۰
plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۶ - ۱۴:۰۴
کد مطلب : ۷۶۷۵۶

چین؛ شریک یا فرصت طلب تجاری در همکاری نفتی با ایران

رقم مبادلات کالا میان دو کشور نشانگر این موضوع است. طی ١٠ ماه نخست سال ٢٠١٧ ، مبادلات کالا میان این دو کشور که بالغ بر ٣٠,٥ میلیارد دلار بوده است، در مقایسه با دوره مشابه در سال ٢٠١٦ ، ٢٢ درصد رشد داشته است. در اصل، چین از ایران نفت خام وارد می کند. این دو کشور همچنین، پیرامون افزایش مبادلات تجاری تا سطح ٦٠ میلیارد دلاری طی ١٠ سال آینده به توافق رسیدند.
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ، آقای زنگنه، وزیر نفت روز گذشته در دیدار با ونگ یانگ گئو، رئیس اتاق بازرگانی بین المللی چین گفت: ایران و چین روابط گسترده و بسیار مستحکمی در بخش‌های مختلف بخش انرژی با شرکت‌های چینی دارند. وی افزود: امیدواریم این سفر سبب توسعه و تحکیم این روابط شود و در کنار افزایش سطح مبادلات تجاری ۲ کشور، شاهد سرمایه‌گذاری بخش خصوصی شرکت‌های چینی در ایران باشیم. همچنین رئیس اتاق بازرگانی بین المللی چین در این دیدار به روابط گسترده ایران و چین اشاره کرده و گفت همانگونه که اطلاع دارید چین دارای کمبود منابع انرژی است و این در حالیست که ایران، دوست قدیمی مان  منابع غنی نفت و گاز دارد که این می تواند به گسترش روابط دو کشور کمک کند. وی با بیان این که روابط رو به رشد ایران و چین با همه سختی‌ها ادامه یافت، افزود: ایران و چین می توانند در زمینه های سرمایه گذاری بخش خصوصی در ایران، نفت و پتروشیمی با یکدیگر همکاری کنند. باور عمده در مورد روابط دو کشور ایسنت که چین در شرایط دشوار به ایران کمک کرده و از آن حمایت کرده است بویژه در دوران تحریم که از اعمال تحریمهای بین المللی و غربی رنج می برد. این تحریمها اقتصاد ایران را خفه کرده بود. گفته می شد که تدابیر محدود کننده از سوی آمریکا و دیگر کشورهای غربی به نوعی ابزاری است که می تواند تهران را برای چشم پوشی از منافع ملی خود ناگزیر سازد. ایران ضررهای جدی ناشی از سیاست تحریمها را بر خود احساس کرده که به طور عمده، به عرصه حیاتی اقتصاد کشور – نفت – مربوط می شده است. در نتیجه، تهران از پکن که از مدتها پیش، به منابع نفتی غنی منطقه خاور میانه چشم دوخته بود، کمک خواست. از سال ٢٠٠٠ ، توسعه روابط ایران و چین آغاز شد. در سال ٢٠٠٤ ، میان این دو کشور، شرکت نفتی چینی  Sinopec و شرکت ملی نفت ایران، پیرامون بهره برداری مشترک از میادین توافقنامه ای منعقد شد. بر اساس این قرارداد ٧٠ میلیارد دلاری، شرکت Sinopec در بهره برداری از میدان «یاد آوران» مشارکت داشت و ایران نیز باید طی ٢٥ سال آینده، روزانه، به چین ٢٥٠ میلیون تن گاز طبیعی و در حدود ١٥٠ هزار بشکه نفت خام ارسال کند. سپس، در سال ٢٠٠٥ ، طرفین قرارداد احداث کارخانه گاز مایع واقع در جزیره کیش در خلیج فارس را نیز امضا کردند. در اوایل سال ٢٠٠٩ ، شرکت ملی نفت ایران و شرکت ملی نفت و گاز چین پیرامون همکاری در عرصه بهره برداری از میادین نفتی توافقنامه دو جانبه ای به ارزش کل ١,٧٦ میلیارد دلاری را امضا کردند. در حال حاضر، اقتصاد دوم جهانی روابط تنگاتنگی را با ایران برقرار کرده است. رقم مبادلات کالا میان دو کشور نشانگر این موضوع است. طی ١٠ ماه نخست سال ٢٠١٧ ، مبادلات کالا میان این دو کشور که بالغ بر ٣٠,٥ میلیارد دلار بوده است، در مقایسه با دوره مشابه در سال ٢٠١٦ ، ٢٢ درصد رشد داشته است. در اصل، چین از ایران نفت خام وارد می کند. گفتنی است که ایران از لحاظ ذخایر نفتی، در جهان چهارمین جایگاه را دارد و این یعنی، در حدود ١٠ درصد از کل ذخایر جهانی. استفاده از یوان، ارز ملی چین، به عنوان واحد محاسبه و حسابرسی، نشانگر همکاری تنگاتنگ در روابط ایران و چین است. بدین ترتیب، ایران محصولات خود را به چین ارسال می کند و در ازای آن، ارز چین را دریافت می کند که سپس، در مقابل آن، کالاهای چینی را وارد کشور می کند. توسعه روابط ایران و چین باب طبع آمریکا نبود، از این رو، باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین آمریکا، تلاش کرد تا از راه لغو تدریجی تحریمها، با تهران رابطه برقرار کند. بدین ترتیب، آمریکاییها با نمایش آمادگی خود برای نشان دادن نرمش در مساله برنامه هسته ای ایران، این هدف خود را پیگیری می کردند. ایران نیز این بار، با پیشه کردن نرمش مشخص در برنامه هسته ای خود، عمل گرایانه رفتار کرد، اما این به هیچ وجه، به معنای آن