۰
plusresetminus
تاریخ انتشاريکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ - ۱۳:۵۱
کد مطلب : ۶۱۵۴۵
چالشها و فرصتهای صنعت نفت چین

شرکتهای نفتی چینی به دنبال فناوری شیل اویل

تولید داخلی نفت چین تحت سلطه "سه شرکت بزرگ" ملی اش است: شرکت ملی پتروشیمی چین (CNPC)، شرکت پتروشیمی و شیمیایی چین (Sinopec) و شرکت ملی نفت سواحل چین (CNOOC). این سه شرکت بزرگ مشتاق به مشارکت با شرکتهای غربی برای کسب دسترسی به منابع، بهترین شیوه های کاری و دانش فنی لازم برای تولید نفت نامتعارف (شیل اویل و تایت اویل) هستند. دولت چین برای این مقصود به شرکتهای داخلی اجازه انعقاد قراردادهای اشتراک تولید با شرکتهای نفتی خارجی را داده است.
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ، رشد قوی صنعتی و استانداردهای داخلی رو به رشد زندگی، عطش چین برای انرژی را تقریبا فروکش ناپذیر کرده و نفت هم به جزء لاینفک در برآورده ساختن این نیاز تبدیل شده است. امروزه چین دومین مصرف کننده بزرگ نفت جهان و بزرگ ترین وارد کننده بنزین و دیگر سوختهای مایع است. موقوفه کارنگی برای صلح بین‌المللی در گزارشی می نویسد، رشد فزاینده نیاز به نفت در چین در حالیست که پیشرفتهای تکنولوژیک به کشورهای ابرنفتی و کارآفرینان مستقل نفتی امکان داده کلاس جدیدی از نفت نامتعارف پیشتر غیرقابل حصول را به دست آورند. این نفت در سطح جهانی با وفور و شیوع بیشتری نسبت به نفت متعارف وجود دارد. اینکه چین چگونه این عرصه جدید نفتی را می پیماید، پیامدهای قابل توجهی بر امور داخلی، تجارت بین المللی، محیط زیست و امنیت جهانی خواهد داشت. تا دهه 1990 ، چین به دلیل کشف میدان عظیم نفتی داقینگ در شمال چین در دهه 1950 و دیگر میادین نفتی متعارف در مرکز این کشور، در تامین انرژی اش خودکفا بود. اما اکنون مصرف نفت چین از تولید داخلی به نسبت بیش از 2 به 1 سبقت گرفته و همین عامل جستجوی این کشور برای نفت در داخل و خارج شده است. چین در سال 1993 به واردکننده محض نفت تبدیل شد و در سال 2013 این واردات یک سوم رشد تقاضای نفتی در این کشور را شامل می شد. اداره اطلاع رسانی انرژی ایالات متحده پیش بینی کرده که در بلندمدت، خروجی نفت و فرآورده های پتروشیمی چین تا سال 2040 به 5.6 میلیون بشکه در روز برسد. پیش بینی می شود بیشتر این رشد در درازمدت ناشی از منابع نامتعارف شامل تبدیل گاز به مایع، زغالسنگ به مایع، کروژن و سوختهای زیستی خواهد بود، در همین حال تولید نفت خام متعارف نسبتا ثابت می ماند. تولید داخلی نفت چین تحت سلطه "سه شرکت بزرگ" ملی اش است: شرکت ملی پتروشیمی چین (CNPC)، شرکت پتروشیمی و شیمیایی چین (Sinopec) و شرکت ملی نفت سواحل چین (CNOOC). این سه شرکت بزرگ مشتاق به مشارکت با شرکتهای غربی برای کسب دسترسی به منابع، بهترین شیوه های کاری و دانش فنی لازم برای تولید نفت نامتعارف (شیل اویل و تایت اویل) هستند. دولت چین برای این مقصود به شرکتهای داخلی اجازه انعقاد قراردادهای اشتراک تولید با شرکتهای نفتی خارجی را داده است. رابطه رو به تکامل میان وزارتخانه های دولتی و این سه شرکت، نقش حیاتی را در قمار نفت نامتعارف چین ایفا می کند. این سه شرکت بزرگ که مشتاق به حداکثررسانی سودرسانی شان هستند، مقامات ارشد را زیر فشار گذاشته اند تا احکام دولتی را که از نظر آنها اثر منفی بر سودشان می گذارد، تعدیل کنند. برای نمونه، شرکت نفت و گاز PetroChina (یکی از شرکتهایی که بیشتر سهام آن در اختیار CNPC است) تلاش کرد جلوی سرمایه گذاری خارجی را در خط لوله گازی غرب – شرق این کشور بگیرد، اگرچه این کار در تضاد با خواسته اولیه دولت چین بود. این شرکت موفق شده و اکنون مالک و اپراتور این خط لوله است. ضعف نهادهای قانونگذار چین همراه با جایگاه قوی سیاسی شرکتهای نفتی به شرکتهای نفتی و پالایشگاههای چین امکان داده تا تلاشهای پکن در زمینه بهبود وضعیت محیط زیست در این کشور و ارائه راهبرد مدرن تر و جامع تر انرژی را تعدیل کنند. سه شرکت بزرگ نفت چین به عنوان سرمایه گذار، فاقد منابع اقتصادی داخلی قابل توجه، فناوری روز و رویه های مبتکرانه صرفه جویانه قدرتهای عمده غربی هستند. اما آنها اغلب این نقص را با حمایت مالی و نامی که دارند، پر می کنند و همین به آنها امکان انعقاد توافقنامه هایی را برای همکاری توسعه ای می دهد. چین به طور خاص علاقمند به عرضه این همکاری به کشورهایی است که