش نیازمند انجام فرآیند شیرین‌سازی می باشد که در واقع برای تحقق این فرآیند نیازمند هزینه بیشتری است که در حدود 15 تا 20 درصد هزینه ساخت چنین پالایشگاهی را افزایش می دهد.
با توجه به حجم بالای سرمایه گذاری منابع مالی چگونه تامین شد؟
از تیرماه 95 بحث دنبال‌کردن منابع مالی علاوه بر آورده سهام دار؛ با توجه به حجم قابل توجه سرمایه گذاری عملا تامین کل سرمایه صرفا توسط هلدینگ خلیج فارس به عنوان سرمایه گذار و مجری منطقی نبود.هلدینگ خلیج فارس اگرچه دارای توانمندی مالی قابل قبولی بود اما به دلیل تعریف پروژه های توسعه ای در مناطق مختلف امکان تمرکز و تامین سرمایه کامل اجرای این ابر پروژه را نداشت.
البته در آن زمان بعد از گشایشی که بعد از برجام حاصل شده بود، تلاش هایی صورت گرفت که از طریق ایتالیا و ژاپن سرمایه ای در قالب وام تامین شود که حدود 280-270 میلیون دلار از طریق ژاپن تامین شد، با توجه به شرایط حاکم بر فضای بین المللی تمرکز خود را روی منابع داخلی و اخذ وام از صندوق توسعه ملی گذاشتیم که متاسفانه در آن زمان بحث حقوق های نجومی و حواشی ای که ایجاد شده بود عملا این پیگیری ها را در بن بست اجباری قرار داده بود. پس از تغییرات در صندوق توسعه ملی و مستقر شدن آقای دکتر دوست حسینی که حقا و انصافا نگاه و اشراف تخصصی، فنی و اقتصادی به پروژه داشتند با استدلال و حضور در جلسات کارشناسی فنی توانستیم در آذرماه سال 95 مسدودی 2/2 میلیارد دلار اعتبار برای این پروژه را اخذ کنیم. همانطور که استحضار دارید موتور و سوخت محرک هر پروژه‌ای تامین و صرف هزینه از محل منابع مالی است. در نظر بگیرید اگر شما بهترین تیم مدیریت پروژه و پیمانکار را در اختیار داشته باشید بدون تامین منابع مالی نمی توانید پیشرفتی را حاصل کنید عینا" مثل این است که بهترین خودروی دنیا در اختیارتان باشد اما سوختی برای حرکت وجود نداشته باشد!بالاخره با تلاش ها و پیگیری های مستمر خوشبختانه موفق به دریافت منابع مالی از صندوق توسعه ملی شدیم.
.jpg)
آقای مهندس!انتقادی از جنابعالی مطرح است و گفته می شود که در مورد تامین مالی پروژه ها کم تجربه هستید؛ در این مورد برای منتقدین چه پاسخی دارید؟
به نظرم آفتاب آمده دلیل آفتاب!یکی از افتخارات بزرگ این پروژه، بحث تامین منابع مالی‌اش بوده که با شگردها و تجربه ای که در تامین مالی پروژه های پتروشیمی لرستان، پتروشیمی مهاباد و لردگان را داشتم به خاطر دارم پیش از ورود به پروژه بیدبلند خلیج فارس هم شایعاتی مطرح می شد که بنده کم تجربه هستم که در آن زمان هم پاسخ دادم رزومه و سوابق موفق بنده دلیل و گواهی بر توانایی بنده است هرچند که ادعایی ندارم و همه را مدیون لطف خداوند و تلاش های شبانه روزی و کسب تجربه از بزرگان صنعت هستم و کماکان خود را در همین موقعیت هم سزاوار تجربیات بیشتر می دانم چرا که برای رشد شغلی و شخصیتی حدی و سقفی قائل نبودم و نیستم. زمانیکه داشتم به بیدبلند می‌آمدم،به لطف خداوند در آستانه 46 سالگی به اندازه بضاعت و توانمان اندوخته های فنی و مدیریتی را به عنوان یک سرباز صنعت به کار برده ام و تا کنون هم موفقیت های زیادی در سایه کار تیمی حاصل نموده ام.از طرف دیگر به زعم خودم بیدبلند خلیج فارس عیار خوبی برای محک توانایی بنده بوده است.
