۰
plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۳:۰۲
کد مطلب : ۲۰۶۶۷

شبکه جهانی شرکت بازرگانی پتروشیمی در اختیار توسعه صادرات صنایع تکمیلی

مدیر عامل شرکت بازرگانی پتروشیمی وعده داد: شبکه جهانی شرکت بازرگانی پتروشیمی در اختیار توسعه صادرات صنایع تکمیلی/ مصوبه تیرماه وزارت صنعت به ۷۰ درصد اهداف خود رسیده است.
شبکه جهانی شرکت بازرگانی پتروشیمی در اختیار توسعه صادرات صنایع تکمیلی
به گزارش نفت ما ضور در مذاکرات، انعقاد قرارداد، شناسایی بازار هدف، یافتن مشتری، مباحث حقوقی، قراداد، مالی و مباحث بین المللی، تشویق برخی از پتروشیمی ها به سرمایه گذاری در صنایعی که ظرفیت صادرات دارند... از وعده هایی است که مدیر عامل شرکت بازرگانی پتروشیمی به فعالان صنایع تکمیلی داد.  دیرزمانی از مدیریت مهدی شریفی نیک نفس بر شرکت بازرگانی پتروشیمی نگذشته که حالا این مدیر، خود را مهیای ورود به اتاق بازرگانی می کند. تا پیش از به وجود آمدن فضای انتخابات، فعالان پتروشیمی و فعالان صنایع تکمیلی به نوعی در جبهه مقابل هم بودند اما گویی انتخابات پیش رو، این مناسبات را دستخوش تغییر کرده است. هنوز نمی توان به داوری این موضوع نشست که آیا این همدلی یک مسئله موقتی و ناشی از فضای انتخابات است یا یک برنامه استراتژیک بلند مدت. روابط عمومی انجمن ملی صنایع پلاستیک ایران بنا به وظایف ذاتی خود در راستای اطلاع رسانی، مصاحبه ای را با دکتر شریفی انجام داده که علاوه بر موضوع اتاق به مباحث مختلفی همچون، روابط صنایع بالادستی و صنایع تکمیلی، صادرات مواد اولیه، حضور یا عدم حضور مواد اولیه در بورس، خدمات قابل ارائه این شرکت به فعالان صنایع تکمیلی به ویژه برای توسعه صادرات، قیمت ها و... پرداخته است که آن را در ادامه می خوانید.   پیش از ورود به گفتگو، دکتر شریفی، این مقدمه را ارائه کرد: شرکت بازرگانی پتروشیمی به عنوان یکی از شرکت های متولی صادرات و فروش محصولات پتروشیمی، صنایع پلاستیک را به عنوان یکی از مشتریان کلیدی خود می داند.  گستردگی این صنعت در سراسر کشور و همچنین اشتغال زایی بالای این بخش از صنعت موجب شده که به عنوان یک صنعت استراتژیک در بخش صنایع تکمیلی به آن نگاه شود. به همین دلیل ما در تلاش هستیم به این صنعت به عنوان یک صنعت تکمیلی و کلیدی در زنجیره ارزش، بپردازیم. این صنعت حدود 4 میلیون تن مصرف پلیمر در داخل کشور دارد که ظرفیت بالایی است. چنانچه بتوانیم به لحاظ تکنولوژی و کیفیت به این ظرفیت بالا با هدف توسعه صارداتی، رسیدگی کنیم قطعا یک جایگزین مناسب برای صنعت پتروشیمی خواهد بود و از این راه می توان از خام فروشی مواد اولیه یا واسط جلوگیری کرد. می توانیم در این صنعت سرمایه گذاری های لازم را انجام دهیم. در حال حاضر با تشکل و بنگاه های مختلف در حال همفکری هستیم تا به عنوان یک شرکت یا واسط کارآمد و با توجه به تخصص 25 ساله خود در حوزه بازرگانی که آن را در کلاس جهانی انجام می دهیم، بتوانیم تجارب لازم را در اختیار تولیدکنندگان و تشکل های مرتبط با صنعت پلاستیک قرار دهیم. در این صورت و با توجه به ابزارهایی که ما در اختیار داریم و با تجربه و دانش همکاران در این صنعت، یک جنبش صادراتی در این صنعت ایجاد کنیم و در تمام بازارهای جهانی، صنایع پلاستیکی و تکمیلی خود را عرض کنیم.   