۰
plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۱
کد مطلب : ۴۶۸۸۷

سازمانهای نظامی-امنیتی؛ نگهبانان انرژی در قفقاز جنوبی

با توجه به اینکه ایالات متحده و ناتو احتمالا همچون روسیه به همراه سازمان پیمان امنیت دسته جمعی، در امنیت انرژی در قفقاز جنوبی درگیر هستند، این موضوع به رقابت منجر خواهد شد.
سازمانهای نظامی-امنیتی؛ نگهبانان انرژی در قفقاز جنوبی
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ،موضوعات امنیت انرژی حتی توجه سازمانهای نظامی را به خود جلب کرده است. به عنوان مثال سازمانهای نظامی در کانون و مرکز امنیت خطوط لوله نفت و گاز  علیه حملات تروریستی قرار گرفته اند. در سازمان گوام(GUAM)، تنشهای فزاینده بین گرجستان و مولداوی با روسیه، این سازمان را به تجدید نظر در امنیت انرژی اش و یافتن جایگزینی برای رهایی از وابستگی به نفت و گاز روسیه کرده است. در یک چنین سناریوهای بدیل و جایگزینی، تنها آذربایجان است که نقشی حیاتی هم به عنوان عرضه و تولید کننده انرژی و هم بعنوان کشور ترانزیت نفت و گاز از آسیای مرکزی ایفا می کند. قابلیت تداوم و استمرار این سناریو هنوز زود است که نشان داده شود. در دوره استقرار حکومت طرفدار شدید روسیه در اوکراین، اجرای طرحهای امنیت انرژی گوآم غیر ممکن و غیر محتمل شده است. نیروهای مسلح روسی هم اکنون وظیفه دارند تا  از منابع انرژی همچون سکوهای ساحلی حفاظت کنند. همچنین به نظر می رسد که برای پیمان امنیتی روسیه محور سازمان پیمان امنیت دست جمعی، تامین امنیت انرژی به عنوان یک وظیفه فزاینده مهم، شناخته شده است. آزمایش اخیری که در یک نیروگاه هسته ای ارمنستان انجام شد نشان داد که مرکز مبارزه با تروریسم جامعه کشورهای مستقل همسود(CIS)، قبلا در این زمینه درگیر بوده است. غیر محتمل نیست که در آینده سازمان پیمان  امنیت دست جمعی، وظایف امنیت انرژی و دیگر مسوولیتهای مرکز مبارزه با تروریسم جامعه کشورهای مستقل همسود را بر عهده خواهد گرفت. بنابراین، مشارکت سازمان پیمان  امنیت دست جمعی در امنیت انرژی، بویژه در قفقاز جنوبی و بالاخص در ارمنستان احتمالا بعدا توسعه خواهد یافت. بعلاوه نیروهای وظیفه ساحلی و دریایی منطقه ای -همچون سازمان نیروی دریای خزر و سازمان نیروی دریای سیاه - می توانند بصورت بالقوه برای چنین عملیاتی در پیرامون قفقاز استفاده شوند. براساس منابع غربی و روسی، غرب همچنین مستقیماً در امنیت انرژی در قفقاز جنوبی درگیر است. گفته می شود افسران نظامی از ترکیه به همراه  همتایان آذری و گرجی خود، مرتبا تمرینات نظامی فرماندهی مشترک به منظور عملیات محافظت از خط لوله باکو-تفلیس- جیهان را اجرا کرده اند. علاوه بر این، در سال 2005 موافقتنامه ای بین ناتو و ایالات متحده به منظور تامین امنیت خط لوله فوق به امضاء رسیده است و در آینده از خط لوله گاز باکو ـ تفلیس ـ جیهان نیز محافظت خواهند کرد. علاوه براین، واحدهای نظامی ناتو و ایالات متحده، از نیروهای آذری و گرجی مسوول حفاظت از خطوط لوله باکو-تفلیس-جیهان، حمایت کرده و آنها را تحت آموزش قرار خواهند داد. افزون بر این گفته می شود ایالات متحده  سه قایق توپدار و یک زیردریایی کوچک برای حفاظت از میدانهای نفتی آذربایجان در اختیار این کشور قرار داده است. بهرجهت، گرجیها و مقامات رسمی ناتو و ایالات متحده، همگی هرگونه مشارکت ناتو و ایالات متحده را در تامین امنیت خط لوله های گرجستان و آذربایجان  تکذیب کرده و ادعا می کنند که این دو کشور، واحدهای خودشان را به حفاظت از خطوط لوله اختصاص داده اند. با اینوجود، اظهارات مقامات اصلی ناتو، دیدارهای انجام شده و دیگر فعالیتها نشان می دهند که ناتو بصورت فزاینده ای علاقمند به قفقاز جنوبی و بویژه منابع انرژی آن می باشد. به طور کلی ایالات متحده و ناتو در منطقه قفقاز جنوبی در پیگیری اهداف اقتصادی و نظامی خود به دنبال سیاست گسترش ناتو به شرق و عضویت کشورهای منطقه در سازمان امنیت و همکاری اروپا،می باشند و در همین راستا حمایت و پشتیبانی آمریکا از تشکیل «اتحادیه گوام» متشکل از کشورهای اوکراین، گرجستان، جمهوری آذربایجان و مولداوی در منطقه قفقاز، از اقدام های اولیه آمریکا در جهت وارد کردن این کشورها به پیمانهای امنیتی غربی است. ناتو نیز پیمان مشارکت برای صلح(PFP) و پیمان انفرادی مشارکت برای صلح(IPP) را با کشورهای منطقه منعقد کرده است. ایالات متحده حتی با ارائه سناریوی تقسیم دریای خزر بین کشورهای پیرامون آن در جهت جلوگیری از ارتباط استراتژیک روسیه با ایران و منتفی ساختن امکان دستیابی روسیه به جنوب و کامل کردن محاصره ایران از سمت شمال، بوده است. تقویت حاکمیت و توان کشورهای قفقاز با هدف ایجاد توان عرض اندام و ایستادگی آنها در برابر روسیه از دیگر اقدامات بوده است. در حوزه منافع انرژی خود و متحدان اروپایی اش، اهداف و اقدامات زیر را دنبال کرده است: 1- جلوگیری از گسترش بحرانهای منطقه ای و ایجاد امنیت نسبی لازم برای استخراج و انتقال منابع انرژی از منطقه، 2-متنوع سازی مسیرهای انتقال انرژی و کم کردن میزان تأثیرپذیری از نفت کشورهای خاورمیانه، 3-تلاش برای افزایش حضور سهامداران و شرکتهای خصوصی و کمپانیهای نفتی،4۰-تلاش در جهت همگرایی اقتصادی کشورهای قفقاز با اقتصاد غرب (اجرای پروژه هایی مثل تراسکا و اجرای طرح های خطوط لوله شرق به غرب) که در این راستا فشار به کشورهای قفقاز برای گذر به اقتصاد آزاد قابل ارزیابی است، 5-رقابت با قدرتهای دیگر برای به دست آوردن امتیازهای بیش تر، به ویژه در کنترل مسیرهای انرژی، 6- تجدیدنظر طلبی در قفقاز در جهت تغییر توازن ژئواستراتژیک بر ضد منافع روسیه، 7- تأمین امنیت خط انتقال نفت باکو-تفلیس-جیهان، 8-دموکراسی سازی و ایجاد اقتصاد بازاری (اوایل ۱۹۹۰)، اهمیت پیدا کردن مسیر ارتباطی و انتقال ذخایر انرژی به اروپا (اواسط ۱۹۹۰)، بعد از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر اهمیت نظامی و استراتژیک پیدا کردن قفقاز جنوبی به دلیل قرار گرفتن در مسیر افغانستان و خاورمیانه (بعد از ۲۰۰۱) ، 9-حمایت از استقلال و امنیت دولتهای جدید منطقه، توسعه انرژی و خطوط انتقالی آن در مسیر شرق-غرب، جلوگیری از همکاری های تکنولوژیکی، علمی و مادی ایران و دولت های دیگر با دولت های جدید استقلال یافته، که بصورت بالقوه امکان تکثیر سلاح های هسته ایی در مورد آنها صادق است تا امکان دستیابی به فناوری هسته ای در مورد آنها از بین رود. در مجموع، با توجه به اینکه ایالات متحده و ناتو  احتمالا همچون روسیه به همراه سازمان پیمان امنیت دسته جمعی، در امنیت انرژی در قفقاز جنوبی درگیر هستند، این موضوع به رقابت منجر خواهد شد. در بدترین حالت حتی یک مسابقه تسلیحاتی داخلی و محلی بین متحدان منطقه ای این متحدان –به همراه ایران و ارمنستان در طرف روسیه در برابر آذربایجان و گرجستان در طرف غرب - نمی تواند غیر محتمل پنداشته شود. فاتیما رضایی/نفت ما
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


بخش خصوصی؛ عامل موثر در تحقق رشد تولید با مشارکت مردم
 سید حمیدرضا فاطمی حسینی/کارشناس حوزه نفت و گاز 
شاخص بروکفیلد و تحلیل ویسکوزیته دینامیکی سیالات
مهندس علیرضا آمار محمدی/مشاور و کارشناس ارشد روانکارهای خودرویی و صنعتی
دولت و مجلس غافل از احوال مردم
 عبدالرسول جوادی بالاجاده / فعال رسانه ای