از طرف دیگردر طرحی که سه و نیم میلیارد دلار هزینه می‌شود و جزو طرح‌های استراتژیک ملی محسوب می‌شود که توسط کلیه ارکان اقتصادی،امنیتی و اطلاعاتی کشور رصد می شود نشان از اهمیت و حساسیت جایگاه پروژه دارد.در خاطر دارم از سازمان بازرسی کل کشور تشریف آوردند و حدود شش ماه جهت بررسی های کارشناسی هم مهمان ما بودند، گزارش نهایی این سازمان فقط شامل دو نکته بود که اولی برای فروش محصولات بود که به شرکت هلدینگ خلیج فارس اعلام شده بود که می بایست با توجه به وضعیت بازارهای جهانی تدبیری برای فروش محصولات بیاندیشد و دیگر اینکه در برهه ای "تخفیفی" از پیمانکار گرفته شده بود که طبق قانون می بایست به اطلاع بانک عامل و صندوق توسعه ملی می رسید.متن و رونوشت این گزارش هم مستقیما به مهندس زنگنه، وزیر نفت ارسال شده بود.هرچند که ما ادعایی نداریم و سلامت و شفافیت کاری را از هر چیز دیگر مهم تر می دانیم ولی به لطف خداوند و بهره گیری از تیم مدیریتی چابک و شریف دربرابر حفظ این امانت ملی سرافراز بوده ایم.
به عنوان آخرین فراز در پاسخ به پرسش حضرتعالی مواردی که با استفاده از تجربیات قبلی و همچنین در اثر مدیریت کار تیمی در پروژه بیدبلند خلیج فارس صورت گرفته را به سمع نظر مخاطبان عزیزتان می رسانم.در آذرماه 95 مسدودی اعتبارمان از سوی صندوق توسعه ملی اعلام شد که در عرض 22 روز کاری که اتفاق بزرگی و کم سابقه ای در تاریخ بانکی کشور بود گشایش یافت که در گام اول یک میلیارد دلار از 2/2 میلیارد دلار اعتبارات اسنادی گشایش اعتبار شد و در عرض 15 روز بعد از گشایش هم اولین برداشت صورت گرفت.عملا موتور آغاز عملیات و پیشرفت پروژه در اسفندماه 95 به راه افتاد و در طول کمتر از سه سال؛ در اسفند ماه 98 این پروژه وارد مرحله پیش راه‌اندازی شد، این در حالی بود که واحدهای فرآیندی، واحدهای غیرفرآیندی و بویلرها را در انتهای سال 97 راه اندازی کردیم. یعنی در عرض دو سال ما کل واحد یوتیلیتی این پروژه که تقریبا مشابه پتروشیمی فجر است را راه اندازی کردیم و در اواخر سال 98 گاز خط ششم سراسری را جهت انجام تست ها وارد پالایشگاه کردیم.
