۰
plusresetminus
تاریخ انتشارسه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۱
کد مطلب : ۶۵۸۵۴

الزام مدیریت بحران در دستور کار تیم شهرداری جدید تهران

مدیریت در شرایط بحران را باید نفر به نفر و خانه به خانه و در کل آموزش همگانی داده شود در مدارس در مراکز آموزشی و در فضاهای عمومی رسانه های جنبی اعم از صدا و سیما و شبکه های مجازی.....آموزش دهیم و از مردم بخواهیم به طور جدی پیگیر این حرکت باشند که حداقل با درصد فاجعه کمتری در برخورد با اینگونه حوادث مواجه شویم. بدین ترتیب، باید مدیریت بحران، به صورت جدی در دستور کار تیم شهرداری جدی تهران قرار گیرد.
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ، شهر تهران بین دو گسل عمده؛ گسل شمالى تهران و دیگرى گسل شهررى قرار دارد و گسل هاى فرعى ترى نیز از درون شهر عبور مى کنند. آخرین زمین لرزه شدیدى که تهران را تکان داد در ۱۷۴ سال پیش، سال ۱۸۳۰ میلادى رخ داده است که در جریان آن هزاران نفر کشته شدند و از آن زمان زمین لرزه اى شدید در تهران و اطراف آن رخ نداده است. براساس بررسیهاى آژانس تحقیقاتى همکارىهاى بین المللى، 80 درصد ساختمانهاى تهران به خصوص در مناطق مرکزى و جنوبى که داراى بافت فرسوده ترى هستند نابود مى شوند. علت این تخریب هم مربوط به نوع و کیفیت مصالح به کار رفته در ساختمانها و هم به اشکالات متعدد طراحى در آنها باز مى گردد. تخریب ساختمانها علاوه بر ایجاد تلفات و خسارات، در صورتى که در ساختمانهاى دولتى رخ دهد، فرماندهى بحران را هم دچار مشکل مى کند و نیز تخریب بیمارستانها، مراکز آتش نشانى و ... که باید پس از زلزله خدمات ارائه کنند وضع را پیچیده تر مى کند. برای مثال به موارد زیر توجه کنیم. - شریانهاى حیاتى شهر؛ آب، برق، مخابرات گاز و.....به طور کامل آسیب دیده خواهد شد. -از نقاط حساس دیگر در زلزله ها سیستم ترابرى شامل بزرگراهها، خیابانها، خطوط مترو و فرودگاهها است که راه عبور و مرور و امدا رسانی در اکثر مناطق با مشکل جدی بر میخورد -در مورد متروى تهران که یک سازه زیرزمینى است خطر ارتعاشات چندان مطرح نیست اما امواج زلزله مى تواند منجر به خروج قطارها از ریل شود که حادثه فاجعه انگیز است. -شبکه توزیع آب تهران در اغلب مناطق از جنس لوله هاى چدنى است و حدود ۴۰ سال عمر دارد و روزانه به طور معمول ۳۰۰ مورد ترکیدگى و نشت در آنها رخ مى دهد. اهمیت تعداد پیش بینی ها کافیست تا ما را به عمق داستان ببرد. بعد از حادثه پلاسکو ایجاد بحران و مدیریت آن برای مردم و مسولین کمی رنگ جدی تر گرفت تا جایی که در شبکه های مجازی و بین عموم مردم در میان لحظه های روزمره گی  نگرانیها از بروز حادثه ای همچون زمین لرزه تهران به شکل جدی دیده می شد. مقوله مدیریت بحران با توجه به زیرساختهای اساسی آن که متاسفانه در جامعه ما تا به امروز در اولویت نبوده باید با عزم جدی مسوولین ؛ برای احیای زیر ساختهای ان انجام شود. زیر ساختهای مدیریت بحران شامل: راههای اضطراری،مراکز جستجو ونجات، مراکز امداد و پزشکی اضطراری، فضای تخلیه و اسکان و نیز تامین آب و آذوقه اضطراری است. جدا از موضوع بحث که  پیامد زمین لرزه به عنوان یک فاجعه تاریخی و انسانی در تهران ممکن است به وفوع بپیوندد عملکرد نامناسب هریک از این اجزا نامبرده واکنش اضطراری در برابر بحران را با مشکل مواجه می کند و منجر به افزایش تلفات و خسارات آن می شود. در روز حادثه پلاسکو که با ریختن یک ساختمان ۱۶-۱۷ طبقه تجاری در