نگاهی به زندگی حاشیهسازترین متهم پروندههای مفاسد اقتصادی
اشتراک گذاری :
بهنظر میرسد جوان ۹هزار میلیاردی که خود را بسیجی اقتصادی میدانست و بنا به گفته خود کارش را با دلارفروشی برای رییس کل مرحوم بانک مرکزی محسن نوربخش آغاز کرده بود به روزهای پایانی خود نزدیک میشود.
به گزارش نفت ما ،سخنگوی قوه قضاییه از صدور حکم اعدام برای سه متهم پرونده موسوم به فساد نفتی خبر داد. حجتالاسلام والمسلمین محسنیاژهای در نودوسومین نشست خبری خود گفت: حکم بابک زنجانی و دو متهم دیگر این پرونده که در دادگاه بدوی محاکمه شدند صادر شد.
وی بیان کرد: دادگاه بدوی این سه متهم را مفسدفیالارض تشخیص داده و به اعدام محکوم کرده؛ دادگاه علاوه بر اعدام، متهمان را به رد مال شاکی و شرکت ملی نفت ایران و جزای نقدی یکچهارم پولشویی محکوم کرده است.
اگرچه بین صدور حکم تا اجرای آن زمان و اتفاقات زیادی فاصله میاندازد ولی در نهایت اگر بابک زنجانی اعدام هم نشود دیگر بابک زنجانی نخواهد شد جوانی که میتوانیم وی را فرزند خلف اقتصاد رانتی بدانیم، گذشته جالبی دارد که در میان سطور پرونده اختلاساش چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
وی که در دهه 70 شروع به قد کشیدن کرد در کارنامه خود همکاری با مجموعههای تجاری دارد که در عمل به تجارت سیاه اشتغال داشتهاند در اوایل دهه 80 همکاری بابک زنجانی با گروه تجاری گره میخورد که به واردات کالاهای مصرفی از شکلات تا مسواک، خمیر دندان و شامپو اشتغال داشت، البته در همین دوران وی در مصاحبههایش مدعی است که به صادرات پوست و روده به ترکیه مشغول بوده است که البته این یک سوی تجارت وی بوده و سوی دیگرش وارداتی بود که به آن اشاره شد و زنجانی به آن اشاره نکرده است.
وی تحت لوای شرکت مزبور واردات شامپو و خمیردندان تاریخ گذشته از امارات و ترکیه انجام میداد که بعد از ورود به کشور در کارگاههای زیرزمینی تاریخهای قبلی از روی بستهبندی پاک شده یا با برچسب تاریخ دیگری روی این کالاها درج و به بازار عرضه میشد. البته هیچ مدرکی دال بر ورود بابک زنجانی به این فعالیتها مطرح نشده و اگر باشد نیز در دست کسانی است که بنا به ملاحظاتی تمایل به ارائه آن ندارند. به هر شکل بابک زنجانی با وجود ادعاهای خودش در سالهای پایانی دهه 80 و همزمان با رونق درآمدهای نفتی و رانتهای ارتباطی که با افراد صاحب نفوذ در معاملات نفتی پیدا کرد، توانست خود را به یک میلیاردر شناخته شده تبدیل کند.
نکته قابل توجه آنکه ارتباطات تجاری که بعدها از بابک زنجانی ابتدای دهه 80 بابک زنجانی امروز را ساخته از همان گروههای تجاریای آغاز شد که به فعالیت در زمینه تجارت سیاه اشتغال داشتند؛ گروهی که اتفاقا با تعاملات بازار ارز و آنچه وی به مرحوم نوربخش نسبت میدهد، بیگانه نبودند اما به غیر از اظهارات خود زنجانی هیچ مدرک مستدل دیگری از نوع و حجم این تعاملات قابل ارائه نیست. به هر شکل مسیر رشد بابک زنجانی بسیار به فضاهای در سایه اقتصاد ایران نزدیک بوده است، فضاهایی که در ادبیات عامه به رانت قدرت شناخته میشود، البته نباید یک سویه به قاضی رفت و تمامی آنچه گفته شد به معنی نفی نبوغ تجاری بابک زنجانی نیست که هم از سوی منتقدان و هم از سوی مدافعانش مورد تایید است و بسیاری دیگر حتی با در اختیار داشتن چنین رانتهایی امکان رشدی تا به این حد را پیدا نمیکردند ولی سوال اینجاست که چرا باید در اقتصاد ایران تا به این حد فضاهای سیاه و در سایه وجود داشته باشد که امکان تشخیص سره از ناسره را نداشته باشیم.
