به گزارش نفت ما ، بررسیها و پیشبینیهای مربوط به چشم انداز آتی صنعت نفت ایران نشان دهنده اینست که موضوع ضریب برداشت از مخازن نفتی یک چالش مهم و موثر محسوب میشود که باید برای رفع آن تصمیم هایی سرنوشت ساز اتخاذ کرد. در سالهای اخیر این سخن که در صورت تحقق یک درصد افزایش ضریب برداشت، 6 میلیارد بشکه به حجم نفت قابل برداشت کشور افزوده و دست کم حدود 600 میلیارد دلار درآمد عاید کشور میشود بارها و بارها از زبان مسئولان بلندپایه صنعت نفت شنیده شده است، بسیار خوب اما برای رسیدن به مرحله ای که یک درصد به ضریب بازیافت از مخازن نفتی ایران افزوده شود راهی پر فراز و نشیب در پیش است. آمارها حکایت از آن دارند که رقم کنونی نرخ متوسط برداشت از مخازن نفت دریایی ایران 6/18 درصد و در میدانهای نفتی خشکی 26.97 است که در نهایت متوسط نرخ برداشت (recovery rate) از میادین نفتی ایران رقم 25.42 درصد است. به این رقم البته باید افت شدید فشار برخی از چاههای نفتی قدیمی ایران همچون میدان مسجد سلیمان که تا مرز توقف تولید هم پیش رفته است و نیز افزایش آبدهی برخی میادین بزرگ نظیر میدان اهواز را نیز افزود که خود چالشی مضاعف در زمینه نرخ برداشت محسوب میشوند. در همین حال ضریب برداشت گاز از میدانهای دریایی ایران 77.49 درصد و در میدانهای گازی مناطق خشکی 65.22 درصد است که این ارقام هم در بسیاری از کشورهای منطقه به مراتب بالاتر است. واقعیت اینجاست که افزایش برداشت از میادین و مخازن هیدروکربنی با حرف و شعار و طرحهای کاغذی محقق نخواهد شد، باید این حقیقت را پذیرفت که رشد یافتن ضریب برداشت از مخازن مستلزم در اختیار گرفتن ابزارهای تکنولوژی، جذب و هزینه سرمایه و ایجاد زیرساختار مشارکتهای علمی و فنی با مجموعههای صاحب اعتبار در این حوزه است. عملیات تزریق گاز که یکی از مهمترین بازوهای برنامه افزایش برداشت و به تعبیری دیگر از روشهای مهم جلوگیری از مدفون شدن هیدروکربن در اعماق زمین است طی سالهای گذشته همواره در تنگنای ضرورت تامین گاز شبکه مصرف داخلی یا حتی تعهد به صادرات قربانی شده است. در حال حاضر 8 میدان نفتی در مناطق نفتخیز جنوب تحت تزریق گاز قرار دارند (میادین هفتکل، گچساران، بیبی حکیمه، لب سفید، مارون، کرنج، پارسی و کوپال ) اما برخی اظهارنظرهای پراکنده نیز نشان میدهد احتمالا به دلیل فقدان گاز کافی برای تزریق به این میادین در یک دهه گذشته خسارتهای سنگینی به وضعیت مخازن وارد شده است و در مواردی حتی ممکن است حجم قابل توجهی از نفت خام برای همیشه در زیر زمین مدفون شده باشد. به هر روی موضوع برنامهریزی برای افزایش برداشت از مخازن نفتی ایران و تامین سرمایه و تکنولوژی کافی مورد نیاز این عملیات بدون تردید باید اولین و اساسی ترین رهیافت شرکت ملی نفت ایران در دوره مدیریت جدید در پساتحریم باشد. هرچند به دلیل اشراف و درک جامع وزیر نفت از نیازها و واقعیتهای صنعت نفت، افزایش ضریب برداشت از مخازن در صدر برنامههای وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران قرار گرفته ولی همچنان باید به مهمترین اولویت این صنعت تبدیل شود.