با تشکر از مقدمه شما، صنایع تکمیلی همیشه صنایع بالا دستی را در مقابل خود می داند و به باور آنها صنایع بالا دستی بدون در نظر گرفتن شرایط بنگاه های تولیدی، سیاست تأمین مواد و مدیریت گریدها را برنامه ریزی و آن را به صنایع تکمیلی دیکته می کنند. لطفا در این خصوص توضیح دهید. این موضوع درست است اما به نظر بنده مقداری فضای کسب و کار تغییر کرده است. شاید در گذشته به دلیل کمبودهایی و همچنین رقابتی که در بحث تولیدات جهانی در این صنعت وجود داشته وضع این گونه بوده است. اکنون شرایط به سمتی پیش می رود که در اصطلاح به آن بایر مارکت می گویند یعنی به سمت خریداران است . اکنون حدود 69 طرح پتروشیمی به صورت پروژه در کشور جود دارد که از 5 تا 95 درصد دارای پیشرفت هستند. در حال حاضر ظرفیت اسمی تولید ما نزدیک 60 میلیون تن است اگر این 69 طرح پتروشیمی ظرف 5 سال آینده به چرخه سرویس و بهره برداری بیایند... به جز تعداد طرح های موجود فعال؟ بله، این موجود است. اکنون 69 طرح پتروشیمی در کشور به صورت فعال کار می کنند هر چند شاید به دلیل مسائل تحریم ها سرعت آنها کند شده باشد ولی در حال اقدام و ساخت و ساز هستند. اگر این 69 واحد تولیدی به چرخه بیایند ظرفیت ما به 120 میلیون تن خواهد رسید و باید برای این 120 میلیون تن، بازار مصرف آن را چه در دنیا و چه در داخل پیش بینی کنیم. این ممکن نخواهد بود مگر با تعامل با صنایع تکمیلی و صنعت پتروشیمی. اکنون صنعت پتروشیمی رشد جهشی خوبی در اقتصاد کشور دارد آن هم به دلیل داشتن یک متولی به نام شرکت ملی صنایع پتروشمی است. لازم است دولت یک واحد یا سازمانی را زیر مجموعه به طور مثال سازمان برنامه ریزی ایجاد کند تا یک متولی برای رشد صنایع تکمیلی به وجود بیاید.   یعنی شما به بزرگ تر شدن سیستم دولتی قائل هستید؟ خیر، هدف در بحث حاکمیتی آن است. یعنی هماهنگی ایجاد کند و برنامه ریزی و نظارت از بالا صورت گیرد. در غیر این صورت ناگهان مشاهده خواهید کرد به فرض اگر ما 50 رنج تولیدی محصول داریم 40 واحد یک محصول را تولید می کنند.   بحث مدیریت تولید است... منظور بنده مدیریت گرید است.  باید نیازهای داخل کشور، نیازهای صادراتی، بحث های بازرایابی و بین المللی را هم مدنظر قرار دهیم و بر اساس آن برنامه ریزی و سرمایه گذاری صورت گیرد. سرمایه گذار و مجری همه باید از بخش خصوصی باشند. برای دولت فقط برنامه ریزی و نظارت را قائل هستم نه اجرا.   شما اگر به اتاق بروید چه برنامه ای برای صنایع تکمیلی دارید؟ شرح وظایف اتاق بیشتر مشاوره است. از آنجا که ما در بازرگانی پتروشیمی یک تجربه و دانش خوبی از صفر تا صد از تولید یک محصول تا صادرات و بازاریابی و عرضه و توزیع در شبکه های جهانی داریم به نظر من می توان این تفکر که تولیدات کشور را به سمتی هدایت کرد که با محوریت صادرات باشد امکان پذیر است و منجر به خروج کشور از گرداب فروش نفت خواهد شد. به نطر من این بهترین و بزرگترین کاری است که اکنون بخش خصوصی می تواند در کنار دولت در اتاق پیش ببرد. در بحث تاثیر قوانین، بحث قانون زدایی، تسهیل شرایط کسب و کار و بحث های مالیاتی که در