۰
plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۲۷ تير ۱۳۹۷ - ۱۶:۰۱
کد مطلب : ۹۰۵۸۲

روسیه شریک دزد و رفیق قافله درجنگ اقتصادی ایران و آمریکا

علی نظری
در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، ما همچنان شاهد روابط سرد ایران و آمریکا هستیم. حتی در سال‌های پایانی جنگ تحمیلی ایران و عراق که آمریکا عملا به یاری صدام آمد؛ و ما در آن مقطع تاریخی از شعار استراتژیک گذار قدس از کربلا گذشتیم و به قطعنامه ۵۹۸ تن دادیم! اما باز هم وارد جبهه رویارویی مستقیم با آمریکا نشدیم.
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ،اما اکنون که در سال آخر دهه چهارم انقلاب بسر می بریم، به نقطه‌ای رسیده‌ایم که ناگزیر به انتخاب یک راه ممکن از دو راه موجود «جنگ و تسلیم» هستیم.  هرچند باید افسوس خورد که طراحان و مجریان سیاست خارجی ما؛ از دوران اوباما بهره لازم را نبردند و لاعلاج امروز مجبور به مقابله با ترامپی هستند که در خواسته‌هایش از ایران حد یقفی نمی شناسد. 

قدر مسلم این است که اقتصاد جمهوری اسلامی به لحاظ حجم و اثرگذاری در صحنه اقتصاد جهانی در مقابل ایالات متحده آمریکا  قابل قیاس نیست.

کل سرمایه در گردش اقتصاد ایران طی یک سال  در مقایسه با اقتصاد ایالات متحده به نیم درصد هم نمی‌رسد.    این که عده‌ای بی محابا از سرشاخ شدن با آمریکا هراسی  ندارند و شعار مقاومت در برابر آمریکا را سر می‌دهند باید بدانند جهان امروز، به جایی رسیده که کشورهای فقیر، درحال توسعه؛ رشد یافته و پیشرفته با تعامل همه جانبه با سایر قدرت‌های اقتصادی جهان و پیش گرفتن رویه اقتصاد انبساطی به قدرتمند شدن اقتصاد خویش می‌اندیشند، اما این عده با رویه انقباضی یا جنگی به خروج سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی از کشور تن می دهند و درنتیجه بر ویرانی اقتصاد ملی اصرار دارند. 

شعار مقاومت در جنگ اقتصادی با آمریکا، دقیقا در درازمدت به اضمحلال زیر ساخت‌های اقتصادی کشور می‌انجامد و عملا در این بازی خطرناک یار دوازدهم تیم رقیب می‌شویم و قبری به نام «مبارزه با امپریالیسم» برای دفن اقتصاد کشور  درست می‌کنیم. 

سوال میلیون‌ها ایرانی این است، چرا قدرت‌های اقتصادی بزرگی چون چین، روسیه، ژاپن و اتحادیه اروپا به جنگ اقتصادی و تجاریبا آمریکا نمی‌روند؟؟ بلکه همواره اهتمام دارند تا با امداد از ظرفیت‌های سرشار مبادلات تجاری با آمریکا از نوآوری در اقتصاد آن کشور، بر قدرت اقتصادی  کشور خویش بیفزایند؟
از اول آگوست تحریم‌های آمریکا علیه ایران عملی می‌شود و با توجه به ؛آمریکاهراسی» مشتریان نفت ما، فروش نفت کشور از روزی یک میلیون بشکه به 200 هزار بشکه می‌رسد!
با قطع سوییفت عملا تبادل پولی ما با سایر کشورهای جهان به صفر می‌رسد. کشورهایی چون روسیه هم خیلی هنر کنند با داد و ستد تحقیر آمیز نفت در برابر  کالا و غذا شاید فقط بتوانند بقول آن نماینده مجلس از مرگ ملت ما در اثر گرسنگی در این کشمکش تاریخی جلوگیری کنند!!
در جنگ اقتصادی با آمریکا نه تنها سودی نخواهیم کرد بلکه قطعا دچار بحران بی سابقه ای خواهیم شد زیرا ما صحنه رویارویی و  ضربه مستقیم به منافع آمریکایی‌ها فرصت و امکانی نداریم!؟

روسیه و چین که مدعی دوستی استراتڑیک با ما هستند هرگز منافع خویش را فدای درگیری جمهوری اسلامی با ترامپ نمی‌کنند!

پر واضح است اگر به جنگ اقتصادی با آمریکا کشانده شویم هزینه‌های گزاف و جبران ناپذیری را بر اقتصاد کشور تحمیل می‌کنیم که تا دهه‌های آتی  بهبود ناپذیر خواهد بود. 
ساعت‌های مداوم با چند تن از اقتصاددانان و بازرگانان نامی ایران که جایگاه بین المللی در اقتصاد اعتباری شایان دارند، صحبت کرده‌ام و از ایشان پرسیده‌ام، نفع ملت ایران در جنگ با آمریکا و جنگ افروزی دونالد ترامپ، چه متاعی می‌تواند باشد؟ همه این عزیزان متفق‌القول هستند که عایدی ایران از این جنگ اقتصادی فقط خودزنی اقتصاد ملی است و بس!
اما ستیزه جویی اقتصادی با آمریکا در داخل و خارج کشور هم برندگانی دارد. 
برندگان داخلی کاسبان تحریم هستند که به فروش پنهانی نفت روی عرشه کشتی‌های نفتکش دل خوش کرده‌اند. و از سوی دیگر با سیل واردات و قاچاق کالاهای مورد نیاز مردم به بازار، پول پارو خواهند کرد و این جنگ برای آنان نعمت خواهد بود.
اما در خارج از مرزها، چین و روسیه بسان گرگی که لباس میش به تن کرده و در انتظار بیشترین سود از جنگ اقتصادی ایران و آمریکا نشسته‌اند.

این دو قدرت اقتصادی، نفت ما را به ثمن بخس می‌خرند و کالاهای بنجل خویش را روانه بازار 80 میلیونی ایران خواهند کرد. 
در چنین حالتی مشخص است که برندگان و بازندگان؛ این جنگ پیشِ رو» چه کسانی هستند؟ لطفا پرتغال فروش را پیدا کنید.        
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


اکسیداسیون کاتالیزوری، روشی در حال تکامل جهت گوگرد زدایی
ساسان طالب نژاد/دکتری مهندسی شیمی و کارشناس توسعه کسب و کار در حوزه پتروشیمی و‌پالایش
پتروشیمی صنعت بی سردار!
عبدالرسول دشتی