همانطور که فرمودید این طرح در آستانه افتتاح قرار دارد و بنوعی پیش راه اندازی صورت گرفته و از طرفی هم بین 16 پروژه صنعت نفت که قرار است امسال افتتاح شود بزرگترین پروژه محسوب می شود اگر به سه سال گذشته برگردیم آیا فکر می کردید که این پروژه در ابتدای 99 افتتاح شود؟
پیش از ورود شما به دفتر کار بنده، ناخودآگاه به یاد خاطرات و گمانه زنی های نا امید کننده ای افتادم که عده ای می گفتند این حجم از پروژه با سرمایه گذاری کلان در شرایط فلج کننده تحریم های بین المللی پروژه سختی خواهد بود اما به لطف خدا و مجاهدت همکاران این اتفاق افتاد و امروز در آستانه افتتاح قرار گرفته ایم. شما به سه سال پیش برگردید، همین طرح‌هایی که قرار است امسال در سطح کشور افتتاح شوند را با هم مقایسه کنید. ببینید در آن زمان این طرح ها در چه درصدی از پیشرفت قرار داشتند و بید بلند در چه درصدی از پیشرفت؟! علاوه بر این قیاس، وسعت و گستره عملیاتی این ابر پروژه قابل قیاس با پروژه های هم ردیف در افتتاح امسال نیست به عقیده بنده تراز ارزیابی بیدبلند به عنوان یک طرح ملی در صنعت نفت جمهوری اسلامی ایران باید منطقه خاورمیانه و غرب آسیا باشد.به لطف خداوند و همت فرزندان توانمند ایران عزیزمان پروژه ای که روزی به عنوان پروژه روی کاغذ مطرح بود امروز جوانه زده و درخت باور و اعتماد به جوانان ایران زمین را شکوفا کرده است.اما در جلسه افتتاح پروژه که انشاالله که با حضور رئیس جمهور و شخص وزیر نفت برگزار خواهد شد این بیت را در حضور رئیس جمهور می خوانم؛
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت /گر نکته دانی عشقی بشنو تو این حکایت. خطاب به رئیس محترم عرض خواهم کرد که تحمل فشار و موانع تحریم هایی که به واسطه برخی دستگاه ها و مدیران داخلی در کشور ایجاد شده به مراتب سخت تر از فشارهای بین المللی است.
در سه سال گذشته به مواردی از جمله اعتراضات کارگری برخورد کرده اید؟
در این پروژه از زمانی که بنده سکان دار راهبری مجموعه شده ام،هیچ تجمع کارگری برای موضوع عدم پرداخت حقوق را شاهد نبوده ایم. کلیه حقوق ها در سازمان های کارفرما و حتی پیمانکاران مجموعه در زمان مقرر خود پرداخت می شود.حتی با اینکه از سال 96 به بعد محدودیت‌های بین‌المللی رفته رفته سخت تر شده بود و مدام شدت تحریم‌ها بیشتر شد اما با تدابیر در نظر گرفته شده پروژه آنقدر بخوبی پیشرفت می کرد که به زعم و تعبیر عده ای گویی پروژه را خارج از ایران داشتیم اجرا می‌کردیم!؟هنوز این عدم باور و ابهام برای برخی از کارشناسان مطرح است که مگر امکان دارد در سخت ترین شرایط تحریم های مالی و فنی بین المللی بزرگ ترین طرح گازی خاورمیانه و غرب آسیا در طول 3 سال به ثمر بنشیند؟
آیا برای تعدیل نیروهای شاغل فکری شده است؟
ببینید! ابعاد پروژه طوری است که در اوج عملیات ساخت 15-10 هزار نفر در بخش های مختلف مشغول به کار شده اند، شما برای یک پالایشگاه گازی به حداکثر هزار نفر نیرو بهره بردار در بخش های کارفرمایی و پیمانکاری نیاز خواهید داشت.حکایت تعدیل نیرو در تمامی پروژه ها عینا" شبیه ساخت یک خانه مسکونی"می‌ماند. شما فرض بفرمایید که یک ساختمان چهار طبقه‌ای را در دست احداث دارید. در اوج فعالیت ساخت حدود 70-60 نفر از استادکاران و کارگران در ساختمان شما در حال فعالیت هستند و وقتی مراحل ساخت ساختمان به پایان می رسد تنها افراد محدود و ساکنان در آن ساختمان حضور خواهند داشت. و می توان این رویه را در مقیاس بزرگ تر به ابر پروژه ای مانند بیدبلند خلیج فارس تعمیم داد.