به هر شکل نام بابک زنجانی اگرچه در میان تجار و فعالان اقتصادی در همان سالها کم کم به گوشها آشنا میشد و همزمان در سال 90 با قرار گرفتن نام وی در فهرست تحریمها به عنوان یکی از افرادی که به ایران در دور زدن تحریمها کمک میکند بیشتر مورد توجه و حتی تقدیر قرار گرفت؛ ولی آنچه وی را به یکباره بر سر زبانها انداخت، خبر بازداشت وی در 9 دی ماه سال 1392 بود که با عنوان دستگیری مفسد اقتصادی «ب. ز» در رسانهها منتشر شد و از آن به بعد بود که نام وی در پروندههای بسیار دیگری نیز تکرار شد.
براساس اظهارات بیژن نامدارزنگنه، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و کمیسیون اصل ۹۰ اتهامات وی بدهی بیش از دو و نیم میلیارد یورو به وزارت نفت و بانک مرکزی همچنین جعل اسناد بانکی با پرداخت رشوه به بانک ملی تاجیکستان بود. نام وی همچنین در پرونده رضا ضراب، ایرانی دستگیر شده در ترکیه به اتهام قاچاق طلا مطرح شده؛ رضا ضراب در دادگاه گفته بود که مدیر تحت فرمان زنجانی بوده و هیچ اختیاری نداشته است.
نام وی همچنین با بسیاری از رانتخواریها و تخلفات عظیم مالی در سالهای 84 تا 92 ازجمله پرونده مالی که در رابطه با مدیریت سعید مرتضوی بر سازمان تامین اجتماعی گشوده شد نیز برده شد.
انتقال یک کانتینر طلا، فروش نفت ایران و میعانات گازی در خارج و عدم انتقال وجه آن نیز از دیگر موارد ذکر شده در رابطه با پرونده قطور بابک زنجانی است که در رسانهها منعکس شد.
یکی دیگر از یادگاریهای بابک زنجانی، پروژه بزرگ تجاری اداری خیابان ایرانزمین واقع در شهرک غرب تهران متعلق به هلدینگ سورینت است که در مهر ماه ۹۲ به دلیل نشست زمین و تخریب قسمتی از پروژه و آسیب جدی به خیابانها و ساختمانهای اطراف متوقف شد. این حادثه بهدلیل گودبرداری غیراصولی و بیش از حد این پروژه روی داد. ۲۵ آذرماه ۹۲ مجوز برج ۲۷طبقه ایرانزمین توسط شورای عالی معماری و شهرسازی ابطال شد. مجوز پروژه ایرانزمین برای زنجانی بیش از ۴۰میلیون دلار هزینه داشته است. مجوزها در قبال واردات تجهیزات بزرگراه صدر از سوی بابک زنجانی و طلب ۴۰میلیوندلاریاش از شهرداری در قبال واردات تجهیزات صدر و برگشت خوردن چکهای شهرداری داده شده است. پس از بازداشت زنجانی پروژه به حال خود رها شده است.
در نهایت آنچه به عنوان تاریخچه فعالیتهای اقتصادی بابک زنجانی میدانیم در 9دی ماه سال 1392 با دستگیری وی توسط دادستانی کشور بسته و در قالب کیفرخواستی 9هزار میلیارد تومانی در دادگاه گشوده شد و باید دید آیا روایت بابک زنجانی 41ساله در نهایت با اجرای حکم اعدام به پایان میرسد یا نامش در فهرست مفسد اقتصادی خوش شانستری قرار خواهد گرفت که به زندانهای طولانیمدت محکوم شدند.
منبع : روزنامه تعادل / علی پاکزاد