۱
plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۲ تير ۱۳۹۵ - ۱۲:۵۶
کد مطلب : ۴۴۹۴۹
مشاورین امنیت ملی خاورمیانه ای بوش و کلینتون در گفتگو با نفت ما:

کلینتون و ترامپ هم نمی توانند تحریمهای ایران را لغو کنند

اگر در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶، نامزد حزب دموکرات (کلینتون) یا جمهوریخواه (ترامپ) برنده شود هیچ یک نمی توانند تحریمهای ایران را لغو کنند، چون باز این کنگره است که قدرت قانونی لغو تحریمها را دارد.
 کلینتون و ترامپ هم نمی توانند تحریمهای ایران را لغو کنند
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "نفت ما"، فلینت لورت مدیر ارشد امور خاورمیانه شورای امنیت ملی آمریکا در دوره جورج بوش  و هیلاری مان لورت مشاور رئیس جمهور کلینتون در امور خاورمیانه،آسیای مرکزی بود. لورتها در سال 2003 به خاطر اختلافات درمورد سیاست خاورمیانه و هدایت جنگ علیه ترور از دولت بوش و خدمات دولتی کناره گیری کردند. فلینت لورت و هیلاری مان لورت، در این گفتگو به صورت مشترک به سوالات پاسخ داده اند. با توجه به اینکه لورتها هر دو شخصیتهایی محافظه کار به شمار می روند سخنانشان از اهمیت و اعتبار بیشتری برخوردار است به ویژه که از قلب سیستم برنامه ریزی در کاخ سفید سخن می گویند. دلیل عدم لغو تحریمهای ایران و مانع تراشی کنگره را در چه می دانید؟ آیا اوباما می تواند بر کنگره در برداشتن تحریمهای ایران غلبه کند؟ تحریم‌های یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپایی علیه ایران، براساس حقوق بین الملل اقتصادی و تجارت جهانی، غیرقانونی بوده اند. کنگره تحت کنترل جمهوریخواهان پس از برجام، تصمیم گرفته تا تحریمهای بیشتر مربوط به ایران را به منظور برجسته تر و مهمتر جلوه کردن قدرت یابی جدید جمهوریخواهان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آتی و تاکید بر ضعف اوباما تصویب کند. موفقیت اوباما در رهبری و صف آرایی دوباره پشتیبانی دموکراتها برای بلوکه کردن اقدام کنگره در تحریهای جدید ایران به دو دلیل مقطعی و شکست خورده می باشد: نخست اینکه سیاست در واشینگتن به صورت زیادی بر مبنای نفوذ پولهای لابیهاست و لابیهای با سازماندهی عالی و تامین مالی خوب، یک مبارزه پایدار برای ممانعت و مخالفت با برداشتن کلی تحریمها را افزایش داده اند. دوم اینکه موضع گیری اساسی استراتژیک ایالات متحده همچنان مخالفت با پذیرش و به رسمیت شناختن ایران به عنوان یک قدرت اصیل و واقعی مستقل، قرار دارد. این موضوع بی میلی کنگره برای تصویب برداشتن تحریمها در چارچوب برجام را در بلند مدت، تقویت خواهد کرد. آنچه که محرز است ایالات متحده در سالهای اولیه توافق هرگز تحریمها را برنخواهد داشت و رویکرد استمرار تحریمها همچنان پیگیری خواهد شد. برداشتن تحریمها مکانیزم حقوقی و قانونی پیچیده ای دارد که رئیس جمهور از کنگره درخواست لغو تحریم بکند، اوباما اصلا به دنبال برداشتن تحریمهای ایران نیست و کنگره هم هیچ علاقه ای به لغو تحریمهای ایران ندارد. شما مورد لیبی را در نظر بگیرید، پس از توافق آمریکا و لیبی قرار بود که تحریمهای لیبی لغو شود ولی در عوض علیرغم باز کردن تمام پیچ و مهره های سانتریفیوژهای لیبی وتحویل آن به آمریکا، حکومت این کشور ساقط شد. البته کنگره تحت کنترل جمهوریخواهان، خواستار وضع تحریمهای بیشتر است که خوشایند دولت اوباما نیست. اگر تحریمهای ایران در کنگره مطرح شود اکثر اعضای هر دو