طبیعت پروژه با طبیعت بهره‌برداری، دو دوران کاملا متفاوت است؛لذا موضوع اشتغال را دوران پروژه با دوران بهره‌برداری نمی توان با یک شرایط مقایسه کرد.از طرفی ماهیت و تخصص نیروهای دوران بهره برداری با نیروهای دوران ساخت کاملا متفاوت است. در دوران ساخت 80 درصد نیروهای کار عملیاتی و 20 درصد متخصص است. در دوران بهره برداری دقیقا عکس این قضیه اتفاق می افتد؛ تیم های بهره برداری، تعمیرات، مهندسی، بازرسی، همه این‌ها می بایست با حضور نیروهای متخصص اداره و مدیریت شود. البته در زمان ساخت نیروهای توانمند و با استعدادی پروش یافتند که سیاست مجموعه بیدبلند خلیج فارس بر این بود که از نیروهایی که دارای قابلیت های کیفی بالایی هستند در زمان بهره برداری هم استفاده شود.
لازم است به این نکته اشاره شود که بحث اشتغال‌زایی یکی از اهداف پروژه بوده و نه تنها هدف بوده است بلکه این پروژه جزو سیاست‌های کلی نظام و ابلاغ مقام معظم رهبری است با هدف صیانت از محیط زیست و ایجاد زنجیره ارزش برای کسب سرمایه بوده است. لذا این پروژه، بزرگترین پروژه جمع‌آوری گازهای همراه نفت در تاریخ 110 ساله وزارت نفت می باشد که ساخت و بهره برداری از این طرح عظیم در حوزه های اشتغال،ارزش افزوده و خصوصا صیانت از محیط زیست پروژه بی نظیر محسوب می گردد.
علت تاخیر در احداث خطوط لوله انتقال خوراک چه بوده است؟
علت اصلی در عدم پایان یافتن پروژه خطوط لوله انتقال خوراک، تاخیر یک ساله در آغاز اجرای این پروژه بوده که البته این تاخیر متاثر از تصمیمات مدیریتی در سطح هلدینگ خلیج فارس بود که در آن برهه سناریوی استفاده از تاسیسات پتروشیمی بندر امام در دست بررسی بود ولی با امکان سنجی و ارائه پیشنهادات کارشناسی تصمیم نهایی بر آن شد که تاسیسات جدید اختصاصی بیدبلند خلیج فارس در اسکله مجیدیه بندر ماهشهر به منظور صادرات محصولات احداث شود که سرانجام از تیرماه 96 عملیات احداث تاسیسات آغاز و امروز به لطف خداوند و تلاش های شبانه روزی بیش از 83 درصد پیشرفت دارد که امیدواریم آذرماه سال جاری به بهره برداری برسد.
در راستای ساخت داخل و حمایت از سازندگان صنعت نفت چه اقداماتی صورت گرفت؟
در حوزه ساخت داخل طبق اسناد اعتباری مان موظف بودیم 58/2 درصد از تجهیزات ساخت داخل و پیمانکاران داخلی استفاده کنیم ، ولی با سیاست گذاری و برنامه ریزی های مستمر ییش از 67 درصد از تجهیزات این ابر پروژه توسط شرکت های ایرانی مانند آذرآب، تاشا، کولرهای هوایی آبان، الکترو کویر، ایران ترانسفو، فاتح صنعت و... می توان نام برد.مهم ترین و حیاتی ترین تجهیزات مورد نیاز این پروژه که می بایست از خارج از کشور تامین می شد شامل کمپرسورها،سیستم های کنترلی و پمپ‌های خاص بوده که این‌ها ازخارج از کشور تامین شد اما صرفا به خرید خارجی بسنده نکردیم و با اعتماد به توان نیروهای جوان ایرانی فرآیند مهندسی و نصب را به این نیروها واگذار کردیم که با کمال مسرت از این اعتماد خرسند هستیم.