کشور وجود دارد؛ ما از مشکلات صادرات اطلاع داریم و این دانش در سازمان وجود دارد تا دانش موجود را به سایر بخش های خصوصی کشور منتقل کند. این کوچک ترین کاری است که می توان اتاق را به آن سمت هدایت کرد. ما باوری به افراط و تفریط نداریم بلکه به میانه روی به سمت تشکل ها و استفاده از خدمات حرفه ای آنها قائل هستیم. لازم است تا تشکل ها در کمیسیون های مختلف، حضور داشته باشند و خود، مباحث حرفه ای را جلو ببرند. حتی تشکل ها و انجمن ها همراه با ما در کمیسیون های مجلس شورای اسلامی برای طرح مباحث حضور داشته باشند. این مسئله منجر به تقویت سرمایه معنوی کشور و بها دادن به بخش خصوصی کشور خواهد شد. برای حذف رانت باید همه حضور داشته باشند و تنها نباید اتاق محدود به حضور مدوام برخی باشد. ما می خواهیم با ورود افکار و افراد جدید در اتاق، به عقب ماندگی ساختار آن پایان داده و با حضور تشکل ها آن را شکوفا کنیم.   برای شما به عنوان مدیر عامل PCC، صادرات مهم است یا بازار داخلی؟ ما در درجه اول متعهد به پوشش بازار داخلی هستیم و کالای صادراتی ما پس از تکمیل ظرفیت داخل اتفاق خواهد افتاد. رویکرد جذب پتانسیل بازار داخل است. بنده به شرکت ملی صنایع تکمیلی پتروشیمی، هلدینگ های پتروشیمی کشور پیشنهاد داده ام که همه مجتمع های پتروشیمی را مکلف کنیم تا یک طرح جامع صنایع تکمیلی را در هیئت مدیره خود پیشنهاد دهند و تصویب کنند یعنی شروع کنیم به تکمیل زنجیره ارزش تا به مواد مورد نیاز برسیم. این منطقی است و باید به این شکل از صنعت داخلی حمایت شود؛ اما شاهد برخی حرکت ها از سوی مجتمع های پتروشیمی هستیم، آنها مایل هستند که مواد اولیه خود را در خارج از کشور بفروشند و کمتر  به بازار داخلی، تولید داخلی و به صنایع تکمیلی توجه دارند به نظر می رسد معامله و کسب سود از بازارهای خارجی نسبت به بازار داخلی برای آنها پر جاذبه تر است. نمی دانم منظور کدام یک از مجتمع ها است، اما برای ما تامین بازار داخلی ملاک عمل بوده است یعنی اگر در داخل نیاز وجود دارد هیچ مجتمعی نمی تواند آن را به سمت صادرات ببرد. ممکن است از زاویه نگاه اقتصادی بنگاه ها و تفاوت نرخ ارز آزاد منجر شده باشد که برخی تنها به فکر سود باشند. با تدابیری که اندیشیده شده است و نرخ ارز در بورس به صورت آزاد محاسبه می شود این انگیزه به زعم بنده ضعیف تر شده است.   موضوع آزاد سازی قیمت ها در تیر ماه یک نقطه عطف هم برای صنایع بالادستی و هم برای صنایع تکمیلی بود، وزارت صنعت و شرکت ملی پتروشیمی که پیگیر این قانون بودند در پی شفاف سازی بازار، ممانعت از رانت اطلاعاتی و مواردی از این دست بودند. تصور می کنید آنها چه اندازه به اهداف خود رسیده اند؟ تقریبا بالای 70 درصد از آن اهداف محقق شد. در بحث قاچاق مشاهده می شود که در گذشته مواد پتروشیمی را در خارج از کشور و در بازارهای صفر مرزی می فروختند. این موضوع به دلیل تفاوت نرخ ارز اتفاق می افتاد. از آن سوی برخی در بورس به دلیل در اختیار داشتن منابع مالی از این اهرم استفاده می کردند و با پروانه شرکت های مختلف اقدام به خرید می کردند و با استفاده از تفاوت نرخ ارز و کمبود صنایع تکمیلی، یک بازار پر حاشیه و پر سود را کنار بورس ایجاد کرده بودند. این تقاضای کاذب و سفته بازی اکنون تا حدود زیادی کاهش یافته است.   