قدرتهای عمده غربی حضور در آنها را به شدت مخاطره آمیز قلمداد می کنند. شرکتهای چینی از مزیت نسبی در کشورهایی برخوردارند که موانع سیاسی در آنها امکان سرمایه گذاری را از غربیها می گیرد. چین روابط قراردادی نزدیکی با شرکتهای ملی نفت ونزوئلا تا قزاقستان ایجاد کرده و شماری از معاملات جنجالی وام در ازای نفت را با برخی کشورها منعقد کرده است. سرمایه گذاری چین از آفریقا گرفته تا آسیای مرکزی، هدف دولت برای متنوع سازی بازار را به واقعیت تبدیل کرده و به چین اهرم سیاسی بی سابقه ای داده است. علاوه بر این، شرکتهای نفتی چین در حال افزایش سرمایه گذاری در برخی میادین دارای سنگین ترین نفت جهان هستند، بدون آنکه توجه کافی به ملاحظات اقلیمی نشان دهند. برخی اعتقاد دارند که این رویه منجر به وخامت روابط میان کشورهای تولید کننده و چین به دلیل نگرانیهای فزاینده عمومی در کشورهای تولیدکننده خواهد شد. چین می تواند این تشدید مخاطرات سیاسی را با در نظر گرفتن ملاحظات تغییرات اقلیمی هنگام سرمایه گذاری خارجی مد تسکین دهد. چین همچنین مواجه با مقاومت سیاسی در برابر چگونگی اکتشاف نفتی اش در آبهای دریاهای شرق چین و جنوب چین است. بسیاری از کشورهای همجوار با چین در این آبها مناقشات ارضی دارند که شامل ذخایر نفتی هم می شود. اگرچه این منابع امروز قابل استحصال به نظر نمی رسند، اما ممکن است در آینده قابل بهره برداری باشند. چین تا به امروز کمترین نشانه را از آن ارایه داده که آیا و چه زمانی تفکر راهبردی اش در قبال امنیت انرژی تغییر خواهد یافت. این کشور به وضوح تمایل به پذیرش تعهدات سیاسی یا امنیتی جدید ندارد، به ویژه زمانی که دیگر کشورها – بطور خاص آمریکا – به ارائه تضمین در خصوص ثبات و دسترسی به بازارهای نفتی ادامه می دهند. با اینحال، روابط نفتی ممکن است تغییر کند. اهمیت اقتصادی چین برای خاورمیانه رو به رشد است و اتکای این کشور به نفت این منطقه در تضاد آشکار با "بیزاری از جنگ" آمریکا در این منطقه پس از یک دهه نبرد در عراق و افغانستان قرار دارد. آمریکا اتکای خود را به نفت خاورمیانه به دلیل افزایش تولید انرژی اش در داخل کاهش داده و این امر شاید بتواند نقش آینده چین را در این منطقه شکل دهد. هراس قابل توجهی در این خصوص وجود دارد که قدرت چین در خارج از مرزهای این کشور ممکن است به احساسات ضدچینی دامن بزند و جایگاه این کشور را در جهان تحلیل ببرد. اما رهبری چین چه با تکامل تدریجی یا به واسطه بحرانی ناگهانی ممکن است مجبور به ایفای نقشی مداخله جویانه تر در آینده شود. بحرانی ناگهانی در یکی از مراکز منابع چینی همانگونه که در سودان جنوبی در 2012 یا دهه 2000 در اتیوپی شاهد بودیم، ممکن است پکن را به واکنش وادارد. در بلندمدت، در حالیکه چین به سمت راه اندازی ناوگان دریایی واقعا جهانی برود، این احتمال وجود دارد که درخواستهایی از برخی بخشهای ارتش برای ایفای نقشی هم نمادین و هم راهبردی در حفاظت از خطوط حمل و نقل انرژی در اقیانوس هند مطرح شود. مصرف نفت چین رو به افزایش است. به همین خاطر، این کشور در حال سرمایه گذاری گسترده برای مقاوم سازی و توسعه زنجیره ارزش آفرین نفت، از استخراج و حمل آن برای پالایش و بازاریابی نفت های جدید است. پیش بینی می شود زیرساختی که امروز ساخته شده تا اواخر قرن 21 کار کند. برای همین، تامین مالی توسعه نفتی امروز – از CNPC و Exxon گرفته تا Vitol هلندی و گروه Carlyle آمریکا – باید ملاحظات ژئوپلیتیک و محیط زیستی را مد نظر قرار دهد. این سرمایه گذاریها و پویشهای جدید نفتی چین، هم در داخل این کشور و هم خارج از آن ممکن است آثار قابل توجه اقتصادی، محیط زیستی و امنیتی داشته باشد. چین تا امروز بیشتر بر پروژه های سرمایه گذاری مشترک با قدرتهای عمده غربی و رسیدن به تساوی نفتی با خارج از کشور برای تضمین واردات نفت متمرکز بوده است. این امر ممکن است در سالهای پیش رو تغییر کند. مدیریت راهبردی آینده نگرانه باید عامل هدایت تصمیمات نفتی آینده چین باشد. اگر رشد اقتصادی چین قرار باشد مسیر پایداری را پیگیری کند، رهبری پکن نیازمند هدایت دقیق عرضه نفت و کاهش هر چه بیشتر تقاضا خواهد بود. وعده ثبات، نیازمند سیاست دقیق نفتی برای ایجاد آینده بهتر برای چین و جهان خواهد بود. منبع: http://carnegieendowment.org/2014/05/06/china-s-oil-future-pub-55437
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی