۰
۱۵
plusresetminus
تاریخ انتشارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۵ - ۰۸:۱۸
کد مطلب : ۵۲۱۰۹

طنز: وکیل النفت!

آرش کریمی زاد
گویند در تاریخ پس از تجربه های بسیار سرانجام مجلسی را از برای احقاق حقوق رعیت تدارک بدیدنی تا سره از ناسره کار دولتمردان جداکردنی ببود و هرکجا که قانون بباید و ضرورتی بشد این وکلا بودندی که سینه سپر نموده و امید به منزل رعیت بازمی گشت.
طنز: وکیل النفت!
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ،در همین رابطه روایتی خواندنی در کتاب«تحف النفت و الجنوب»بیافتیم که بسیار جلب نظر می نمود. براساس نقلی از سیاست پیشه گان ،مولف کتاب آورده است که بیژن را بسیار گرفتار وکلا ببودی در مجلس، به گونه ای که در اوقاتی کار از پیش نمی رفتی و گِره اندرگِره میافتادی .روزی در اندرونی حکیمی را بخواست که با این جماعت موی دماغ  چه بایدکردمی؟  حکیم را کمی تامل بنمودی و در چشمان بیژن درنگ نمودندی که: حاضری سرکیسه را شُل نمائی و فراکسیونی نمک پروده درست بنمائی که نه تنها از دماغت کنده شوند بلکه تُرا در مجال تنگی بپایند و حمایت نمایندی؟بیژن را چهره گُل انداختی که به یقین توصیه ات گوش فرا دهم که بسرعت بگو که مرا دِق کردمی. حکیم به بیژن بگفتی که یکایک وکلای مجلس را بخواه و توصیه بسیار به آنها که اگردر استخدام وزارت نفت نیستید همی خسران دیده اید و مجال را بفوریت که  بیابید و پرونده تان را بسرعت در کارگزینی همی تغییر وضع بدهمی و از آن اداره و شرکت مُفلس که بودی به فُوت آبی می شوید:کارمندی نفتی!که منفعت را بسیار و بازنشستگی به از بهار! بعلاوه هرگاه هیاتی به خارج از کشور هم برفت در معیت بکام شیرین بگشتی در بلاد کفر و روح را ترنمی می باید که در سنین بالا بس واجب آمده و عمر را بس نیکو و خرم می سازدی. یکی از وکلا به راوی چنین بگفت که اندر نمایندگان استان نفت خیز جنوب در دوره پیشین را هفت تایشان را بیژن نفتی بنمود و آب از آب هم تکان نخورد.حتی وی قصه را عمیق تر نموده و یکی از وکلا را که بازنشسته اداره ای ضعیف بود در همان ابتدای دوره وکالت توصیه نمودی که تقاضای بازگشت بکار بده و سپس پرونده ات را به وزارت نفت بیاورده و تو را بازنشسته نفتی بسازیم که منفعت در آن بسیار است برای تو و برای رعیتی که تو وکیل آنهائی.شتاب بنما! بدین ترتیب سِحر و سیاست بیژن در کالبد برخی وکلای جنوبی بکار بسته بشد و اندرونشان پالایشی نفتی بگشت و از موی دماغ بیژن کنده بشندندی که بسیار می توانستی دردسر بیافرینی. حلاوت نزول پرونده از اداره ای فکسنی به وزارت پر از جلال و شکوه نفت بر دماغ برخی دیگر از وکلا آنچنان شیرین بیامد که عنان از کف داده و ردی برای حضور فک و فامیل هم بیافتندی تا بدین ترتیب وکیل الرعایا با حقوق و مواجب نفتی سفره بیاراستند و بطریق اولی سزاوار نبود نمک خورده بیژن، نمکدان بیژن بشکنند که نمی شکنند. چنانچه هنوز بر مرکب آرم دار نفت می نشینی و رعیت را حقوق پاس می داری بسیار تا حظ روزگار برد
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


عبدالحسین راکی
واقعا خواندن این واقعیات در قالب مزاح مثل چاقوی تیزی است که بر قلبهایمان فرود میاید.فقط من برای خودم و رای ساده ای که با اخلاص به برخی نمایندگان خوزستانی دادم متاسفم.حالا متوجه شدم ماشینهائی که زیر پای نمایندگان مجلس با آرم نفت جولان میدهند چقدر معنای تلخی دارد.خدایا من چقدر ساده و خوش باورم وقتی نماینده شهرم مسجدسلیمان نیز سوار ماشین نفتی است.
مشاور
فعلا كه آرش كريمي زاد مشاور سلطان گشتندي...و روزگار به خوشي گذراندي
سحرخيز
خوزستاني ها بويژه ما نفتى ها آدمهاى ساده اى هستيم كه گول روابط و مناسبات پشت پرده بعضى از نمايندگان مجلس با مديران نفتى را ميخوريم.تا بوده ما ساده بوده ايم.كاشكى من هم فاميل يك مدير نفتى جنوب بودم.نانم توى روغن بود!
بیرگانی
این آدرسی که در مورد یک نماینده خاص توی مطلب طنز بود بنظرم با هلال احمر میانه ای داشته باشد.البته شاید ولی فرقی نمیکند همه اش قابل تامل است.براستی چرا فقط توی خوزستان این مسایل است.چرا نمونه این مسائل در اصفهان نیست.واقعا برایم سوال دارد.
میلانی
و باز حکایتی دیگر از راوی نفت ما که مثل همیشه نور را در پستو ها و نهانخانه های مدیران نفتی جنوب تاباند تا همگان بدانند که چه بر سر این ثروت ملی در حال وقوع است ای میراث خورانی ملی اندکی هم به فکرآخرت باشید
علی کرانی
چه بنویسم در وصف نفت که چه ها کرد بر مردم آفتاب سوخته جنوب ، هراز چند گاهی به لطف وزیرالوزرا در مرکز وکیلی را از جنس خودمان در نفتون که به اسم مناطق معرفی کرده است میگمارد و این وکیل خوش اقبال هم.صرفنظر از توان فنی بیشتر وقت خود را برای چینش روئسای خود صرف نموده و چنانچه مخالف میل از ما بهترون نماید وا مصیبتا و به گونه ایی که دست روئسا باز بوده و هرچه بخواهند بر سر این مردم ستم دیده روا کنند و با صنعتگرانی هم که میل خدمت داشته باشند توجه نشده و فقط آنهایی عزیز هستند که بلیط سفر تهران در جیب مبارک داشته باشند و یا به توصیه مرکز با در دست داشتن دوسیه بتوانند به نفتونی که در ملک خود سبز شده است خدمت کنند . و حال وای بر من نویسنده که نه دوسیه از مرکز در جیب دارم و نه توصیه ایی از وزیرالممالک درحق من روا شده است وباز هم دل خوش کرده ایم که بیژن بومی است و ولایت خود را دوست دارد
میرزا
درود به جناب کرانی که بخش کوچکی از مشکلات در مناطق نفت خیز جنوب را از روی دلسوزی بیان داشتند
مشفقی
جناب کرانی من بابخش دردمندانه فرمایشات شما موافقم اما از مدیران بومی موجود نفت جنوب دفاع نکنید زیرا حفظ پست و موقعیتشان برای خوزستان فقط هزینه داشته است.
دکتر منصوری
اینکه در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب ضرورت دارد که شفاف سازی شود امری است که دیگر بایستی بعمل آید.بلاخره این حق مردم است بدانند در این تشکیلات چه میگذرد و ارتقا و یا سقوط در اینجا چگونه است.چرا بایستی فردی که بازنشسته شده و دیگر توانی برای مدیریت ندارد اصرار نمائیم که مدیریت کند ودر همانحال عده ای تحصیل کرده حتی در مقطع دکتری نتوانند فرصتی برای عرضه لیاقتشان داشته باشند؟
علی کرانی
درپاسخ به یادداشت جناب مشفقی ، خدمت شما عرض شود راست یا غلط نمیدانم ولی از قدیم در ذهن ما فرو کرده اند فامیل گوشت آدم را میخورد ولی استخوان را نمی جود وحالا در خصوص مدیر بومی هم تلقی میشود ولی درکل با فرمایش شما کاملا موافقم چون اگر به عقب برگردیم در گماردان مدیران در استان دقیقا فرمایش حضرتعالی متین است
دکتر منصوری
اینکه در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب ضرورت دارد که شفاف سازی شود امری است که دیگر بایستی بعمل آید.بلاخره این حق مردم است بدانند در این تشکیلات چه میگذرد و ارتقا و یا سقوط در اینجا چگونه است.چرا بایستی فردی که بازنشسته شده و دیگر توانی برای مدیریت ندارد اصرار نمائیم که مدیریت کند ودر همانحال عده ای تحصیل کرده حتی در مقطع دکتری نتوانند فرصتی برای عرضه لیاقتشان داشته باشند؟
سواعدی
جناب کرانی آیا از خود شما نباید سوال کرد که چرا بعنوان یک تشکیلات صنفی مواضع شفافی در خصوص مدیریت خوزستانی نفت در این استان نمیگیرید؟البته من بشما حق میدهم که وقتی سفارشات به صنف شما در استان داده میشود علی القاعده جای انتقاد نیست اما همین رویه محافظه کاری باعث شد تا بمرور شما و هم صنفهای شما را از دور خارج نمایند و دودش به چشم چند شاغلی رفت که امیدشان به همین اشتغالهای نیم بند کارگاههای کوچک شما بود.هرچند که به شخصه برای جنابعالی بعنوان چهره ای خادم در میان قطعه سازان احترام ویژه ای قائلم ولی باید حرفهای بحق را گفت.
میرزا
جناب سواعدی اقای ..... همیشه مواضع مشخص و روشنی را بیان نموده اند اما این مدیران نفتی هستن که به اقتضای زمان تغییر مواضع می دهند و تا کنون نسبت به قطعه سازان نفت استان بی مهریهای زیادی از خود به منصه ظهور گذاشتن

پاسخ:
کاظمی
کاشکی یک مرد پیدا شود و برود توی قراردادهای محلی نفت جنوب.آن وقت اگر کله تان سوت نکشید تعجب کنید.
علی کرانی
انتقاد بر من وارد است و اگر هم به خود اجازه دادم مطلب برادر مان جناب کریمی را پاسخ بدهم از باب نگرانی است که همه ما نسبت به آینده جوانانمان در استان داریم و اگر انچه که دردلمان است به زبان نیاوریم نزد پروردگار خود محکوم هستیم . و بپذیریم چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است و وقتی استان خوزستان بخش عظیمی از اقتصاد کشورمان را تامین میکند نباید بنا به هر دلیلی جوانانش بیکار باشند و در رژیم شاه مخلوق را هم اگر نگاه کنید میدیدیم از هر 100 نفر مردم خوزستان 40 نفر از انها از استانهای دیگر بودند که برای اشتغال به استان خوزستان می آمدند برای اینکه به همان نسبت که در اقتصاد نقش داشت به همان نسبت هم کار و نعمت در خوزستان فراوان بود آنقدر فراوان بود که بزرگواران عزیز استانهای دیگر هم به خوزستان می آمدند و حالا هم بابد همینگونه باشد و ما نباید در استانمان بیکار داشته باشیم و این نقش را باید مدیران مناطق نفت و گاز و پالایش وودر استان به گردن بگیرند و اگر خدای ناکرده یادداشت من باعث شده که دلسوزان و یاوران مدیران نفتی فشاری وارد گردد رسما بنده عفو نمایند . انشااله در نظام جمهوری اسلامی زیر سایه مقام معظم رهبری شاهد رونق و اشتغال در تمامی استانهای کشور باشیم . یاعلی مدد
اکسیداسیون کاتالیزوری، روشی در حال تکامل جهت گوگرد زدایی
ساسان طالب نژاد/دکتری مهندسی شیمی و کارشناس توسعه کسب و کار در حوزه پتروشیمی و‌پالایش
پتروشیمی صنعت بی سردار!
عبدالرسول دشتی