صنعت پلاستیک به زعم خود خیلی از این مورد استفاده نبرد. فعالان این بخش تصور می کنند تا پیش از این با وجود ارز مبادله ای یک حاشیه سود کوچکی برای خود داشتند اما وزرات صنعت و NPC با این مصوبه آن حاشیه سود را از تولیدکننندگان واقعی گرفت. به زعم آنها آن اتفاق نیفتاد و تنها کسی که برگ برنده را در دست دارد همان صنایع بالا دستی است. این موضوع را نقض نمی کنم، اما حالا شرایط مناسبی فراهم شده تا  فعالان صنایع تکمیلی، خود این ارزش افزوده را در بحث های صادراتی ایجاد کنند. تنها راهی هم که بتوانند این ارزش افزوده را به واحدهای خود بیاورند همان بحث بهره وری، کارایی و مدیریت هزینه ها است که بخش خصویی آن را بهتر از بخش دولتی می داند.   به موضوع خوبی اشاره کردید با توجه به سابقه شما که 25 سال در بازرگانی و صادرات تجربه دارید و 10 نمایندگی فعال در کشورهای مختلف در اختیار دارید، صنایع تکمیلی اگر اقدام به صادرات می کنند تنها بر حسب آزمون و خطا است و آن را هم با دیگر صنایع تکمیلی به اشتراک نمی گذارند. شما با این تجارب چه خدماتی به صنایع تکمیلی می توانید ارائه دهید؟ اگر چند شرکت شاخص و شرکت های بزرگ که استاندارد، نظارت، خط بزرگ تولید و کیفیت دارند و می توانند سفارش قطعات مختلف پلاستیکی و لاستیکی بگیرند، شبکه ما می تواند به آنها کمک کند تا ریسک های خطا را در زمینه صادرات  به حداقل برساند. در بازرگانی حدود 70 تا 80 درصد زبان آن مشترک و  تنها 20 تا 30 درصد در خصوص مباحث فنی و تکنیکال است. ما می توانیم در آن بخش 70 تا 80- درصد در خدمت این صنعت باشیم. چگونه؟ می توان با حضور در مذاکرات و انعقاد قراردادها کنار آنها باشیم. همچنین مصرف کنندگان نهایی و بازار هدف را شناسایی کنیم. از طرف دیگر این امکان وجود دارد که با یافتن مشتری و از این سوی تولید کننده آنها را به هم متصل کنیم. در مباحث حقوقی، قراداد، مالی و مباحث بین المللی کنار آنها خواهیم بود. اگر چند تولید کننده شاخص که می توانند به کلاس بین المللی برسند و شاید استانداردسازی کوچکی لازم داشته باشند؛ حتی می توان برخی از صنایع تکمیلی پتروشیمی که توان سرمایه گذاری دارند را ترغیب کنیم تا در این صنعت و با این بیزینس پلان سرمایه گذاری کنند. علاوه بر موارد فوق دفاتر خارج از کشور ما آمادگی شناسایی و تحقیق در خصوص بازارهای هدف را دارند. این وظیفه تشکل ها را سنگین تر می کند تا صنایع را به سمتی سوق دهند که صنایع موازی با هم مرج و ادغام شوند و در کلاس های جهانی حضور یابند. شرکت ما آماده خدمت رسانی به همه است.   چه قدر قائل هستید که مجتمع های پتروشیمی علاقمندند محصولات خود را خارج از بورس به مشتری بفروشند. اکنون وضعیت تا اندازه ای فرق کرده است؛ مجتمع های پتروشیمی به خاطر محدودیت هایی که بورس ایجاد کرده است علاقمندند...   اجازه دهید سوالم را به شکل دیگری مطرح کنم، شما با عرضه محصولات پتروشیمی در بورس موافق هستید یا خیر؟ اگر محدودیت هایی که تصور می شود اثر منفی دارند بورس به رفع آنها کمک کند تا بازار شفاف تر شود...   