روش جدید استخراج نفت وگاز آمریکا (Fracking) در کنفرانس امنیتی مونیخ خبرساز شد. تولید داخلی نفت و گاز آمریکا، به یمن استفاده از این روش افزایشی نامعمول داشته است تا جایی که اثرات آن محدود به بازار نفت و انرژی نمانده و برای کشورهای جهان نگرانیهای امنیتی درست کرده است. از جمله برای روسیه و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس. به واسطه استفاده از این روش که نفت و گاز را با ترکیبی از مواد شیمیایی، ماسه و آب فشارقوی از دل صخرهها و سنگها استخراج می کند، اکنون ایالات متحده بر گنجی عظیم از ذخایر نفت و گاز نشسته است که به گفته بسیاری می تواند تعادل ژئوپلتیک کل جهان را به هم ریزد.
به گزارش نفت ما ،آژانس بین المللی انرژی (IEA) پیشبینی کرده که آمریکا با استفاده از این روش، طی پنج سال، بزرگترین تولیدکننده نفت وگاز جهان خواهد شد؛ یعنی جای روسیه را خواهد گرفت و نیاز آمریکا به انرژی کشورهای عرب خلیج فارس را برطرف خواهد کرد. کارلوس پاسکال، نماینده ویژه آمریکا در روابط بین الملل انرژی، در کنفرانس امنیتی مونیخ گفت انفجار نفت وگاز آمریکا <<ژئوپلتیک انرژی در جهان را دگرگون خواهد کرد>>.
این مساله توجه بسیاری از رسانههای جهان را به خود جلب کرده. اکونومیست، دیروز گزارشی از این روش جدید و تاثیر آن بر مناسبات قدرتهای بزرگ منتشر کرد. در این گزارش اکونومیست، استفاده از این روش را در اتحادیه اروپا بررسی کرده است؛ اروپایی که در بسیاری از کشورهای آن استفاده از این روش ممنوع است. به جز بریتانیا که در حال تحقیق برای استفاده از این روش جدید است، رشد آن در دیگر کشورهای اتحادیه بسیار کند است و در بسیاری کشورهای عضو آن به دلایل محیط زیستی ممنوع. اما اتحادیه از این بابت زیاد هم نگران نیست: این روش میتواند سایه هیولای روسیه بر سر اتحادیه را سبکتر و خیال اتحادیه را از وابستگی به گاز این کشور راحتتر کند.
اشپیگل نیز در گزارشی مفصل، این پدیده را این گونه توصیف کرده است: انقلابی که میتواند تعادل قدرت سیاسی را در کل جهان تغییر دهد. آمریکا و روسیه بر سر انرژی جنگها کردهاند، رژیمهایی را ساقط و رژیمهایی را برپا نمودهاند. اما با تغییری چنین شگرف در سطح تولید انرژی، حتی محاسبات نظامی قدرتهای بزرگ نیز تغییر خواهد کرد.
اما جهان چرا باید نگران افزایش تولید انرژی باشد؟ آن هم تا جایی که به یکی از موضوعات مهم بزرگترین کنفرانس امنیتی جهان بدل شود. اولین نگرانی را کشورهای عرب خلیج فارس دارند؛ پیمان مستحکم آنها با ایالات متحده همواره یکی از پایههایش وابستگی ایالات متحده به انرژی این کشورها بوده است. حالا همه نگرانند که با تبدیل شدن آمریکا به بزرگترین تولیدکننده انرژی جهان و قطع کامل وابستگی به انرژی خارجی، آمریکا از منطقه دلسرد شود، منافعی در مشارکت در آن نبیند و این کشورها را رها کند. کابوسی که برای اعراب تحمل ناپذیر است. به گزارش اشپیگل، مطالعه اخیر سازمان اطلاعات آلمان نشان میدهد این جهش در تولید، اهمیت بستن تنگه هرمز را به میزانی قابل ملاحظه کاهش خواهد داد. این امر به این معنی است که اهمیت کلی منطقه برای ایالات متحده عمیقا کاهش خواهد یافت.
کارلوس پاسکال، در کنفرانس امنیتی مونیخ به هیچ وجه منکر این مساله نشد: <<این تکنیک، تغییری حقیقتا اساسی در موقعیت کشور ما از منظر امنیت انرژی خواهد داشت.>> اما بلافاصله در برابر چشم های نگران افزود: <<تمامی این تغییرات در تولید انرژی آمریکا، تغییری در تعهد ایالات متحده برای تثبیت امنیت جهانی، صلح و ثبات در خاورمیانه ایجاد نخواهد کرد.>> پاسکال برای اینکه خیال همه را راحت کند، گفت ایالات متحده در خاورمیانه خواهد ماند، حتی اگر منفعتی در آن نباشد. در ادامه مدیر شرکت رویال داچ شل، موافقت خود را با پاسکال اعلام کرد: <<سناریویی که در آن ایالات متحده منافع خود در خاورمیانه را کنار بگذارد قابل تصور نیست. اتحادیه اروپا و ژاپن متحدان کلیدی آمریکا، همچنان عمیقا به نفت خاورمیانه وابسته اند.>> و سپس به اتحادیه اروپا توصیه کرد از این روش دوری نکند. جایگزینی انرژی هسته ای با انرژی بادی و خورشیدی به جای خود، اما گاز را از نظر دور ندارند، به فکر روزی که <<بادها نوزند و خورشید نتابد.>> اما گزارشگر اشپیگل می نویسد هنوز مشخص نیست برنده و بازنده نهایی این بازی کیست. ظاهرا چینیها و آرژانتینیها هم از این نفت وگازها زیاد دارند. لهستان، آلمان و فرانسه هم بینصیب نیستند، فقط اندازهاش دقیقا معلوم نیست.
به هرحال فعلا که آمریکا برنده بازی است. دولت آمریکا تخمین زده است که این تکنیک 600هزار و به باور برخی حتی سه میلیون فرصت شغلی جدید ایجاد کند. اوباما در یکی از سخنرانی های اخیر خود گفت: <<در دوره ریاست من هر کار ممکن برای توسعه امن این مدل انرژی از نظر دور نخواهد ماند.>> پاسکال نیز در کنفرانس مونیخ همین را گفت: تولید گاز ایالات متحده در شش، هفت سال گذشته ۲۵ درصد و تولید نفت آن ۳۰ درصد افزایش یافته. وابستگی به واردات را از ۶۰ درصد کل مصرف، به ۴۰ درصد تا آخر سال و به ۳۰ درصد تا پایان ۲۰۱۴، کاهش خواهد داد و تازه این اول راه است.