اگر از شما بپرسند مهمترین نقطه ضعف یا مشکل دوران جدید وزارت زنگنه چه خواهد بود، احتمالاً به مواردی همچون مشکلات مالی یا تحریم اشاره خواهید کرد. اما با توصیفی که در ادامه خواهد آمد، این تهدیدها در مقابل معضل منابع انسانی، چندان بزرگ نیستند. به ویژه آنکه این معضل در دوران حضور احمدینژاد تشدید نیز شد و وزارت نفت فعلی همانی نیست که زنگنه 9 سال قبل تحویل داد.
به گزارش نفت ما ،علیرضا داوری: اگر از شما بپرسند مهمترین نقطه ضعف یا مشکل دوران جدید وزارت زنگنه چه خواهد بود، احتمالاً به مواردی همچون مشکلات مالی یا تحریم اشاره خواهید کرد. اما با توصیفی که در ادامه خواهد آمد، این تهدیدها در مقابل معضل منابع انسانی، چندان بزرگ نیستند. به ویژه آنکه این معضل در دوران حضور احمدینژاد تشدید نیز شد و وزارت نفت فعلی همانی نیست که زنگنه 9 سال قبل تحویل داد.
بازماندگان دولت قبل، منتظر تغییر
بسیاری معتقدند دولت جدید در بحث تغییر مدیران میانی و ارشد، آنگونه که مورد انتظار رایدهندگان در سال گذشته بوده، عمل نکرده است. این حرف هرچند به طور صددرصد درست و صحیح نیست و در صورت صحت هم در بسیاری موارد قابل نقد به نظر میرسد، بهرهای از حقیقت دارد و متاسفانه در وزارت نفت هم تاحدودی صادق است. بدون شک شخص احمدینژاد یا هر فرد دیگر، به مدد مدیران نالایق توانسته است وضعیت کشور را به اینجا برسانند. لذا نه بر مبنای جهتگیری سیاسی، که بر مبنای شایستهسالاری، بسیاری مدیران ناکارآمد باید جای خود را به مدیران توانمند بدهند. محل تعجب آنجاست که حتی مدیران حوزه ستادی و وزارتی نفت هم بعضاً در سمت خود باقی ماندهاند و از قضا با اصلیترین بخش هر سازمان، یعنی منابع انسانی و فناوری نیز در ارتباط هستند. «کریم. س» و «غلامرضا. ر» را دو تن از مدیران ارشد باقیمانده از دوران پیشین هستند که از قضا عملکرد خاص و مثبتی هم نداشتهاند. سوال اینجاست: چرا باید مدیری که از دولت قبل مانده و عملکرد قابل دفاعی ندارد، باقی بماند؟ صرفاً جهت اطلاع باید گفت که متاسفانه یکی از مدیران مورد اشاره، از مدیران وابسته به جریان افراطی است که مجموعه تحت امر او، ید طولایی در برخوردهای سیاسی و جناحی و تخلفات مالی دارد که در زمان مقتضی بدان اشاره خواهد شد. مشابه این مساله و در سطحی گستردهتر، در مدیران میانی شرکتها و معاونتهای وزارت نفت به چشم میخورد.
وزارت پیرمردها
انتقاد دیگر، مربوط به سن و توان جسمی مدیران و معاونان ارشد است. قطعاً وزارت نفت استادیوم فوتبال نیست که آمادگی جسمانی در آن حرف اول را بزند، اما واقعاً بهتر نیست مدیران باسابقه و مجربی که از قضا بعضاً در بخش خصوصی هم موفق بودهاند، در همانجا مشغول فعالیت و مشاوره به مدیران نفتی باشند و کار دشوار حضور در وزارت نفت را به افراد مجربی با سن کمتر بسپارند؟ حضور شخص زنگنه در صد وزارت نفت نیز به لحاظ سنی قابل نقد به نظر میرسد اما این نقطه ضعف کوچک را در میان انبوه توانمندیهای شیخالوزراء میتوان به سادگی نادیده گرفت. اما بسیاری از انتصابات دوران حضور زنگنه، متاسفانه فاقد این ویژگی هستند و هر چند افرادی شایسته و توامند به شمار میروند، بهتر بود در کنار مدیرانی جوانتر فعالیت میکردند. لیست برخی مدیران زنگنه همراه با سن و سمت آنها در جدول زیر آمده است.
علی ماجدی
معاون امور بینالملل وزارت نفت
68 سال
عباس شعری مقدم
معاون وزیر و مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی
71 سال
منصور معظمی
معاونت برنامهریزی وزارت نفت
58 سال
محمدحسین پیوندی
معاون مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی
64 سال
علیاکبر شعبانپور
مدیرعامل نفت و گاز پارس
61 سال
حسین کاظمپور اردبیلی
نماینده ایران در اوپک
62
جای خالی بزرگان و جوانان
در روزگاری که قدمت آن به دو دهه نمیرسد، چهرههای درجهیک و البته نه چندان سالخوردهای مثل ترکان، نعمتزاده و نژادحسینیان که هر سه روزگاری وزیر بودند در صنعت نفت مدیریت میکردند. در کنار آنها انبوهی از مدیران توانمند حضور داشتند که البته درصد اندکی از آنها اکنون و در روزگار بازنشستگی به قصد خدمت به نفت بازگشتهاند که قطعاً هرچند تجربه بیشتری دارند، ولی از نیروی جوانی تهی هستند. وزارت نفت از بزرگان خالی است و متاسفانه این مساله، روی دیگری هم دارد: بیتفاوتی به جوانان. درحالی که خود زنگنه از جمله جوانان موفق و انقلابی سالهای دور است که به مدد فرصت انقلاب و جهاد و جنگ، توانستن به یکی از بزرگترین سرمایههای انسانی امروز نفت مبدل شود، وزارت نفت او ظاهراً بنای بیمهری با جوانان دارد. مشهورترین مورد در این خصوص، عدم اعلام نتایج و تعیین تکلیف آزمون استخدامی است که نخستین مراحل آن در پایان 91 شروع شد و بعد از برگزاری آزمون در سال 92، و حتی انجام مصاحبه علمی، هنوز نتایج آن اعلام نشده است. همزمان با عدم جذب، ظاهراً وزارت نفت سیاست دفع را هم در پیش گرفته و تعدیل یا اخراج گسترده چندصدنفری نیروها در پارس جنوبی شروع شده است و ادامه دارد. با این تفاسیر و در حالی که هنوز مدیران دوران احمدینژاد در نفت حاضر هستند، مدیران توانمند اغلب بازنشسته شدهاند و اندکی که بازگشتهاند از قدرت و توان جوانی برخوردار نیستند و در نهایت حضور جوانان هم تحمل نمیشود، باید منتظر ماند و دید منابع انسانی چقدر برای زنگنه مشکلساز خواهد شد.