چون تولید کنندگان با مراجعه مستقیم به مجتمع های پتروشیمی می توانند اقدام به خرید مواد مورد نیاز خود می کنند... فلسفه حضور در بورس شفافیت، جلوگیری از پراکندگی قیمت ها، انحصاری که در یک مقطع به دلیل کمبود مواد ایجاد شده بود، رانت هایی که وجود داشت، بود. به نظر من بورس به این مسائل کمک کرد اما می توان بهتر هم عمل کرد. در جلسه های مختلفی که با بورس و صنعت و معدن و تجارت برگزار شده برای بالا بردن کارایی بورس پیشنهاد داده ایم.  لازم است با توجه به حجم تقاضا، افزایش تولیدات و تفاوت هایی که ایجاد شده سازو کارهای آن برای این شرایط جدید تعریف شود.   به عبارتی باید در بورس بمانیم؛ شما عنوان کردید در گذشته برخی از گریدها را فقط یک مجتمع تولید می کرد و این موجب یک رانت شده  بود اما در حال حاضر با این مسئله روبرو نیستیم. وقتی دوبار در بورس مواد عرضه شود و متقاضی برای آن وجود نداشته باشد می توان به صورت مستقیم قرارداد بست.   به طور مثال NPC قیمت یک مواد اولیه را 4400 تومان اعلام می کند، یک مجتمع به سایر مجتمع ها نامه می زند که نه 4400 بلکه 3800 تومان آن را عرضه کنید چون بازار کشش این قیمت را ندارد. به نظر می رسد خود بازار قواعد خود را پیدا می کند. عرضه و تقاضا همین گونه است و بورس هم به این بازی وارد خواهد شد. بورس به صورت داینامیک عمل می کند. بورس می گوید اگر شما می توانید قیمت ها را پایین تر اعلام کنید در مچینگ وارد مذاکره شویم و این خوب است.   به نظر شما دفتر توسعه صنایع تکمیلی به عنوان متولی قیمت گذاری مواد اولیه، در اعلام قیمت های مواد در چند ماه گذشته تا چه اندازه عادلانه و منطقی عمل کرده است؟ بازارها دو حالت دارند یکی حالت Up به معنای بالا رفتن قیمت ها و یکی Down به منزله کاهش قیمت ها است. در شرایط مختلف باید سیاست گذاری های مختلفی را پیش گرفت. ما در فروش های بین المللی این کار را انجام می دهیم یعنی وقتی بازار Down است تلاش خواهیم کرد تا کالای خود را زودتر بفروشیم. در این حالت هم خریدار دنبال آن است که کالای خود را دیرتر خریداری کند چون قیمت در حال کاهش است. رسیدن این دو به یک نقطه مشترک کار بازرایابی است. در بازارهایی که در حال Down هستند قیمت ها هر روز تعیین می شوند اما در شرایط دیگر مشتری علاقمند است با قیمت های قبلی خریداری کند. ما از دفتر توسعه صنایع تکمیلی درخواست کردیم در حالت Down، به جای این که قیمت میانگین را محاسبه کند - که قیمت بالا است و متقاضی برای خرید انگیزه ندارد- آن را به هفته های آخر برساند در این صورت قیمت واقعی تر است. به زعم ما قیمت دفتر توسعه صنایع تکمیلی همیشه 40 تا 45 روز از قیمت های جهانی عقب تر است البته بر اساس فرمولی که آنها محاسبه می کنند این طور نیست، مبنای آن میانگین ماه گذشته است این برای بازارهای نزولی جواب نمی دهد.   از وقتی که برای مصاحبه به انجمن ملی صنایع پلاستیک ایران اختصاص دادید تشکر می کنیم.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


بخش خصوصی؛ عامل موثر در تحقق رشد تولید با مشارکت مردم
 سید حمیدرضا فاطمی حسینی/کارشناس حوزه نفت و گاز 
شاخص بروکفیلد و تحلیل ویسکوزیته دینامیکی سیالات
مهندس علیرضا آمار محمدی/مشاور و کارشناس ارشد روانکارهای خودرویی و صنعتی