نبود که تهران قصد دارد، برنامه «اتمی صلح آمیز» خود را لغو کند. در مقابل ایران، نمونه های روشن عراق، لیبی و دیگر کشورهایی قرار گرفته بودند که به آنها در صورت چشم پوشی از طراحی سلاح کشتار جمعی و در مجموع، امتناع از منافع ملی خود وعده هایی داده شده بود. در نهایت، این کشورها وارد جنگ داخلی شدند و با هرج و مرج مواجه شدند. ایران از این رخدادها چنین نتیجه گرفت: توافق با آمریکا قابل اعتماد نیست. از ماه ژانویه سال ٢٠١٦ ، بخشی از تحریمهای اعمالی علیه ایران لغو شدند و کمتر از یک ماه بعد از این رویداد، شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، به تهران سفر کرد که با آقای روحانی، رئیس جمهور و مقام معظم رهبری، دیدار کرد. بر اساس نتایج این دیدار، ١٧ سند پیرامون همکاری علمی - فنی، خدمات گمرکی متقابل میان دو کشور و غیره امضا شد. این دو کشور همچنین، پیرامون افزایش مبادلات تجاری تا سطح ٦٠ میلیارد دلاری طی ١٠ سال آینده به توافق رسیدند. با به قدرت رسیدن دولت دونالد ترامپ، روند عادی شدن روابط آمریکا با ایران مجددا، رو به وخامت گذاشت. ترامپ نه فقط توافق با ایران پیرامون برنامه هسته ای را «مفتضحانه» نامید، بلکه مجددا، خواستار اعمال تحریمها علیه تهران شد. دولت ترامپ ایران را مسبب تمامی بدبختیهایی دانست که در حال حاضر، در خاور نزدیک در جریان است. ترامپ، ایران را متمه به حمایت از تروریسم و خشونت کرده است. ترامپ همچنین، معتقد است که ایران مفاد برجام را اجرا نمی کند. گفتنی است که ایران نه فقط تمامی این اتهامات را رد می کند، بلکه بار دیگر، روی عقیده پایدار و قدیمی خود مبنی بر این که «نباید به آمریکا اعتماد کرد»، پافشاری می کند. ایران مشی متنوع سازی اقتصاد، توسعه عرصه های بسیار گوناگون و از جمله، عرصه پزشکی و گردشگری را در پیش گرفته است. برای این کشور، برخورداری از جذابیتی به عنوان بازار بزرگ برای جذب سرمایه گذاریها اهمیت زیادی دارد. حدود دو سال از زمانی که تحریمهای اعمالی علیه ایران در رابطه با برنامه هسته ای اش می گذرد. اما، کالاهای اروپایی برای پر کردن بازار ایران تعجیلی نشان نمی دهند. تجارت چین فعالانه، این عرصه را پر می کند. ایران و چین در مناطق جهانی رقبای اقتصادی یکدیگر نیستند و دقیقاً، این عامل امکان توسعه همیاری عمل گرایانه را برای این کشورها فراهم می سازد. چین نیز مانند ایران معتقد است که سیستم تک قطبی جهانی غیر قابل قبول است و هیچ چیز خوبی به همراه ندارد. همکاری دو جانبه در حوزه های بین المللی مانند سازمان همکاری شانگهای که ایران در حال حاضر، عضو ناظر است، نیز رو به توسعه است. ایران برای چین در خاورمیانه اهمیت راهبردی دارد. بر این اساس، پکن برای تحکیم روابط متقابل با تهران تلاش خواهد کرد. ایرانیها نیز از این جهت از چینی ها استقبال می کنند. ایران چین را قدرتی با وزنه سنگین و اهمیت بسیار در عرصه بین المللی و دارای رویکردهای معتبر در مشکلات گوناگون منطقه ای می داند. برای نمونه، در در بحران سوریه رویکرد دو کشور شبیه هم است. با به قدرت رسیدن آقای روحانی در سال ٢٠١٣ ، روابط ایران و چین در عرصه تدافعی نیز تحکیم یافت. مورد مهم در روابط ایران و چین، اجرای پروژه «کمربند اقتصادی راه ابریشم» است که از ایران نیز عبور می کند. برای ایران، در شرایط فعلی اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور، اجرای این پروژه اهمیت زیادی دارد. درواقع، این نخستین کریدوری نیست که ایران در آن نقش مهمی دارد. در پروژه کریدور بین المللی حمل و نقلی «شمال – جنوب» که هدف از آن، متصل کردن بندر بمبئی هند با سن پترزبورگ از طریق ایران و آذربایجان است نیز نقش ایران بسیار با اهمیت است. این تفکر مطرح است که این پروژه می تواند رقیب کمربند اقتصادی راه ابریشم شود و این موضوع باعث نگرانی پکن شده است. اما، به گفته تهران، پروژه «شمال – جنوب» رقیب پروژه «راه ابریشم» نیست و بلکه برعکس، این یک همیاری متقابل خواهد بود. ایران و چین  کشورهایی هستند که با هر یک از مسائل عملگرایانه برخورد می کنند و بعید به نظر می رسد که در چشم انداز بلند مدت، شاهد بروز رویداد نگران کننده ای در روابط این دو کشور باشیم.  میثم قدیری/نفت ما
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


اکسیداسیون کاتالیزوری، روشی در حال تکامل جهت گوگرد زدایی
ساسان طالب نژاد/دکتری مهندسی شیمی و کارشناس توسعه کسب و کار در حوزه پتروشیمی و‌پالایش
پتروشیمی صنعت بی سردار!
عبدالرسول دشتی