مرکز شهر و درست در منطقه ای که در حالت عادی با مشکل ترافیکی و طرح دار بودن مسیر های تردد مواجه هستیم. دیده شد که مسیرهای اصلی منتهی به این حادثه مسدود شد و آوار برداری برای یک ساختمان حادثه دیده تقریبا ده روز کاری زمان برد. در تمام آن روزها صحبت از این بود که‌ هلی کوپتر برای امداد رسانی هوایی انجام شود. که البته با توجه به نوع محدودیت منطقه پرواز آنجا این مورد امکان پذیر نبود. اما اگر این حادثه در میدان هفت تیر یا میدان ولی عصر اتفاق می افتاد باز هم امکان امداد هوایی را داشتیم ؟ آیا تعداد هلی کوپتر امداد به اندازه لازم برای حل بحران در تهران موجود است؟ قطعنا امداد هوایی به مراتب از امداد رسانی در حالت عادی سخت تر است و نیاز به فراگیری متدهای اصولی مدیریت بحران دارد...آیا این امکانات فراهم است؟  هلی کوپتر در چنین حادثه ای در مرکز شهر کجا باید فرود بیاید؟  دیری نمی پاید که اگر نتوانیم آنطور که باید و شاید برنامه ریزی صحیحی برای برون رفت از محدوده بحران سنگین زمین لرزه داشته باشیم تهران پایتخت حوادث و بحرانها خواهد شد.  با توجه به ساخت و ساز های بی رویه در تمام مناطق ۲۲ گانه و تخریب برجها و ساختمانهای بزرگ و بافتهای فرسوده تهران حتی جهت یابی هم سخت می شود. شما فکر کنید مثلا در نیاوران و در پس کوچه پس کوچه های آنجا به وفور شاهد ساخت و ساز برج هستیم. اگر با یک زلزله ۶_۷ ریشتری یا یک حادثه مثل آتش سوزی در این شرایط رخ دهد امکان امداد رسانی به مراتب مشکل تر است....چون راه در رو به اصطلاح در آن منطقه نیست .اگرچه مهندسین و مشاورین عمرانی این سازه ها اذعان به این دارند که سازه هایشان عموما دارای امنیت ساخت و رعایت نکات ایمنی می باشد.... ولی از حرف تا عمل بسیار است. شهرداری هم در خصوص صدور مجوزهای لازم برای پایان کار، بیشتر دنبال دریافت عوارض ساخت و اسز بوده است تا ایمنی.  ما گرفتار بحران مدیریت در این کشوریم. تا دلتان بخواهد دکترا و مهندس داریم اما مدیر چطور؟  چرا مثل مربی فوتبال، مدیر وارد نمی کنیم؟ چند نفرمان کُشته بشود تا مدیران ما قبول کنند مدیریت بحران نمی دانند؟  یک باران، یک سیل کوچک، یک آتش سوزی در این کشور جنازه تولید می کند..... چند نفر از ما بلدیم با کپسول آتش نشانی کار کنیم؟ یک آتل بستن ساده را بلدیم؟ تنفس مصنوعی بلدیم؟ می دانیم بچه مان پاک کن قورت داد نجاتش بدهیم؟ تقریباً هیچکدام مان! از مسوولین بخواهیم که به فکر باشند اتفاقات این چنینی در واقع زنگ هشداری است برای همه ما از مردم گرفته تا مسوولین یقین دارم اگر مسولین در انجام وظایف و ایجاد راهکار و انتقال حس اعتماد به مردم تلاش کنند مردم هم قدردان زحمات خواهند بود مدیریت در شرایط بحران را باید نفر به نفر و خانه به خانه و در کل آموزش همگانی داده شود در مدارس در مراکز آموزشی و در فضاهای عمومی رسانه های جنبی اعم از صدا و سیما و شبکه های مجازی.....آموزش دهیم و از مردم بخواهیم به طور جدی پیگیر این حرکت باشند که حداقل با درصد فاجعه کمتری در برخورد با اینگونه حوادث مواجه شویم. بدین ترتیب، باید مدیریت بحران، به صورت جدی در دستور کار تیم شهرداری جدی تهران قرار گیرد. مریم طبرسا/کارشناس رسانه
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


اکسیداسیون کاتالیزوری، روشی در حال تکامل جهت گوگرد زدایی
ساسان طالب نژاد/دکتری مهندسی شیمی و کارشناس توسعه کسب و کار در حوزه پتروشیمی و‌پالایش
پتروشیمی صنعت بی سردار!
عبدالرسول دشتی