حزب آن را تصویب خواهند کرد که یک کارزار و ماراتون واقعی بین کنگره  و کاخ سفید پیش بینی می شود. اگر اوباما هم وتو کند، کنگره با دوسوم آراء، تحریمهای جدید را تصویب خواهد کرد و وتوی اوباما خنثی خواهد شد. همراهی دموکراتهای کنگره با اوباما در سیاست خارجی اوباما منجر به پیروزی دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری 2016 خواهد شد. اگر در انتخابات ریاست جمهوری 2016، نامزد حزب دموکرات (کلینتون) یا جمهوریخواه (ترامپ) برنده شود باز فرقی نمی کند چون باز این کنگره است که قدرت قانونی لغو تحریمها را دارد. با توجه به اصرا واشینگتن در توافق نهایی قابل قبول، ایران بخش قابل توجهی از زیرساختار سانتریفیوژش را از بین برده است. تیم مذاکره کننده هسته ای و مقامات دولت اوباما به این خاطر خواهان محدودیتهای بلندمدت (راستی آزمایی 25 ساله) بر زیرساختار و فعالیتهای هسته ای ایران در توافقنامه نهایی بودند تا دست کم ده سال طول بکشد (ترجیحا تا 20 سال)، تا مطمئن شوند رهبر عالی ایران «{آیت الله} علی خامنه ای» قبل از انقضای این محدودیتها، به هر دلیل از صحنه قدرت خارج شده یا فوت کند. نقش کاهش قیمت نفت در اعمال فشار بر ایران را برای در پیش گرفتن رویکرد آشتی جویانه تر با آمریکا در دوره مذاکرات هسته ای و بحرانهای منطقه ای  چگونه ارزیابی می کنید؟ به خاطر تحریمها، ایران تاکنون چندین سال است که از عهده درآمد کاهش یافته از صادرات نفت برآمده است. در نتیجه نوسانات و تاثیر کاهش کنونی قیمت نفت بر اقتصاد ایران و تصمیم گیری آن چندان زیاد نیست که مخالفان همیشگی در واشینگتن بخواهد باور کنند. پیش از این نیز مردم ایران مقاومت غیر منتظره و فوق العاده خود را در سازگاری با خسارت ناشی از کاهش تولید ناخالص داخلی شان در زمان جنگ عراق و ایران نشان دادند. پس دلیلی وجود ندارد که باور کنیم رویکرد تهران در مذاکرات بواسطه کاهش قیمت نفت تغییر عمده ای کرده باشد. ایالات متحده با توجه به در اختیار داشتن انحصار تولید شیل اویل، قدرت بین المللی اش افزایش پیدا خواهد کرد و با توجه به بی نیازی از واردات، قطعاً می تواند بازار جهانی نفت را کنترل کرده و بر رقبای مخالف خود همچون ایران، روسیه و ونزوئلا فشار وارد کند. در مورد مبارزه با داعش تنها پس از اینکه داعش تهدید کرد «اربیل» را اشغال می کند جایی که هزاران نفر از کارکنان شرکتهای نفتی،نظامی و اطلاعاتی آمریکایی در آنجا مشغول فعالیت هستند، رئیس جمهور اوباما و نخبگان سیاست خارجی آمریکا ناگهان مجبور شدند که موضعشان را تغییر دهند. آمریکا در نهایت مجبور است سیاست خارجی مستقل و قدرت منطقه ای ایران را به رسمیت بشناسد.  آمریکا برای نابودی داعش و تروریسم و همچنین برقراری ثبات و امنیت در خاورمیانه به کمک و حضور ایران نیاز دارد ولی عملا اعتقادی به آن ندارد چون باعث می شود عراق و سوریه در دست ایران بماند. دولت اوباما به دنبال آنست که از نفوذ و قدرت منطقه ای  ایران از طریق بی ثبات سازی سوریه و عراق جلوگیری کند.   