در خصوص زنجیره ارزش و میزان ارز آوری این پروژه توضیح دهید؟
امیدواریم این ابر پروژه با تولید 100 درصدی محصول ،سالیانه بیش از 700 میلیون دلار ضمن ایجاد زنجیره ارزش برای کشور ارز آوری خواهد داشت. بنابراین به نظر می رسد این پروژه در بازه زمانی 4 ساله می تواند هزینه های ساخت خود را در راستای بازگشت سرمایه تامین و جبران نماید. در حوزه ایجاد زنجیره ارزش محصولات بیدبلند خوراک مجمع های پتروشیمی گچساران و دهدشت خواهد شد. با توجه به تاخیر در تکمیل طرح پتروشیمی گچساران و عدم استفاده از محصول اتان بیدبلند خلیج فارس یک خط لوله اتان به منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر احداث کردیم که محصول اتان بیدبلند خلیج فارس مشکل کمبود خوراک پتروشیمی های امیرکبیر، بندر امام و مارون را حل خواهد کرد.
با توجه به توضیحاتی که فرمودید، فکر کنم کمتر از سه سال زمان برد تا این پروژه به بهره‌برداری برسد. می‌توانید یک رکورد شاخص در زمان ساخت این پروژه را معرفی کنید؟
همان طور که عرض کردم با توجه به گستره و مقیاس ابر پروژه بیدبلند خلیج فارس سزاوار است با پروژه های مشابه خود مورد ارزیابی قرار گیرد ما اعتقاد داریم مجموعه بیدبلند خلیج فارس در اوج تحریم های ظالمانه در حوزه های مختلف با رویکرد سیستمی و مدیریتی توانسته است دستاوردهای بزرگ و متفاوتی را به ارمغان بیاورد.خوشبختانه با توجه به دستاوردهای حاصل شده در حال حاضر کاندیدای دریافت جایزه مدیرت پروژه ایران شده ایم اما به عنوان یک عملکرد شاخص می توان به ثبت بیش از 64 میلیون نفر ساعت کارکرد بدون حادثه منجر به فوت به عنوان رکورد بی نظیر در پروژه های صنعت نفت جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد.
آقای مهندس!با توجه به اینکه صادرات نفت این روزها دچار مشکل شده است و تولید نفت نیز کاهش پیدا کرده است و از طرفی گاز همراه نفت نیز کاهش پیدا می کند آیا با مشکل تامین خوراک مواجه نخواهید بود؟
اینکه کاهش تولید نفت تامین خوراکمان را تحت تاثیر قرار خواهد داد مطلب درستی است و احتمالا با وضعیت موجود ممکن است به 100 درصد ظرفیت خوراک پالایشگاه دست پیدا نکنیم. اما برای این سناریوی احتمالی در صورت تداوم وضعیت تمهیداتی را در نظر گرفته ایم. با توجه به اینکه در پارس جنوبی مازاد اتان در حد یک تا یک و نیم میلیون تن وجود دارد رایزنی و مذاکراتی با شرکت ملی گاز انجام دادیم که ماحصل این مذاکرات اخذ مجوز برای ایجاد انشعاب از ایستگاه تقویت فشار بیدبلند شش در فاصله هشت کیلیومتری خط لوله خوراک بیدبلند خلیج فارس بود که این انشعاب می تواند ظرفیت خوراک بیدبلند خلیج فارس را به مرز 100 درصد برساند.
- پیش‌بینی برای افتتاح چه زمانی است؟
با توجه به اینکه در اسفند ماه سال گذشته گاز را وارد پالایشگاه کردیم پیش بینی ما این است که این ابر پروژه مرداد ماه سال جاری به بهره برداری برسد و کل پروژه آماده تولید خواهد بود.
اگر مرداد ماه افتتاح شود با چه میزان خوراک تولید انجام می شود؟
پیش بینی ما این است که حدود 700 میلیون فوت مکعب خوراک وارد پالایشگاه خواهد شد که این حدود 30 درصد از کل ظرفیت تولید بیدبلند خلیج فارس خواهد بود. برنامه ما این است که با ظرفیت اولیه 700-600 میلیون فوت مکعب که از NGL900 تامین خواهد شد، این طرح بزرگ ملی را در سال جهش تولید به عنوان ارمغان فرزندان توانمند و تلاش گر،به مردم شریف ایران اسلامی تقدیم نماییم.
دریافت لینک صفحه با کد QR