در همین راستا شایان ذکر است که در همین مدت پنج ماهه پس از لغو تحریمهای ایران، تولید و صادارت نفت افزایش یافته است و حتی بیشتر از پیش بینی های مراجع بین المللی بوده است. مراجع معتبر بین المللی همچون بلومبرگ، فایننشال تایمز، و.. اعلام کرده اند که افزایش تولید نفت ایران فراتر از حد انتظار بوده و اختلالات پیشبینینشده در عرضه نفت برخی کشورها مثل نیجریه و کانادا به هضم نفت ایران در بازار کمک کرده است. آژانس بینالمللی انرژی نیز اعلام کرده که میادین نفتی ایران در ماه آوریل روزانه حدود 3.6 میلیون بشکه در روز نفت تولید کرده اند. البته این میزان در ماه می به 3.8 میلیون بشکه در روز رسیده است. این میزان سطح تولید نفت نوامبر سال 2011 یعنی قبل از اعمال تحریمها علیه ایران است. صادرات نفت خام ایران در ماه آوریل به 2 میلیون بشکه در روز رسید که دقیقا 200 هزار بشکه پایینتر از آخرین آمار تولید نفت کشور در سال 2011 است.
در واقع تولید نفت ایران سریعتر از آنچه آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی کرده بود افزایش یافته و به بالاترین رقم از سال 2011 تاکنون رسیده است. در همین حال، قیمت نفت به دلیل کاهش عرضه نفت نیجریه و کانادا که موجب خنثی کردن افزایش عرضه نفت ایران شده، به بالای 50 دلار رسیده که رکورد هشت ماه گذشته خود را شکسته است. مراجع بین المللی مدعی هستند که ایران وارد جنگ کسب سهم بیشتر از بازار در رقابت با عربستان سعودی است و تلاش میکند تا بعد از تحمل سالها تحریم مشتریان اصلی خود را دوباره بازیابد. عقلانیت ایران در نپیوستن به طرح فریز نفتی، همه محاسبات سعودیها را به هم ریخت. افزایش تولید نفت ایران سبب شده است تا بسیاری از مشتریان نفتی معامله با عربستان را رها کنند. اما به گفته تحلیلگران، ترمیم احتمالی کاهش عرضه از جایی دیگر در جهان این ریسک را به دنبال دارد که موجب افزایش مجدد فشار بر قیمتها شود.
ایران قبل از تحریم ها 4.3 میلیون بشکه نفت خام تولید می کرد اما پس از تحریم ها این رقم به 3.6 میلیون بشکه در روز رسیده و قبل از تحریم ها صادرات نفت ایران 2.5 میلیون بشکه در روز بود اما این رقم پس از تحریم ها به زیر 1 میلیون بشکه در روز رسید اما پس از برجام، صادرات نفت و میعانات گازی ایران به بیش از 2 میلیون بشکه در روز افزایش یافته است.
هدف اعلامی زنگنه در راستای تولید 5 میلیون بشکه در حال تحقق یافتن است که افزایش 1 میلیون بشکه ای دیگر علاوه بر تولید فعلی از میادین غرب کارون و میادینی که پروژه های افزایش بازیافت تولید اجرا می شود انجام خواهد شد.
بی شک استراتژی زنگنه در افزایش تولید نفت، به فاجعه عدم النفع در میادین مشترک پایان داده، در عین اینکه ضرورت تغییر در شیوههای قرارداد نویسی و جذب سرمایه در شکل IPC متبلور شده و همچنین پیدا کردن مشتریان و بازارهای جدید نفتی در دستور کار قرار گرفته است.
البته نکته ای که در پایان باید تاکید کرد اینکه بسیاری از چاههای ایران فرسوده است و در کنار آن بسیاری از تانکرهای ایران نیز فرسوده هستند که ضرورت اولویت به جذب فوری فناوری و سرمایه خارجی را نشان می دهد که در حال تححق است. همچنین تا زمانی که ایران نتواند صنایع حمل و نقل خود را به روزکند صادرات نفتش افزایش نخواهد یافت و بدون آن افزایش تولید نفت ایران مقطعی و گولزننده خواهد بود.
فاطمه رضائی خاجکی/نفت ما