شایان ذکر است که فلینت لیورت (Flynt Leverett) ، استاد روابط بین الملل دانشگاه پنسیلوانیای آمریکاست که به عنوان استاد مدعو در دانشگاههای ام آی تی و ییل و دانشکده مطالعات بی المللی دانشگاه پکن نیز تدریس می کند. سوابق علمی-پژوهشی وی عبارتند از: مدیر پروژه ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک امنیت انرژی در بنیاد آمریکای نوین(New American Foundation)  و همچنین مدیر پروژه ایران این اندیشکده، پژوهشگر ارشد مرکز سیاست خاورمیانه ای سابان موسسه بروکینگز  تا سال 2006، عضو مادام العمر (دایمی) شورای روابط خارجی آمریکا(CFR) ،عضو موسسه مطالعات بین المللی و استراتژیک(IISS) ، دریافت دکترای سیاست از دانشگاه پرینستون. لورت از سال 2003-1992 سوابق کاری دولتی ویژه ای دارد. وی مدیر ارشد امور خاورمیانه شورای امنیت ملی آمریکا از مارس 2003-2002، کارشناس ضد تروریسم و دفتر برنامه ریزی سیاسی وزارت خارجه، تحلیلگر ارشد امور خاورمیانه و آسیای جنوبی سیا (سازمان مرکزی اطلاعات) به مدت هشت سال تا سال 2003.  وی در توسعه رویکرد بوش برای تشویق صلح اسرائیل و فلسطین مشارکت داشت و مشاور رئیس جمهور  جورج دبلیو.بوش، مشاور رئیس سابق شورای امنیت ملی کاندولیزا رایس در روابط با مصر، اسرائیل، اردن، لبنان، فلسطین، عربستان سعودی و سوریه بود. دکتر لورت در مورد روابط ایالات متحده و ایران، در وزاتخانه های خارجه و مراکز تحقیقات استراتژیک کانادا،چین،فرانسه،آلمان،ژاپن،هلند،نروژ،قطر و امارات متحده عربی سخنرانی کرده است. مقالات وی به صورت گسترده ای در زمینه سیاست، روابط بین الملل، اقتصاد سیاسی خاورمیانه و خلیج فارس، تاثیرات روندهای بازار انرژی، مشارکت انرژی محور چین در خاورمیانه، امنیت منطقه ای خاورمیانه، اصلاحات اطلاعاتی، و دیگر موضوعات در نیویورک تایمز، واشینگتن پست،پولیتیکو،فارن پالیسی،نیشن، فایننشیال تایمز، لس آنجلس تایمز، و دیگر نشریات چاپ شده است. وی در طیف گسترده ای از  برنامه های خبری و روابط عمومی شامل مباحثه و گفتگوی جدی چارلی رز، سی اسپن، گروه کنگره سی ان ان و امشب با لو دابز، مجله واشینگتن سی-اسپان، هوای تازه ان.پی.آر.، نیم ساعت با جیم لهرر پی بی اس، و نمایش روزانه با جان استیوارت ، دوحه (بی بی سی)، الجزیره، راشا تودی، اشپیگل و لوموند شرکت می کند. دکتر لیورت همچنین نویسنده کتاب «میراث سوریه» (انتشارات موسسه بروکینگز 2005) می باشد. هیلاری مان لورت (Hillary Mann Leverett)، مدیر عامل موسسه تحلیل استراتژی انرژی و امور جهانی   (STRATEGA)  یک شرکت مشاوره ریسک سیاسی ، استاد مدعو دانشگاه جورج واشینگتن و پژوهشگر ارشد مطالعات مالی موسه چونگ یانگ در دانشگاه رنمین چین می باشد. وی استاد مدعو دانشگاه امریکن و پژوهشگر ارشد در موسسه امور جهانی جکسون دانشگاه ییل در سال 2010 بود. خانم لورت، بیش از 20 سال تجربه دانشگاهی،تجاری،دیپلماتیک و سیاستگذای در مسائل خاورمیانه دارد. وی در دوره ریاست جمهوری جورج دبلیو. بوش، به عنوان مدیر امور ایران،افغانستان و خلیج فارس شورای امنیت ملی کار کرده، کارشناس خاورمیانه در دفتر برنامه ریزی سیاسی وزارت خارجه، و مشاور سیاسی مسائل خاورمیانه،آسیای مرکزی و آفریقا در نمایندگی ایالات متحده در سازمان ملل بوده است. وی از سال 2003-2001 یکی از معدود دیپلماتهای آمریکایی بود که اجازه داشت با مقامات ایرانی در مورد افغانستان،القاعده و عراق مذاکره کند. در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون، مشاور رئیس جمهور کلینتون در امور خاورمیانه،آسیای مرکزی و آفریقا، معاون مدیر امور خاورنزدیک در شورای امنیت ملی، مشاور سیاسی مسائل خاورمیانه،آسیای مرکزی و آفریقا در نمایندگی آمریکا در سازمان ملل و دستیار ویژه سفیر ایالات متحده در قاهره کار کرد. وی برنده بورسیه فولبرایت و بورسیه واتسون است و در سال 1991-1990 در سفارتخانه های ایالات متحده