جنگ ارزی ترامپ با هدف بی ثبات سازی ایران

به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ، وجود نومحافظه‌کاران جنگ‌طلبی همچون جان بولتون و مایک پمپئو در کابینه دونالد ترامپ نشان از آن دارد که آمریکا در پی تغییر رژیمِ ایران و یا حداقل اعمال تحریم‌های اقتصادی و ایجاد آشفتگی برای ایران است. در هفته‌های اخیر ریال ایران همچون سنگی به پایین می‌غلتید و این موضوع منجر به دامن زدن به ترسِ خریداران دلار در بازار سیاه و تشدید بحران داخلی شد. درحالی که ترامپ تهدید کرده است در 12 می توافق هسته‌ای با ایران را تمدید نخواهد کرد و تحریم‌های جدیدی علیه ایران وضع خواهد شد، شواهد حاکی از آنست که بازی کثیفی از سوی متحدان آمریکا، یعنی عربستان و امارات، برای تضعیف ریال در جریان است. در ژانویه گذشته اعتراضاتی در ایران صورت گرفت که محور اصلی آنها اعتراض به وضعیت اقتصادی و نرخ بیکاری بالا بود. پس از حوادث سال 2009 این بزگترین اعتراضاتی بود که در ایران رخ داد. آغاز یک جنگ ارزی؟ اعتراضات اخیر به تدریج کاهش یافت و به پایان رسید اما چیزی که اکنون در جریان است به مراتب برای ثبات ایران خطرناک‌تر است. این نه یک جنگ مالی زیرکانه از جانب واشنگتن، که در این مرحله به نوعی یک جنگ ارزی علیه ریال است. با تضعیف ریال وحشتی بین ایرانیان ایجاد می‌شود و آنان را تحریک می‌کند که اقدام به فروش ریال و خرید دلار کرده و همین موضوع تضعیف ریال را تشدید خواهد کرد. آخرین شلیک به سقوط ریال اکراه ترامپ به تمدید توافقنامه هسته‌ای بوده است. وی در اعلام کرد مادامی که تغییراتی اساسی در این توافق، شامل حذف برنامه موشک‌های بالستیک ایران و دست کشیدن ایران از حمایت از حزب‌الله لبنان، صورت نگیرد وی در موعد مقرر بعدی این توافق را تمدید نخواهد کرد. سقوط ریال در برابر دلار در ماه آوریل آغاز شد. گزارشها حاکی از آنست که بانک‌های امارات (متحد نزدیک آمریکا و عربستان) تعمدا در فرآیند پرداخت پول نفت ایران تاخیر می‌کنند و این درحالیست که پس از لغو تحریم‌ها صادرات و درآمدهای نفتی ایران به صورت قابل‌توجهی افزایش داشته است. تراز تجاری ایران مثبت است (صادرات بیشتر از واردات). کشور 50 میلیارد دلار صادرات نفتی و 40 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی دارد درحالی که ارزش واردات کالا و خدمات به ایران 50 میلیارد دلار است. بمباران سوریه درست یک روز پس از حملات مشترک آمریکا-فرانسه-بریتانیا به سوریه، به بهانه استفاده از تسلیحات شیمیایی، نیکی هیلی، سفیر آمریکا در سازمان ملل، به فاکس نیوز گفت که آمریکا تنها تحت این سه شرط نیروهایش را از سوریه خارج می‌کند: 1. توقف استفاده از تسلیحات شیمیایی، 2. شکست کامل داعش و 3. تحت نظارت قراردادن ایران. اما منظور او از سومی چیست؟ تحریم اخیر شرکت روسال (بزرگترین شرکت آلومینیوم سازی جهان) و شرکت‌های روسی، در کنار سقوط ارزش روبل در روزهای اخیر، و نیز موضوع جاسوس روسی در بریتانیا و ادعای اشتباه ماموران سازمان ملل مبنی بر استفاده از تسلیحات شیمیایی در غوطه سوریه، همگی در راستای تضعیف حمایت روسیه از نیروهای نظامی ایران در سوریه است. بازگشت تحریم‌های خزانه‌داری آمریکا؟ وزیر خزانه‌داری آمریکا دو روز پیش از حملات هماهنگ آمریکا-فرانسه-بریتانیا به سوریه به کنگره آمریکا گفت: "اگر رییس‌جمهور ترامپ تصمیم بگیرد تمدیدِ لغو تحریم‌ها را امضا نکند این لزوما بدان معنا نیست که ما از توافق خارج خواهیم شد. این یعنی تحریم‌های اولیه و ثانویه به سرجای خود باز خواهند گشت." این درحالیست که دیپلمات‌های اروپایی به رویترز گفته‌اند که حتی اگر آلمان، فرانسه و بریتانیا بخواهند در توافق باقی بمانند، شرکت‌های غربی از ترس تحریم‌های آمریکا از ایران خارج خواهند شد. و این به معنای وجود یک محیط اقتصادی وحشتناک در ایران است. در سال‌های اخیر وزارت خزانه‌داری آمریکا به بخشی از شورای امنیت ملی آمریکا تبدیل شده است و صحبت از "تحریم‌های هوشمندانه" جدید، همانند همانهایی که شرکت‌های افراد درونِ حلقه پوتین را هدف قرار داد، می‌کند. وزیر خزانه‌داری آمریکا به کنگره گفته است که این وزارتخانه در حال تهیه و تدارک تحریم‌هایی است که به کلی مجزا از توافق هسته‌ای‌اند، و این یعنی هدف این تحریم‌ها نه برنامه هسته‌ای ایران که فلج کردن اقتصاد و بی‌ثباتی ایران است. هنگامی که خزانه‌داری آمریکا صحبت از تحریم‌های اولیه و ثانویه می‌کند به این معناست که آمریکا قصد دارد، همانند دوران اوباما، اروپا را تحت فشار بگذارد تا خطوط سوییفت مجددا با ایران قطع شوند و بانک‌های خارجی نتوانند با بانک‌های ایرانی و بانک مرکزی مبادله کنند. این بار توجیه این تحریم‌ها حضور ایران در سوریه است. اتفاقات در خاورمیانه پس از 12 می به راستی مهیب‌تر خواهند شد. این موضوع ایران را، که پیوند کلیدی با طرح ابتکاری کمربند اوراسیا، همان کمربند اقتصادی جاده ابریشم جدیدِ چین، دارد و نیز در زمینه اقتصادی با روسیه همکاری می‌کند، هدف قرار خواهد داد. اگر این کار نتیجه دهد می‌توانیم مطمئن باشیم که هدف بعدی روسیه و نیز چین خواهد بود. اگر این قدرت‌های استراتژیک اوراسیایی نتوانند همکاریهای مشترک خود را در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی مستحکم کنند، این می‌تواند برای واشینگتن مانند "رها کردن ماهی در بشکه" باشد (کنایه از آسان‌بودن شکست دشمنان) و آمریکا می‌تواند از این طریق رقبای خود را از میدان به درک کرده و خود را به یگانه ابرقدرتِ هژمون در جهان تبدیل کند. اینها برای چشم‌انداز صلح جهانی خوب نخواهند بود. دکتر سعید شکوهی/ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی منبع: https://www.globalresearch.ca/washington-using-currency-war-to-destabilize-iran/5637