در عربستان سعودی،امارات متحده عربی، قطر و اسرائیل ماموریت داشت و بخشی از تیمی بود که سفارت ایالات متحده را در کویت پس از جنگ اول خلیج فارس بازگشایی کرد. خانم لورت به صورت گسترده مقالاتی در مورد مسائل ایران، خاورمیانه، آسیای مرکزی و جنوبی و روسیه منتشر کرده است. وی در مورد روابط ایالات متحده-ایران در هاروارد، ام آی تی، دانشگاه دفاع ملی، دانشگاه نیویورک، موسسه نروژی امور بین الملل، مراکز تحقیقاتی عالی در چین سخنرانی کرده است. وی در  اخبار و برنامه های عمومی بی چارلی رز، دموکراسی نوو، پی بی اس فرانتلاین، واشینگتن جورنال،گاردین، اسکوایر، بی سی، سی ان ان، ام اس ان بی سی، سی سی تی وی، الجزیره، به عنوان کارشناس حضور دارد. وی همچنین در جلسات شهادت کنگره حضور می یابد. لورت فارغ التحصیل دانشکده حقوق هاروارد و دانشگاه براندیس می باشد و همچنین در دانشگاه آمریکایی در قاهره و دانشگاه تل آویو به تحصیل پرداخته است. فلینت لورت که در سالهای اولیه جنگ افغانستان عضوی از تیم مذاکره کننده آمریکایی با ایران بود خانم هیلاری مان کسی بوده که مامور گفتگوهای محرمانه با مسوولان ایران پس از وقایع ١١ سپتامبر بوده است. وی نخستین کسی است که بیان می کند این مذاکرات با دولت ایران بطور منظم از سال ٢٠٠١ تا ٢٠٠٣ در جریان بوده است. نخستین ملاقات در سال ٢٠٠١ و در ژنو صورت گرفت و هدف از آن درخواست از ایران برای همکاری در خصوص حمله به افغانستان بود. بعد از شروع جنگ عراق، ایران از طریق سفیر سوئیس در تهران- تیم گلدیمن-به آمریکا پیشنهاد کرد که راه حل جامعی برای کلیه اختلافات فیمابین پیدا کنند. لورتها پیشنهاد تهیه یک پاسخ سریع و مثبت به ایران را کردند اما کالین پاول وزیر خارجه وقت و کاندولیزا رایس، به آنها گفتند که «یادداشت شما قابل تحسین است اما نتوانستیم آنرا به کاخ سفید بفروشیم (کاخ سفید را قانع کنیم).» وی و همسرش دیدگاه سنتی غرب را در قبال سیاست خارجی و داخلی جمهوری اسلامی ایران به چالش کشیده اند و سوابق تاریخی همکاریهای سابق ایران با ایالات متحده را گوشزد کرده و در محافل سیاست خارجی آمریکا بحث مهم و اصلی «توافق بزرگ» را ارائه کرده اند. لورتها در کتاب «سفر به تهران:چرا ایالات متحده بایستی با جمهوری اسلامی توافق کند» که دوبار تجدید چاپ شده است معتقدند که آمریکا بایستی به بیش از سی سال استراتژی شکست خورده اش  در  قبال ج.ا.ا. اعتراف کند و با ایران به توافق رسیده و آن را به عنوان یک قدرت منطقه‌ای به رسمیت بشناسد. رویکرد تئوریک این زوج آمریکایی، رویکرد رئالیستی توازن قواست که در صورت عادی شدن روابط آمریکا و ایران، نیازی به حضور آمریکا در منطقه خاورمیانه نخواهد بود. این دو معتقدند سه باور نادرست «عدم عقلانیت، انزوا و عدم مشروعیت»، درباره ایران در آمریکا رایج است که در کتابشان مورد نقد قرار گرفته است. این دو در کتاب خود با جدیت اثبات می کنند که باراک اوباما نه تنها می تواند بلکه بایستی به ایران سفر کند و روابط حسنه دیپلماتیک برقرار کند. به باور لورتها، آمریکا دیگر نمی تواند نقش و قدرت منطقه ای ایران را نادیده بگیرد. غالب نخبگان آمریکایی از این کتاب استقبال کرده و ایده آن را پذیرفته اند اما منتقدان معتقدند که این کتاب شیطانی است و به دنبال متقاعد ساختن آمریکا به شناسایی یک رژیم شیطانیِ غیرمشروع است. نادعلی بای/مدیر اندیشکده نپتا و سردبیر نفت ما
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی